أصناف المغرورين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '‏.' به '.'
جز (جایگزینی متن - '‏.' به '.')
خط ۳۲: خط ۳۲:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
غرور اشکال و رنگ‌های مختلف دارد و مغرورین نیز اصناف و گروه‌های دارد که ذکر آن‌ها در آیات بسیاری از قرآن کریم آمده است. [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] نیز به‌خوبی حقیقت دنیا را معرفی کرده است: «ای دنیا غیر من را فریب بده». چگونه دنیای ما «دار غرور» و گول خوردن نباشد درحالی‌که به شیطان در دنیا حق «اغراء و اغواء و اضلال» داده شده و شغلش این است که مؤمن و کافر، مطیع و گناهکار، عالم و جاهل را فریب دهد و در این دنیا هیچ‌کس جز کسی که خداوند او را معصوم قرار داده از فریب و گمراهی او در امان نخواهد بود<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص6-5</ref>.
غرور اشکال و رنگ‌های مختلف دارد و مغرورین نیز اصناف و گروه‌های دارد که ذکر آن‌ها در آیات بسیاری از قرآن کریم آمده است. [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] نیز به‌خوبی حقیقت دنیا را معرفی کرده است: «ای دنیا غیر من را فریب بده». چگونه دنیای ما «دار غرور» و گول خوردن نباشد درحالی‌که به شیطان در دنیا حق «اغراء و اغواء و اضلال» داده شده و شغلش این است که مؤمن و کافر، مطیع و گناهکار، عالم و جاهل را فریب دهد و در این دنیا هیچ‌کس جز کسی که خداوند او را معصوم قرار داده از فریب و گمراهی او در امان نخواهد بود<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص6-5</ref>.


به همین جهت [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب به موضوع مغرورین پرداخته است تا از منشأ غرور خلق پرده بردارد و اصناف و فرقه‌های مغرورین را تبیین و درد را مشخص و دوا را معرفی کند تا در برابر شیطان تمام ابواب فریب و گمراهی را ببندد و ما را از شر غرور بر حذر دارد<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>.
به همین جهت [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب به موضوع مغرورین پرداخته است تا از منشأ غرور خلق پرده بردارد و اصناف و فرقه‌های مغرورین را تبیین و درد را مشخص و دوا را معرفی کند تا در برابر شیطان تمام ابواب فریب و گمراهی را ببندد و ما را از شر غرور بر حذر دارد<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>.


[[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] پیش از اصناف المغرورین، در یکی از ابواب کتاب «احیاء علوم الدین» خود با عنوان «کتاب ذم الغرور» نیز به این موضوع پرداخته و اصناف مغرورین را به‌تفصیل توضیح داده است<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] مصلحی اجتماعی بوده که جزئی از کتابش را به ذم غرور اختصاص داده و اصناف مغترین و اقسام آن‌ها اعم از اهل علم، متصوفه و سرمایه‌داران را در آن ذکر کرده است. همچنین راه‌های نفوذ شیطان و دخول نفس در این طبقات و افکار و لغزشگاه‌های و عقده‌های روانی که جز دانشمند بزرگی از علمای نفس بر آن آگاهی ندارد<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>.
[[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] پیش از اصناف المغرورین، در یکی از ابواب کتاب «احیاء علوم الدین» خود با عنوان «کتاب ذم الغرور» نیز به این موضوع پرداخته و اصناف مغرورین را به‌تفصیل توضیح داده است<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] مصلحی اجتماعی بوده که جزئی از کتابش را به ذم غرور اختصاص داده و اصناف مغترین و اقسام آن‌ها اعم از اهل علم، متصوفه و سرمایه‌داران را در آن ذکر کرده است. همچنین راه‌های نفوذ شیطان و دخول نفس در این طبقات و افکار و لغزشگاه‌های و عقده‌های روانی که جز دانشمند بزرگی از علمای نفس بر آن آگاهی ندارد<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>.


نویسنده مباحث کتاب را با این مقدمه آغاز کرده است: بدان که خلق بر دو قسمند: حیوان و غیرحیوان، حیوان هم بر دو قسم است: مکلف و مهمل (غیر مکلف)؛ مکلف کسی است که خداوند او را مورد خطاب قرار داده و امر به عبادت کرده و وعده به ثواب بر آن داده و از معاصی نهی کرده و از عقوبتش برحذر داشته است... سپس مکلف به دو قسم مؤمن و کافر تقسیم می‌شود. مؤمن نیز دو قسم است فرمان‌بردار و گناهکار، مطیع و عاصی نیز به دو قسم عالم و جاهل تقسیم می‌شود. «غرور» از جمله صفات ناپسندی است که همه مؤمنین مکلف و کافران جز کسانی که خداوند آن را معصوم قرار داده به این موضوع گرفتارند. من به لطف خدا از غرور آن‌ها پرده برداشته و دلیل آن را بیان می‌کنم. و مطالب را با مختصرترین عبارات و بدیع‌ترین اشارات توضیح می‌دهم<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص21</ref>. وی سپس مغرورین را به چهار گروه علما، عابدان، سرمایه‌داران و متصوفه تقسیم کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
نویسنده مباحث کتاب را با این مقدمه آغاز کرده است: بدان که خلق بر دو قسمند: حیوان و غیرحیوان، حیوان هم بر دو قسم است: مکلف و مهمل (غیر مکلف)؛ مکلف کسی است که خداوند او را مورد خطاب قرار داده و امر به عبادت کرده و وعده به ثواب بر آن داده و از معاصی نهی کرده و از عقوبتش برحذر داشته است... سپس مکلف به دو قسم مؤمن و کافر تقسیم می‌شود. مؤمن نیز دو قسم است فرمان‌بردار و گناهکار، مطیع و عاصی نیز به دو قسم عالم و جاهل تقسیم می‌شود. «غرور» از جمله صفات ناپسندی است که همه مؤمنین مکلف و کافران جز کسانی که خداوند آن را معصوم قرار داده به این موضوع گرفتارند. من به لطف خدا از غرور آن‌ها پرده برداشته و دلیل آن را بیان می‌کنم. و مطالب را با مختصرترین عبارات و بدیع‌ترین اشارات توضیح می‌دهم<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص21</ref>. وی سپس مغرورین را به چهار گروه علما، عابدان، سرمایه‌داران و متصوفه تقسیم کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>.


در تعریف «غرور» و «اغترار» باید گفت غرور و اغترار، عبارت است از «فریب خوردن‌، و خود‌ را‌ در خیر و صلاح دانستن، و از آنچه باید بود، غافل گشتن». این خلق و این صفت که‌ از‌ رذایل اخلاق و اوصاف، و از مهلکات می‌باشد، از اغوای شیطان و فریب او، و از مکر‌ نفس‌ و حیله‌ او از یک‌سو، و از جهل و بی خبری از سوی دیگر، سرچشمه می‌گیرد، و در اصل‌، ظهور‌ خاصی از هوای نفس، و طور خاصی از اطوار هواست، زیرا شخص مغرور‌، دانسته‌ و ندانسته‌، به‌سوی آنچه موافق هواهای اوست کشیده می‌شود و با آن مغرور می‌گردد. علمای اخلاق در کتب و نوشته‌های خود با استفاده‌ از‌ آیات قرآنی و روایات، انواع و اقسام‌ غرور‌، و جهات مختلف‌ آن‌، و اصناف‌ و طبقات مغرورین را تا حدودی توضیح‌ داده‌ و بیان نموده‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/45833/39 ر.ک: بی‌نام، ص40-39]</ref>.
در تعریف «غرور» و «اغترار» باید گفت غرور و اغترار، عبارت است از «فریب خوردن‌، و خود‌ را‌ در خیر و صلاح دانستن، و از آنچه باید بود، غافل گشتن». این خلق و این صفت که‌ از‌ رذایل اخلاق و اوصاف، و از مهلکات می‌باشد، از اغوای شیطان و فریب او، و از مکر‌ نفس‌ و حیله‌ او از یک‌سو، و از جهل و بی خبری از سوی دیگر، سرچشمه می‌گیرد، و در اصل‌، ظهور‌ خاصی از هوای نفس، و طور خاصی از اطوار هواست، زیرا شخص مغرور‌، دانسته‌ و ندانسته‌، به‌سوی آنچه موافق هواهای اوست کشیده می‌شود و با آن مغرور می‌گردد. علمای اخلاق در کتب و نوشته‌های خود با استفاده‌ از‌ آیات قرآنی و روایات، انواع و اقسام‌ غرور‌، و جهات مختلف‌ آن‌، و اصناف‌ و طبقات مغرورین را تا حدودی توضیح‌ داده‌ و بیان نموده‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/45833/39 ر.ک: بی‌نام، ص40-39]</ref>.


[[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در اولین باب کتاب، غرور کافران را دو قسم دانسته است که زندگی دنیا یا شیطان آن‌ها را فریب داده است. گروهی که زندگی دنیا آن‌ها را فریب داده این‌گونه استدلال می‌کنند که نقد بهتر از نسیه است. لذات دنیا یقینی و لذات آخرت مشکوک است و نباید یقین را با شک کنار گذاشت. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] این قیاس را فاسد دانسته؛ چراکه این همان قیاس ابلیس است که گفت: من از انسان بهتر هستم؛ من از آتش و آدمی از خاک است پس گمان کرد که بهتر بودن به خاطر نسب است. علاج این غرور به تصدیق خدا و رسول یا با اقامه برهان است. برهانی که فساد قیاس مذکور را معلوم می‌کند عبارت است از: این‌که دنیا نقد و آخرت نسیه است مقدمه صحیحی است؛ اما این کلام که نقد بهتر از نسیه است سبب تلبیس و مشتبه شدن موضوع شده است. بلکه اگر نقد در مقدار، مثل نسیه باشد نقد بهتر است. اما اگر نقد کمتر باشد نسیه بهتر از آن است و معلوم است که آخرت ابدی و دنیا غیر ابدی است. اما این کلامش که لذات دنیا یقینی و لذات آخرت مشکوک است نیز باطل است؛ چراکه لذات آخرت نیز نزد مؤمنین یقینی است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 26-25</ref>.
[[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در اولین باب کتاب، غرور کافران را دو قسم دانسته است که زندگی دنیا یا شیطان آن‌ها را فریب داده است. گروهی که زندگی دنیا آن‌ها را فریب داده این‌گونه استدلال می‌کنند که نقد بهتر از نسیه است. لذات دنیا یقینی و لذات آخرت مشکوک است و نباید یقین را با شک کنار گذاشت. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] این قیاس را فاسد دانسته؛ چراکه این همان قیاس ابلیس است که گفت: من از انسان بهتر هستم؛ من از آتش و آدمی از خاک است پس گمان کرد که بهتر بودن به خاطر نسب است. علاج این غرور به تصدیق خدا و رسول یا با اقامه برهان است. برهانی که فساد قیاس مذکور را معلوم می‌کند عبارت است از: این‌که دنیا نقد و آخرت نسیه است مقدمه صحیحی است؛ اما این کلام که نقد بهتر از نسیه است سبب تلبیس و مشتبه شدن موضوع شده است. بلکه اگر نقد در مقدار، مثل نسیه باشد نقد بهتر است. اما اگر نقد کمتر باشد نسیه بهتر از آن است و معلوم است که آخرت ابدی و دنیا غیر ابدی است. اما این کلامش که لذات دنیا یقینی و لذات آخرت مشکوک است نیز باطل است؛ چراکه لذات آخرت نیز نزد مؤمنین یقینی است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 26-25</ref>.


او معتقد است که مؤمنین نیز اگر با زبان یا عقاید خود امر الهی را که عبارت از اعمال صالحه است را ضایع کنند و با شهوات آلوده شوند با کفار در این غرور شریک هستند؛ لذا حیات دنیا برای همه کافران و مؤمنین غرور است<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>.
او معتقد است که مؤمنین نیز اگر با زبان یا عقاید خود امر الهی را که عبارت از اعمال صالحه است را ضایع کنند و با شهوات آلوده شوند با کفار در این غرور شریک هستند؛ لذا حیات دنیا برای همه کافران و مؤمنین غرور است<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>.


در باب دوم کتاب، اصناف مغرورین از مؤمنین ذکر شده است. علما اولین صنف از این گروه است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] یازده غرور برای آن‌ها برشمرده که از آن جمله است: کسی که اعتنایی به سرکشی از جوارح و حفظ آن‌ها از معاصی نداشته باشد و مغرور به علمش باشد؛ کسی که از قلبش و صفات مذموم آن غافل باشد؛ عالمی که به علم کلام و مجادله اشتغال دارد و از این گمراهی که گمان می‌کند جدل از مهم‌ترین کارها و افضل قربات است، غافل باشد؛ کسی که اشتغال به وعظ داشته باشد و چنین تصور کند که با دعوت مردم به اخلاق حمیده، خود نیز متصف به آن شده است<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>.
در باب دوم کتاب، اصناف مغرورین از مؤمنین ذکر شده است. علما اولین صنف از این گروه است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] یازده غرور برای آن‌ها برشمرده که از آن جمله است: کسی که اعتنایی به سرکشی از جوارح و حفظ آن‌ها از معاصی نداشته باشد و مغرور به علمش باشد؛ کسی که از قلبش و صفات مذموم آن غافل باشد؛ عالمی که به علم کلام و مجادله اشتغال دارد و از این گمراهی که گمان می‌کند جدل از مهم‌ترین کارها و افضل قربات است، غافل باشد؛ کسی که اشتغال به وعظ داشته باشد و چنین تصور کند که با دعوت مردم به اخلاق حمیده، خود نیز متصف به آن شده است<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>.


نویسنده از گروه دوم مؤمنین با عنوان «ارباب عبادات و اعمال» یاد کرده است. او معتقد است که گاه مؤمنین به عبادات خود مغرور می‌شوند. او این بخش را در نه عنوان مطرح کرده که غرور به نماز، تلاوت قرآن، روزه، امربه‌معروف و نهی از منکر، حج و عمره از آن جمله‌اند. نماز که بالاترین روش عبادت است ممکن است رهزن مؤمنین باشد؛ لذا [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] به تبیین این مسئله پرداخته و می‌نویسد: «از جمله مغرورین به عبادت گروهی هستند که فرایض را رها کرده و به نوافل اشتغال دارند و چه‌بسا آن‌قدر غرق در مستحبات می‌شوند که منجر به تجاوز از حد و عدوان می‌شود. مانند کسی که گرفتار وسوسه در وضوست و در آن افراط می‌کند. او آبی که در فتوای شرع محکوم به طهارت است را طاهر نمی‌داند و بر مبنای احتمالات بعید آن را نجس می‌داند». [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] پس‌ازاین توضیح احتیاط در طهارت آب را از احتیاط در طعام تفکیک کرده و احتیاط دوم را تشبه به سیره صحابه می‌داند؛ چراکه خلیفه دوم با آبی که در سبوی نصرانی بود وضو گرفت با آن‌که احتمال نجاست وجود داشت؛ اما در مواردی، طعام حلال را از ترس وقوع رها کرد<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>.
نویسنده از گروه دوم مؤمنین با عنوان «ارباب عبادات و اعمال» یاد کرده است. او معتقد است که گاه مؤمنین به عبادات خود مغرور می‌شوند. او این بخش را در نه عنوان مطرح کرده که غرور به نماز، تلاوت قرآن، روزه، امربه‌معروف و نهی از منکر، حج و عمره از آن جمله‌اند. نماز که بالاترین روش عبادت است ممکن است رهزن مؤمنین باشد؛ لذا [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] به تبیین این مسئله پرداخته و می‌نویسد: «از جمله مغرورین به عبادت گروهی هستند که فرایض را رها کرده و به نوافل اشتغال دارند و چه‌بسا آن‌قدر غرق در مستحبات می‌شوند که منجر به تجاوز از حد و عدوان می‌شود. مانند کسی که گرفتار وسوسه در وضوست و در آن افراط می‌کند. او آبی که در فتوای شرع محکوم به طهارت است را طاهر نمی‌داند و بر مبنای احتمالات بعید آن را نجس می‌داند». [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] پس‌ازاین توضیح احتیاط در طهارت آب را از احتیاط در طعام تفکیک کرده و احتیاط دوم را تشبه به سیره صحابه می‌داند؛ چراکه خلیفه دوم با آبی که در سبوی نصرانی بود وضو گرفت با آن‌که احتمال نجاست وجود داشت؛ اما در مواردی، طعام حلال را از ترس وقوع رها کرد<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>.


تأکید بر فرایض، موضوعی است که در عنوان نهم در ارباب عبادات باز هم مورد تأکید قرار گرفته و عبادات کسانی که برای نماز شب شادابند ولی نماز فریضه را بدون لذت اقامه می‌کنند را تخطئه کرده است. از دیدگاه نویسنده مقدم داشتن همه فرایض بر نوافل لازم و ترک ترتیب بین کارهای خیر از جمله غرور است<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>.
تأکید بر فرایض، موضوعی است که در عنوان نهم در ارباب عبادات باز هم مورد تأکید قرار گرفته و عبادات کسانی که برای نماز شب شادابند ولی نماز فریضه را بدون لذت اقامه می‌کنند را تخطئه کرده است. از دیدگاه نویسنده مقدم داشتن همه فرایض بر نوافل لازم و ترک ترتیب بین کارهای خیر از جمله غرور است<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>.


[[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، متصوفه زمان خود -جز برخی که خداوند آن‌ها را محفوظ داشته- را از جمله مغرورین دانسته است. الفاظ، آداب، مراسم، اصطلاحات، حتی نشستن آن‌ها بر سجاده و چشم دوختن به زمین را سبب نجات آن‌ها نمی‌داند؛ چراکه آن‌ها از سوی دیگر بر حرام و شبهات و اموال سلاطین ازدحام کرده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص68-67</ref>.
[[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، متصوفه زمان خود -جز برخی که خداوند آن‌ها را محفوظ داشته- را از جمله مغرورین دانسته است. الفاظ، آداب، مراسم، اصطلاحات، حتی نشستن آن‌ها بر سجاده و چشم دوختن به زمین را سبب نجات آن‌ها نمی‌داند؛ چراکه آن‌ها از سوی دیگر بر حرام و شبهات و اموال سلاطین ازدحام کرده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص68-67</ref>.


او سپس صوفیان و اهل سیر و سلوک را نه گروه برشمرده و گرفتار غرور بودن آن‌ها را توضیح داده است. او اولین حجاب بین عبد و ربش را نفسش دانسته است. در آخر نیز ادعا می‌کند که انواع غرور در طریق سلوک به‌سوی خدا تنها در صورت شرح همه علوم خفیه قابل استقصا است و او اجازه ذکر آن را ندارد و گاه اجازه ذکر آن داده می‌شود تا مغرور در آن باقی نماند<ref>ر.ک: همان، ص75-74</ref>.
او سپس صوفیان و اهل سیر و سلوک را نه گروه برشمرده و گرفتار غرور بودن آن‌ها را توضیح داده است. او اولین حجاب بین عبد و ربش را نفسش دانسته است. در آخر نیز ادعا می‌کند که انواع غرور در طریق سلوک به‌سوی خدا تنها در صورت شرح همه علوم خفیه قابل استقصا است و او اجازه ذکر آن را ندارد و گاه اجازه ذکر آن داده می‌شود تا مغرور در آن باقی نماند<ref>ر.ک: همان، ص75-74</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فعالیت‌های محقق اثر در کتاب عبارت است از: استخراج آیات و احادیث و ارجاع آن‌ها به منابع اصلی اهل سنت، شرح و تبیین غوامض، معرفی اعلام، تحقیق و تصحیح متن، وضع عناوین برای ابواب و فصول و فرقه‌های مغرورین و اقسام آن‌ها<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص19</ref>.
فعالیت‌های محقق اثر در کتاب عبارت است از: استخراج آیات و احادیث و ارجاع آن‌ها به منابع اصلی اهل سنت، شرح و تبیین غوامض، معرفی اعلام، تحقیق و تصحیح متن، وضع عناوین برای ابواب و فصول و فرقه‌های مغرورین و اقسام آن‌ها<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص19</ref>.


فهرست محتویات در انتهای کتاب آمده است.
فهرست محتویات در انتهای کتاب آمده است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش