۶۱٬۱۸۹
ویرایش
(با توجه به اتمام تفسیر کوثر لازم است معرفی آن نیز تکمیل بشود) |
(←ساختار) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
تفسير حاضر شامل دوازده جلد مىباشد كه در ابتداى جلد اول مقدمهاى از مؤلف دربارهى روش تفسيرى اش ذكر شده و در ادامه به تفسير سوره حمد و بقره پرداخته است. جلد دوم تتمهى سوره بقره و سورههاى آل عمران و نساء اشاره مىشود، در جلد سوم تتمه سوره نساء، مائده و انعام مىباشد، جلد چهارم شامل سورههاى اعراف، انفال و توبه است، در جلد پنچم ابتدا به سخنى از [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیتالله سبحانى]] درباره اين تفسير و ویژگیهاى آن اشاره شده و در ادامه به تفسير سوره يونس، هود، يوسف، رعد و ابراهيم پرداخته شده است. جلد ششم اين تفسير شامل تفسير سورههاى حجر، نحل، اسراء، كهف، مريم و طاها مىباشد. | تفسير حاضر شامل دوازده جلد مىباشد كه در ابتداى جلد اول مقدمهاى از مؤلف دربارهى روش تفسيرى اش ذكر شده و در ادامه به تفسير سوره حمد و بقره پرداخته است. جلد دوم تتمهى سوره بقره و سورههاى آل عمران و نساء اشاره مىشود، در جلد سوم تتمه سوره نساء، مائده و انعام مىباشد، جلد چهارم شامل سورههاى اعراف، انفال و توبه است، در جلد پنچم ابتدا به سخنى از [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیتالله سبحانى]] درباره اين تفسير و ویژگیهاى آن اشاره شده و در ادامه به تفسير سوره يونس، هود، يوسف، رعد و ابراهيم پرداخته شده است. جلد ششم اين تفسير شامل تفسير سورههاى حجر، نحل، اسراء، كهف، مريم و طاها مىباشد... | ||
روش مؤلف در اين تفسير بدينگونه است كه نخست، متن يك يا چند آيه را كه در يك موضوعند را آورده سپس ترجمه فارسى آن را اشاره مىنمايد. آنگاه نكات ادبى آن متن را به طور مستقل خاطرنشان مىسازد و در اين قسمت به شرح و توضيح لغات مشكل و بيان اعراب بعضى از لغات و جملات پرداخته پس از آن وارد تفسير و توضيح آيات شده و مطالبى را كه براى توضيح بيشتر آيه لازم مىدانسته بيان كرده و اگر شأن نزولى بود كه در فهم آيه تأثير دارد آن را نيز آورده است.<ref>همان، ص7</ref> | روش مؤلف در اين تفسير بدينگونه است كه نخست، متن يك يا چند آيه را كه در يك موضوعند را آورده سپس ترجمه فارسى آن را اشاره مىنمايد. آنگاه نكات ادبى آن متن را به طور مستقل خاطرنشان مىسازد و در اين قسمت به شرح و توضيح لغات مشكل و بيان اعراب بعضى از لغات و جملات پرداخته پس از آن وارد تفسير و توضيح آيات شده و مطالبى را كه براى توضيح بيشتر آيه لازم مىدانسته بيان كرده و اگر شأن نزولى بود كه در فهم آيه تأثير دارد آن را نيز آورده است.<ref>همان، ص7</ref> |
ویرایش