خلاصة علم الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR15730J1.jpg | عنوان =خلاصة علم الأصول‏ | عنوان‌های دی...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}  
}}  


'''خلاصة علم الأصول'''، تألیف سید بسام مرتضی، کتابی است یک‌جلدی به زبان عربی با موضوع اصول فقه. نویسنده در این اثر به ارائه مباحث اصولی به شکل خلاصه پرداخته است. گویا هدف نویسنده از نگارش این اثر، نوشتن کتابی با روش علمی جدید به هدف به‌روزرسانی و سامان دادن مباحث اصولی برای ارائه در مباحث درسی بوده است.
'''خلاصة علم الأصول'''، تألیف [[مرتضي، بسام|سید بسام مرتضی]]، کتابی است یک‌جلدی به زبان عربی با موضوع اصول فقه. نویسنده در این اثر به ارائه مباحث اصولی به شکل خلاصه پرداخته است. گویا هدف نویسنده از نگارش این اثر، نوشتن کتابی با روش علمی جدید به هدف به‌روزرسانی و سامان دادن مباحث اصولی برای ارائه در مباحث درسی بوده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۳: خط ۳۳:
محتوای مطالب کتاب در دو بخش اصلی ارائه شده است؛ نویسنده در باب اول به بیان اصول لفظیه و در باب دوم به اصول عملیه پرداخته است.
محتوای مطالب کتاب در دو بخش اصلی ارائه شده است؛ نویسنده در باب اول به بیان اصول لفظیه و در باب دوم به اصول عملیه پرداخته است.


بسام مرتضی، در مقدمه کتاب، پس از حمد الهی و درود و سلام بر تمام انبیا و مرسلین و خاتم پیامبران محمد مصطفی(ص) و خاندان پاک و یاران نیکش، می‌نویسد: و بعد... عادت عرف عام در سابق در حوزه‌های علمیه بر تدریس و اختیار برخی کتب اصولی قدیمی بوده که علی‌رغم عمق مباحثشان و عالی بودن علومشان، نیاز به روشمندی در تدریس در آن‌ها احساس می‌شد. علت این امر هم مشخص است؛ زیرا این کتاب‌ها اساساً برای تدریس تهیه نشده بودند؛ بلکه صرفاً مباحث و مناقشاتی بودند که میان اندیشمندان فقیه و اصولی مطرح می‌شدند سپس برای بهره بردن از فواید علمی‌شان و رشد اذهان فکری اصولی، تدوین یافته یا نوشته می‌شدند.
[[مرتضي، بسام|بسام مرتضی]]، در مقدمه کتاب، پس از حمد الهی و درود و سلام بر تمام انبیا و مرسلین و خاتم پیامبران محمد مصطفی(ص) و خاندان پاک و یاران نیکش، می‌نویسد: و بعد... عادت عرف عام در سابق در حوزه‌های علمیه بر تدریس و اختیار برخی کتب اصولی قدیمی بوده که علی‌رغم عمق مباحثشان و عالی بودن علومشان، نیاز به روشمندی در تدریس در آن‌ها احساس می‌شد. علت این امر هم مشخص است؛ زیرا این کتاب‌ها اساساً برای تدریس تهیه نشده بودند؛ بلکه صرفاً مباحث و مناقشاتی بودند که میان اندیشمندان فقیه و اصولی مطرح می‌شدند سپس برای بهره بردن از فواید علمی‌شان و رشد اذهان فکری اصولی، تدوین یافته یا نوشته می‌شدند.


این اسلوب غیر روشمند در دوره طولانی مدتی، جریان داشت تا اینکه مجتهد مجدّد شیخ محمدرضا مظفر(متوفی 1342ش)، صاحب «اصول فقه» اثری روشمند در این باب نوشت و پس‌ازآن شهید سید محمدباقر صدر(ره) که به‌حق در کتاب‌های فکری‌اش اندیشه‌های جدیدی را ارائه می‌کرد، با حلقاتش در اصول که چهار جلد بود، به‌عنوان مرجع درسی در این علم شناخته شد. شهید صدر، احساس می‌کرد که حوزه‌های علمیه در روش‌های فقهی و اصولی‌شان نیازمند تجدیدنظر هستند و باید علوم و مباحث حوزوی توسعه بیشتری بیابند و شامل موارد دیگری که برای طلاب مفیدند نیز بشوند، به صورتی که ذهن‌هایشان تازه شود و با افکار علمی و روش‌های علمی جدید و متین، رشد یابد.
این اسلوب غیر روشمند در دوره طولانی مدتی، جریان داشت تا اینکه مجتهد مجدّد شیخ محمدرضا مظفر(متوفی 1342ش)، صاحب «اصول فقه» اثری روشمند در این باب نوشت و پس‌ازآن شهید سید محمدباقر صدر(ره) که به‌حق در کتاب‌های فکری‌اش اندیشه‌های جدیدی را ارائه می‌کرد، با حلقاتش در اصول که چهار جلد بود، به‌عنوان مرجع درسی در این علم شناخته شد. شهید صدر، احساس می‌کرد که حوزه‌های علمیه در روش‌های فقهی و اصولی‌شان نیازمند تجدیدنظر هستند و باید علوم و مباحث حوزوی توسعه بیشتری بیابند و شامل موارد دیگری که برای طلاب مفیدند نیز بشوند، به صورتی که ذهن‌هایشان تازه شود و با افکار علمی و روش‌های علمی جدید و متین، رشد یابد.


شهید سید محمدباقر صدر در دروس حلقاتش تلاش کرد در کتاب‌های اصولی درسی توسعه ایجاد کند تا طلاب و خوانندگان با تسلط و قدرت بیشتری اصول را درک کنند و آمادگی بالاتری برای آموختن درس‌های مراحل بالای اصولی، معروف به «درس خارج»، پیدا کنند.
[[صدر، محمدباقر|شهید سید محمدباقر صدر]] در دروس حلقاتش تلاش کرد در کتاب‌های اصولی درسی توسعه ایجاد کند تا طلاب و خوانندگان با تسلط و قدرت بیشتری اصول را درک کنند و آمادگی بالاتری برای آموختن درس‌های مراحل بالای اصولی، معروف به «درس خارج»، پیدا کنند.
با تمام احترامی که برای کتاب‌های اصولی پیشین قائلیم و با اعترافی که به نفع آن آثار و خدمت فراموش‌نشدنی‌شان در پیشبرد هرچه بیشتر مباحث فقهی و اصولی داریم، باید بگوییم در هر دورانی باید کتاب متناسب خودش نوشته شود و این امر مسلسل‌وار در طول ادوار تاریخی ادامه یابد تا با روش‌های تدریس و مناهج علمی روزگاران تناسب یابد؛ یعنی این مباحث باید از پیچیدگی درآمده و به زبان ساده بیان شوند و در عین ساده شدن باید به عمقشان افزوده شود؛ البته این امر باید به‌تدریج، روشمند و علمی صورت بگیرد تا دستیابی به مباحث عمیق‌تر امکان‌پذیر باشد و در دسترس معاصران اصولی باشد که بتوانند به عمق این مباحث بیفزایند. بنا بر آنچه گفتیم اگر مراعات چنین امری نشود، فهم و استفاده از این فن و علم الهی مهم، امکان‌پذیر نخواهد بود.
با تمام احترامی که برای کتاب‌های اصولی پیشین قائلیم و با اعترافی که به نفع آن آثار و خدمت فراموش‌نشدنی‌شان در پیشبرد هرچه بیشتر مباحث فقهی و اصولی داریم، باید بگوییم در هر دورانی باید کتاب متناسب خودش نوشته شود و این امر مسلسل‌وار در طول ادوار تاریخی ادامه یابد تا با روش‌های تدریس و مناهج علمی روزگاران تناسب یابد؛ یعنی این مباحث باید از پیچیدگی درآمده و به زبان ساده بیان شوند و در عین ساده شدن باید به عمقشان افزوده شود؛ البته این امر باید به‌تدریج، روشمند و علمی صورت بگیرد تا دستیابی به مباحث عمیق‌تر امکان‌پذیر باشد و در دسترس معاصران اصولی باشد که بتوانند به عمق این مباحث بیفزایند. بنا بر آنچه گفتیم اگر مراعات چنین امری نشود، فهم و استفاده از این فن و علم الهی مهم، امکان‌پذیر نخواهد بود.


بسام مرتضی در پایان مقدمه‌اش بر کتاب می‌نویسد: در پایان باید بگویم که از روی علاقه‌ام به این علم و گرایشم به نوشتن در این رابطه، به تلاش مختصری در ا ین مجال دست زده‌ام و از خدای متعال خواستارم که این امر را ذخیره آخرتم قرار دهد و بتوانم نفعی به خوانندگان آن رسانده باشم... .<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-9</ref>
[[مرتضي، بسام|بسام مرتضی]] در پایان مقدمه‌اش بر کتاب می‌نویسد: در پایان باید بگویم که از روی علاقه‌ام به این علم و گرایشم به نوشتن در این رابطه، به تلاش مختصری در ا ین مجال دست زده‌ام و از خدای متعال خواستارم که این امر را ذخیره آخرتم قرار دهد و بتوانم نفعی به خوانندگان آن رسانده باشم... .<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-9</ref>


نویسنده پس از بیان مقدمه، در تمهید کتاب به بیان تفاوت‌های مباحث فقهی و اصولی می‌پردازد و پس‌ازآن با ارائه تعریف علم اصول و... وارد مباحث اصولی می‌گردد. وی در بیان تفاوت مباحث فقهی با اصولی می‌نویسد: هنگامی‌که می‌گوییم «نماز واجب است (الصلوة واجبة)» یک قضیه فقهی را بیان کرده‌ایم که موضوعش نماز و محمولش حکم شرعی واجب است. دلیل این حکم نیز سخن خود شارع مبنی بر وجوب نماز با خطاب امری: «أقیموا الصلوة» است. هنگامی‌که می‌گوییم: «امر دلالت بر وجوب می‌کند (الامر یدل علی الوجوب)» یک قضیه اصولی را بیان کرده‌ایم که موضوعش امر، محمولش دلالت بر وجوب و طریقه علم به این دلالت، فهم عرفی ظواهر الفاظ است؛ یعنی بر اساس سیره عقلای عالم، بر فهم عرفی آن‌ها از ظاهر لفظ امر، تکیه کرده و حکم بر وجوب امر در موارد خالی از قرینه می‌کنیم.
نویسنده پس از بیان مقدمه، در تمهید کتاب به بیان تفاوت‌های مباحث فقهی و اصولی می‌پردازد و پس‌ازآن با ارائه تعریف علم اصول و... وارد مباحث اصولی می‌گردد. وی در بیان تفاوت مباحث فقهی با اصولی می‌نویسد: هنگامی‌که می‌گوییم «نماز واجب است (الصلوة واجبة)» یک قضیه فقهی را بیان کرده‌ایم که موضوعش نماز و محمولش حکم شرعی واجب است. دلیل این حکم نیز سخن خود شارع مبنی بر وجوب نماز با خطاب امری: «أقیموا الصلوة» است. هنگامی‌که می‌گوییم: «امر دلالت بر وجوب می‌کند (الامر یدل علی الوجوب)» یک قضیه اصولی را بیان کرده‌ایم که موضوعش امر، محمولش دلالت بر وجوب و طریقه علم به این دلالت، فهم عرفی ظواهر الفاظ است؛ یعنی بر اساس سیره عقلای عالم، بر فهم عرفی آن‌ها از ظاهر لفظ امر، تکیه کرده و حکم بر وجوب امر در موارد خالی از قرینه می‌کنیم.
خط ۵۵: خط ۵۵:


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست مطالب در انتهای اثر ذکر شده، ارجاعات به آیات و ... در داخل متن صورت گرفته است. پاورقی‌های کتاب کم‌تعداد، بلکه ا نگشت‌شمارند و به‌عنوان نمونه می‌توان به پاورقی صفحه 90 اشاره کرد.
فهرست مطالب در انتهای اثر ذکر شده، ارجاعات به آیات و ... در داخل متن صورت گرفته است. پاورقی‌های کتاب کم‌تعداد، بلکه انگشت‌شمارند و به‌عنوان نمونه می‌توان به پاورقی صفحه 90 اشاره کرد.


کتاب به علمای نیک‌کرداری که عمرشان را در راه برپایی شریعت صرف کردند، کسانی که پیامبر(ص) درباره‌شان فرمود: «مداد العلماء افضل من دماء الشهداء» و به مجاهدانی که در راه تحقیق و نشر این رساله، سخاوتمندانه پایداری کردند، تقدیم شده است.<ref>ر.ک: تقدیمیه کتاب، ص5</ref>  
کتاب به علمای نیک‌کرداری که عمرشان را در راه برپایی شریعت صرف کردند، کسانی که پیامبر(ص) درباره‌شان فرمود: «مداد العلماء افضل من دماء الشهداء» و به مجاهدانی که در راه تحقیق و نشر این رساله، سخاوتمندانه پایداری کردند، تقدیم شده است.<ref>ر.ک: تقدیمیه کتاب، ص5</ref>  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش