۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
اولين بحثى كه مؤلف به آن مىپردازد «امامت و عصمت، دو اصل مبنايى براى غيبت» است. ايشان بعد از ثابت نمودن دو اصل امامت و عصمت (هيچيك از زمانهاى تكليف از امام خالى نيست؛ چون خالى بودن، نوعى اخلال به تمكين آنان و مضر به حسن تكليف آنهاست. امام مزبور به حكم عقل مىبايست از خطا و لغزش و انجام هر ناپسندى معصوم باشد)، به دنبال مصداقى براى امام غايب مىرود و ثابت مىكند كه امام دوازدهم شیعیان همان امام غايب است. | اولين بحثى كه مؤلف به آن مىپردازد «امامت و عصمت، دو اصل مبنايى براى غيبت» است. ايشان بعد از ثابت نمودن دو اصل امامت و عصمت (هيچيك از زمانهاى تكليف از امام خالى نيست؛ چون خالى بودن، نوعى اخلال به تمكين آنان و مضر به حسن تكليف آنهاست. امام مزبور به حكم عقل مىبايست از خطا و لغزش و انجام هر ناپسندى معصوم باشد)، به دنبال مصداقى براى امام غايب مىرود و ثابت مىكند كه امام دوازدهم شیعیان همان امام غايب است. | ||
ايشان درباره علت غيبت مىگويد: ما علم دقيق و تفصيلى به سبب غيبت و وجه عدم ظهور حضرت را لازم نداريم و چنين علمى برایمان ضرورت ندارد، بلكه همان علم اجمالى (خداوند حكيم كار عبث انجام نمىدهد) كه ذكر شد در اين باره كفايت مىكند. حال اگر خود را به زحمت انداختيم و علىرغم عدم لزومش در آن تحقيق و تدقيق كرده و وجوهى را ذكر كرديم، از فضل ما محسوب مىگردد. | ايشان درباره علت غيبت مىگويد: ما علم دقيق و تفصيلى به سبب غيبت و وجه عدم ظهور حضرت را لازم نداريم و چنين علمى برایمان ضرورت ندارد، بلكه همان علم اجمالى (خداوند حكيم كار عبث انجام نمىدهد) كه ذكر شد در اين باره كفايت مىكند. حال اگر خود را به زحمت انداختيم و علىرغم عدم لزومش در آن تحقيق و تدقيق كرده و وجوهى را ذكر كرديم، از فضل ما محسوب مىگردد. | ||
<div class="mw-ui-button">[[المقنع في الغيبة|'''ادامه''']]</div> | <div class="mw-ui-button">[[المقنع في الغيبة|'''ادامه''']]</div> |
ویرایش