تيسير التفسير: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(لینک درون متنی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۸: خط ۵۸:
نویسنده در مقدمه‎اش بر کتاب پس از حمد الهی می‎نویسد: این اثر را پس از «هميان الزاد إلی دار المعاد» که اثرش در سنین رشد بوده و «داعي العمل ليوم الأمل»، به‎عنوان سومین اثر تفسیری خودش نگاشته است<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص1</ref>. نویسنده آن را پس از هشتادسالگی، یعنی در سنین پختگی علمی، به اتمام رسانده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه‎های ظ و أأ</ref>.  
نویسنده در مقدمه‎اش بر کتاب پس از حمد الهی می‎نویسد: این اثر را پس از «هميان الزاد إلی دار المعاد» که اثرش در سنین رشد بوده و «داعي العمل ليوم الأمل»، به‎عنوان سومین اثر تفسیری خودش نگاشته است<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص1</ref>. نویسنده آن را پس از هشتادسالگی، یعنی در سنین پختگی علمی، به اتمام رسانده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه‎های ظ و أأ</ref>.  


البته نظر محقق کتاب، ابراهیم محمد طلامی، در مقدمه این است که نویسنده در شصت و چند سالگی‎ و پس از افزون بر چهل سال تدریس و تحقیق و تألیف، دست به نوشتن این اثر زده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ز</ref>. خود [[اطفیش، محمد بن یوسف|محمد بن یوسف اطفیش]]، این کتاب را بسیار گرامی می‎داشت و شاگردانش را بر اقبال و رجوع به آن تحریک و تشویق می‎کرد. وی این کتاب را «تيسير التفسير» نامید و به‎حق می‎توان گفت: این اثر، آسان‎کننده فهم وجوه مختلف نص قرآنی است؛ وجوهی که صناعت و اسالیب لغت عربی پذیرای آن است. اطفیش، در این اثر چونان مدرسی ماهر شاگردانش را بر فهم معانی محتمل از متن ارشاد می‎کند، ولی نظر خودش را بر آنان تحمیل نمی‎کند. بااین‎حال، از بیان وجوه راجح و مرجوح نص غفلت نمی‎نماید<ref>ر.ک: همان، صفحه‎های ز و ح</ref>.
البته نظر محقق کتاب، ابراهیم محمد طلاطلایی، در مقدمه این است که نویسنده در شصت و چند سالگی‎ و پس از افزون بر چهل سال تدریس و تحقیق و تألیف، دست به نوشتن این اثر زده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ز</ref>. خود [[اطفیش، محمد بن یوسف|محمد بن یوسف اطفیش]]، این کتاب را بسیار گرامی می‎داشت و شاگردانش را بر اقبال و رجوع به آن تحریک و تشویق می‎کرد. وی این کتاب را «تيسير التفسير» نامید و به‎حق می‎توان گفت: این اثر، آسان‎کننده فهم وجوه مختلف نص قرآنی است؛ وجوهی که صناعت و اسالیب لغت عربی پذیرای آن است. اطفیش، در این اثر چونان مدرسی ماهر شاگردانش را بر فهم معانی محتمل از متن ارشاد می‎کند، ولی نظر خودش را بر آنان تحمیل نمی‎کند. بااین‎حال، از بیان وجوه راجح و مرجوح نص غفلت نمی‎نماید<ref>ر.ک: همان، صفحه‎های ز و ح</ref>.


این اثر، از جنبه دیگر، خواننده را از مراجعه به بسیاری از تفاسیر، اعم از تفاسیری که بر نقل و روایت اعتماد کرده‎اند یا تفاسیر اعتمادکننده بر رأی و دلالت لغوی، بی‎نیاز می‎کند؛ نویسنده این اثر بین هر دو روش تفسیری پیش‎گفته، در اسلوبی مختصر و مفید، جمع کرده است. وی درعین‎حال، وجهی از وجوه اعراب یا بیان را جا نیانداخته و در همه موارد هم به قواعد نحو و بیان اشاره کرده است. وی همچنین هیچ مسئله‎ای از مسائل فقهی و اصولی را وانگذارده مگر اینکه متعرض حکم آن شده و وجه صواب و قول مختار خودش یا جمهور علمای امت را هم با آن بیان کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ح</ref>.
این اثر، از جنبه دیگر، خواننده را از مراجعه به بسیاری از تفاسیر، اعم از تفاسیری که بر نقل و روایت اعتماد کرده‎اند یا تفاسیر اعتمادکننده بر رأی و دلالت لغوی، بی‎نیاز می‎کند؛ نویسنده این اثر بین هر دو روش تفسیری پیش‎گفته، در اسلوبی مختصر و مفید، جمع کرده است. وی درعین‎حال، وجهی از وجوه اعراب یا بیان را جا نیانداخته و در همه موارد هم به قواعد نحو و بیان اشاره کرده است. وی همچنین هیچ مسئله‎ای از مسائل فقهی و اصولی را وانگذارده مگر اینکه متعرض حکم آن شده و وجه صواب و قول مختار خودش یا جمهور علمای امت را هم با آن بیان کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ح</ref>.


ابراهیم محمد طلامی، درباره علت اختیار این کتاب برای تحقیق می‎نویسد: ارتباط من با این کتاب به زمان شاگردی‎ام در حلقات درس استاد ابراهیم بن ابی‎بکر در معهد جابری، یعنی حدود پنجاه سال پیش برمی‎گردد. ما در دروس تفسیرمان به این کتاب مراجعه می‎کردیم. اما ازآنجاکه نسخه مورد مراجعه ما به‎صورت سنگی چاپ شده بود، گاهی ما را خسته می‎کرد. در آن زمان آرزو می‎کردیم که کاش این کتاب با امکانات فنی امروزی و به‎صورت جدید چاپ می‎شد. این امر ماند تا زمانی که من با گروهی از شاگردانم مشغول ترتیب «الجامع الصحيح» ربیع بن حبیب در حدیث شدیم و کار تحقیق و تخریج آن را به یاری خدا در سال 1415ق، معادل با 1995م، به پایان رساندیم. برخی از برادران اهل علم و فضل، پس از این امر، از من درخواست کردند که به این کتاب تفسیر، یعنی تيسير التفسير هم پرداخته و کار تحقیق و تخریج آن را هم انجام دهم تا خواندنش برای مطالعه‎کننده آسان شود. آنان در این‎باره اصرار کردند، ولی من چون ضعیف شده بودم و امکاناتم هم کم بود و از طرفی هم این اثر، طولانی بود و تعداد صفحاتش هم زیاد، ترسیدم که پرداختن به این کتاب با این شرایط، به قیام به حق آن و اینکه کارم خوب از آب دربیاید ضربه می‎زند و حق کتاب و نویسنده آن ضایع می‎شود؛ ازاین‎رو در ابتدای امر از این کار امتناع کردم، ولی در نهایت استخاره کردم و بر خدای متعال توکل کردم و شروع به کار کردم<ref>ر.ک: همان، صفحه‎های ح تا ی</ref>.
ابراهیم محمد طلای، درباره علت اختیار این کتاب برای تحقیق می‎نویسد: ارتباط من با این کتاب به زمان شاگردی‎ام در حلقات درس استاد ابراهیم بن ابی‎بکر در معهد جابری، یعنی حدود پنجاه سال پیش برمی‎گردد. ما در دروس تفسیرمان به این کتاب مراجعه می‎کردیم. اما ازآنجاکه نسخه مورد مراجعه ما به‎صورت سنگی چاپ شده بود، گاهی ما را خسته می‎کرد. در آن زمان آرزو می‎کردیم که کاش این کتاب با امکانات فنی امروزی و به‎صورت جدید چاپ می‎شد. این امر ماند تا زمانی که من با گروهی از شاگردانم مشغول ترتیب «الجامع الصحيح» ربیع بن حبیب در حدیث شدیم و کار تحقیق و تخریج آن را به یاری خدا در سال 1415ق، معادل با 1995م، به پایان رساندیم. برخی از برادران اهل علم و فضل، پس از این امر، از من درخواست کردند که به این کتاب تفسیر، یعنی تيسير التفسير هم پرداخته و کار تحقیق و تخریج آن را هم انجام دهم تا خواندنش برای مطالعه‎کننده آسان شود. آنان در این‎باره اصرار کردند، ولی من چون ضعیف شده بودم و امکاناتم هم کم بود و از طرفی هم این اثر، طولانی بود و تعداد صفحاتش هم زیاد، ترسیدم که پرداختن به این کتاب با این شرایط، به قیام به حق آن و اینکه کارم خوب از آب دربیاید ضربه می‎زند و حق کتاب و نویسنده آن ضایع می‎شود؛ ازاین‎رو در ابتدای امر از این کار امتناع کردم، ولی در نهایت استخاره کردم و بر خدای متعال توکل کردم و شروع به کار کردم<ref>ر.ک: همان، صفحه‎های ح تا ی</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش