کلیات عبید زاکانی: تفاوت میان نسخهها
(لینک درون متنی) |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مقدمه کتاب در سه بخش، ابتدا در مورد ترجمه احوال [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبید زاکانی]] است. نسبت او به خاندان زاکانیان میرسد؛ خاندانی از «عرب بنیخفاجه» که به مهاجرت به قزوین آمده و در آنجا ساکن شده بودند. عبید در قزوین به کسب دانش پرداخت و تا پایان عمر در این شهر بود. [[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال]] بیان میدارد که از شرح حال و وقایع زندگانی [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبید زاکانی]] اطلاع مفصلی در دست نیست و اطلاعات ما در این باب، منحصر است به معلوماتی که حمدالله مستوفی معاصر و همشهری قزوینی عبید و پس از او دولتشاه سمرقندی در تذکره خود، تألیفشده در قرن ۸۹۲ق، ضمن شرحی مخلوط به افسانه در باب او به دست داده و مؤلف رياض العلماء در باب بعضی از تألیفات او ذکر کرده است. معلومات دیگری نیز از اشعار و مؤلفات عبید به دست میآید. در ادامه به ذکر برخی پادشاهان و وزرایی که مورد مدح [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبید زاکانی]] بودهاند، مانند: خواجه علاءالدین محمد، شاه شیخ جمالالدین ابواسحاق اینجو، سلطان اویس جلایری و شاه شجاع مظفری، اشاره شده است. | مقدمه کتاب در سه بخش، ابتدا در مورد ترجمه احوال [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبید زاکانی]] است. نسبت او به خاندان زاکانیان میرسد؛ خاندانی از «عرب بنیخفاجه» که به مهاجرت به قزوین آمده و در آنجا ساکن شده بودند. عبید در قزوین به کسب دانش پرداخت و تا پایان عمر در این شهر بود. [[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال]] بیان میدارد که از شرح حال و وقایع زندگانی [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبید زاکانی]] اطلاع مفصلی در دست نیست و اطلاعات ما در این باب، منحصر است به معلوماتی که [[مستوفی، حمدالله|حمدالله مستوفی]] معاصر و همشهری قزوینی عبید و پس از او دولتشاه سمرقندی در تذکره خود، تألیفشده در قرن ۸۹۲ق، ضمن شرحی مخلوط به افسانه در باب او به دست داده و مؤلف رياض العلماء در باب بعضی از تألیفات او ذکر کرده است. معلومات دیگری نیز از اشعار و مؤلفات عبید به دست میآید. در ادامه به ذکر برخی پادشاهان و وزرایی که مورد مدح [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبید زاکانی]] بودهاند، مانند: خواجه علاءالدین محمد، شاه شیخ جمالالدین ابواسحاق اینجو، سلطان اویس جلایری و شاه شجاع مظفری، اشاره شده است. | ||
سپس در بخش دوم، به آثار و تألیفات [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبید زاکانی]] و ذکر ویژگیهای آنها اشاره شده است. | سپس در بخش دوم، به آثار و تألیفات [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبید زاکانی]] و ذکر ویژگیهای آنها اشاره شده است. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
الف)- رساله دلگشا: این رساله که مبسوطترین رسائل عبید است شامل شماری از حکایات تاریخى ملیح است از دورهاى که عبید در آن مىزیسته و مطالعه آنها علاوه بر آنکه خواننده را بهخوبى به روحیات و اخلاقیات آن دوره آشنا مىکند، طرز نظر یک مشت رند عالمسوز را که عبید سرحلقه ایشان بوده، نسبت به آن اوضاع روشن مىنمایاند. از جمله حکایات شیرین این است که: شخصى دعوى خدایى مىکرد. او را پیش خلیفه بردند. او را گفت: پارسال اینجا یکى دعوى پیغمبرى مىکرد، او را کشتند. گفت: نیک کردهاند؛ که او را من نفرستاده بودم. | الف)- رساله دلگشا: این رساله که مبسوطترین رسائل عبید است شامل شماری از حکایات تاریخى ملیح است از دورهاى که عبید در آن مىزیسته و مطالعه آنها علاوه بر آنکه خواننده را بهخوبى به روحیات و اخلاقیات آن دوره آشنا مىکند، طرز نظر یک مشت رند عالمسوز را که عبید سرحلقه ایشان بوده، نسبت به آن اوضاع روشن مىنمایاند. از جمله حکایات شیرین این است که: شخصى دعوى خدایى مىکرد. او را پیش خلیفه بردند. او را گفت: پارسال اینجا یکى دعوى پیغمبرى مىکرد، او را کشتند. گفت: نیک کردهاند؛ که او را من نفرستاده بودم. | ||
شخصى با معبّرى گفت: در خواب دیدم که از پشک (سرگین) شتر بورانى مىسازم. تعبیر آن، چه باشد؟ معبّر گفت: دو شنکه (مقدارى پول) بده تا تعبیر آن بگویم. گفت: اگر دو تنگه داشتمى، خود به بادنجان دادمى و بورانى ساختمى تا از پشک شتر نبایستمى ساخت<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17864/1/22 ر.ک: مقدمه کتاب، ص22-23]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17864/1/292 متن کتاب، ص292]</ref>. | شخصى با معبّرى گفت: در خواب دیدم که از پشک (سرگین) شتر بورانى مىسازم. تعبیر آن، چه باشد؟ معبّر گفت: دو شنکه (مقدارى پول) بده تا تعبیر آن بگویم. گفت: اگر دو تنگه داشتمى، خود به بادنجان دادمى و بورانى ساختمى تا از پشک شتر نبایستمى ساخت<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17864/1/22 ر.ک: مقدمه کتاب، ص22-23]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17864/1/292 متن کتاب، ص292]</ref>. | ||
ب)- رساله أخلاق الأشراف: عبید در این رساله، با عباراتى جزیل و انشائى روان و بلیغ که عین همان سبک شیرین و متین سعدى است، یک عده از فضایل اخلاقى از قبیل حکمت و عفت و شجاعت و عدالت و سخاوت و حلم و وفا را مورد بحث قرار داده و ابتدا تعریف این کلمات را مطابق رأى علماى اخلاق بیان کرده و سیره قدما را در باب هریک تقریر نموده و سپس به ذکر رأى کسانى که ایشان را از سر شوخى «بزرگان» و «زیرکان» عهد خود نامیده، در مورد هریک از فضایل پرداخته و مذهب جدید اینان را در اخلاقیات، مذهب مختار خوانده و راه و رسم قدما را که در زمان عبید مهجور و مورد بىاعتنایى بوده، مذهب منسوخ نامیده است. تاریخ تألیف این رساله سال ۷۴۰ هجرى است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17864/1/21 ر.ک: مقدمه کتاب، ص21-22]</ref>. | ب)- رساله [[اخلاق الاشراف|أخلاق الأشراف]]: عبید در این رساله، با عباراتى جزیل و انشائى روان و بلیغ که عین همان سبک شیرین و متین سعدى است، یک عده از فضایل اخلاقى از قبیل حکمت و عفت و شجاعت و عدالت و سخاوت و حلم و وفا را مورد بحث قرار داده و ابتدا تعریف این کلمات را مطابق رأى علماى اخلاق بیان کرده و سیره قدما را در باب هریک تقریر نموده و سپس به ذکر رأى کسانى که ایشان را از سر شوخى «بزرگان» و «زیرکان» عهد خود نامیده، در مورد هریک از فضایل پرداخته و مذهب جدید اینان را در اخلاقیات، مذهب مختار خوانده و راه و رسم قدما را که در زمان عبید مهجور و مورد بىاعتنایى بوده، مذهب منسوخ نامیده است. تاریخ تألیف این رساله سال ۷۴۰ هجرى است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17864/1/21 ر.ک: مقدمه کتاب، ص21-22]</ref>. | ||
ج)- ریشنامه است: رساله کوچکى است در مذمت ریش و جور و جفائى که خوبرویان زمان از این عارضه دلخراش و آفت جانکاه مىبینند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17864/1/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>. | ج)- ریشنامه است: رساله کوچکى است در مذمت ریش و جور و جفائى که خوبرویان زمان از این عارضه دلخراش و آفت جانکاه مىبینند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17864/1/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>. |
نسخهٔ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۲۶
کلیات عبید زاکانی | |
---|---|
پدیدآوران | عبید زاکانی، عبیدالله (نویسنده) اقبال آشتیانی، عباس (مقدمهنويس) |
عنوانهای دیگر | شامل قصايد، غزليات، رباعيات، رسايل، لطايف و داستان موش و گربه کليات. برگزيده |
ناشر | پيک فرهنگ |
مکان نشر | ايران - تهران |
شابک | 964-6188-03-6 |
موضوع | شعر فارسی - قرن 8ق. |
زبان | فارسی انگلیسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PIR 5521 /آ16* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
کلیات عبید زاکانی، اثر نجمالدین عبیدالله، متخلص به عبید زاکانی، با مقدمهای از «عباس اقبال آشتیانی»، مشتمل است بر مجموعهای از آثار عبید زاکانی، در موضوعات اخلاقی، اجتماعی و...؛ برخی به زبان جد و بعضی به زبان هزل.
ساختار
کتاب، مشتمل است بر مقدمه اقبال آشتیانی و محتوای اصلی در دو بخش.
گزارش محتوا
مقدمه کتاب در سه بخش، ابتدا در مورد ترجمه احوال عبید زاکانی است. نسبت او به خاندان زاکانیان میرسد؛ خاندانی از «عرب بنیخفاجه» که به مهاجرت به قزوین آمده و در آنجا ساکن شده بودند. عبید در قزوین به کسب دانش پرداخت و تا پایان عمر در این شهر بود. عباس اقبال بیان میدارد که از شرح حال و وقایع زندگانی عبید زاکانی اطلاع مفصلی در دست نیست و اطلاعات ما در این باب، منحصر است به معلوماتی که حمدالله مستوفی معاصر و همشهری قزوینی عبید و پس از او دولتشاه سمرقندی در تذکره خود، تألیفشده در قرن ۸۹۲ق، ضمن شرحی مخلوط به افسانه در باب او به دست داده و مؤلف رياض العلماء در باب بعضی از تألیفات او ذکر کرده است. معلومات دیگری نیز از اشعار و مؤلفات عبید به دست میآید. در ادامه به ذکر برخی پادشاهان و وزرایی که مورد مدح عبید زاکانی بودهاند، مانند: خواجه علاءالدین محمد، شاه شیخ جمالالدین ابواسحاق اینجو، سلطان اویس جلایری و شاه شجاع مظفری، اشاره شده است.
سپس در بخش دوم، به آثار و تألیفات عبید زاکانی و ذکر ویژگیهای آنها اشاره شده است.
در بخش سوم مقدمه، از مطایبات عبید سخن رفته است[۱].
بخش اول کتاب در باب دیوان اشعار عبید زاکانی است که مشتمل است بر قصیده، ترکیببند، ترجیعبند، غزل، مثنوی و... در موضوعات گوناگونی مانند مدیحه، عبرت از روزگار، حسرت بر عمر گذشته، یأس از خلق و توکل بر خداوند، وصف معشوق، نصیحت، وصف قلعه دارالأمان و..[۲].
بخش دوم کتاب، گزیده لطایف عبید زاکانی است شامل:
الف)- رساله دلگشا: این رساله که مبسوطترین رسائل عبید است شامل شماری از حکایات تاریخى ملیح است از دورهاى که عبید در آن مىزیسته و مطالعه آنها علاوه بر آنکه خواننده را بهخوبى به روحیات و اخلاقیات آن دوره آشنا مىکند، طرز نظر یک مشت رند عالمسوز را که عبید سرحلقه ایشان بوده، نسبت به آن اوضاع روشن مىنمایاند. از جمله حکایات شیرین این است که: شخصى دعوى خدایى مىکرد. او را پیش خلیفه بردند. او را گفت: پارسال اینجا یکى دعوى پیغمبرى مىکرد، او را کشتند. گفت: نیک کردهاند؛ که او را من نفرستاده بودم.
شخصى با معبّرى گفت: در خواب دیدم که از پشک (سرگین) شتر بورانى مىسازم. تعبیر آن، چه باشد؟ معبّر گفت: دو شنکه (مقدارى پول) بده تا تعبیر آن بگویم. گفت: اگر دو تنگه داشتمى، خود به بادنجان دادمى و بورانى ساختمى تا از پشک شتر نبایستمى ساخت[۳].
ب)- رساله أخلاق الأشراف: عبید در این رساله، با عباراتى جزیل و انشائى روان و بلیغ که عین همان سبک شیرین و متین سعدى است، یک عده از فضایل اخلاقى از قبیل حکمت و عفت و شجاعت و عدالت و سخاوت و حلم و وفا را مورد بحث قرار داده و ابتدا تعریف این کلمات را مطابق رأى علماى اخلاق بیان کرده و سیره قدما را در باب هریک تقریر نموده و سپس به ذکر رأى کسانى که ایشان را از سر شوخى «بزرگان» و «زیرکان» عهد خود نامیده، در مورد هریک از فضایل پرداخته و مذهب جدید اینان را در اخلاقیات، مذهب مختار خوانده و راه و رسم قدما را که در زمان عبید مهجور و مورد بىاعتنایى بوده، مذهب منسوخ نامیده است. تاریخ تألیف این رساله سال ۷۴۰ هجرى است[۴].
ج)- ریشنامه است: رساله کوچکى است در مذمت ریش و جور و جفائى که خوبرویان زمان از این عارضه دلخراش و آفت جانکاه مىبینند[۵].
د)- تضمینات و قطعات و رباعیات.
ه)- رساله تعریفات: مشتمل بر ده فصل است، درباره تعریف شماری از مصطلحات مربوط به زندگانی دنیایی و اداری و علمی و... به زبان طیبت و هزل[۶].
ز)- رساله موش و گربه: قصیده بزرگی است به وزن بحر خفیف در شرح تزویر و ریاکارى گربهاى از گربههاى کرمان و زاهد و عابد شدن او پس از سالها دریدن موشان و فریب خوردن موشان و بروز جنگ بین این دو جنس و غلبه لشگر موشان بر سپاه گربگان و به دار آویخته شدن گربه ریاکار. این قصه بسیار شیرین که در سراسر ممالک فارسىزبان شهرتى تمام یافته و عدهاى از ابیات آن حکم مثل سائر را پیدا کرده مسلما اشاره به یک واقعه تاریخى و مانند سایر نوشتههاى عبید بهعنوان انتقاد از اوضاع زمان و پارهاى از آداب و مراسم معموله عهد نگاشته شده، لیکن درست معلوم نشد که نظر عبید در نظم آن داستان به چه واقعهاى بوده است. خم شکستن و تعصب ورزیدن و دست بیعت دادن به بازماندگان خاندان خلافت عباسى در مصر و سایر ریاکاریها و... بعید نیست که ذهن لطیف عبید را متأثر ساخته و زبان او را با نظم داستان گربه و موش به انتقاد و تخطئه آن روش نفاقآمیز واداشته باشد؛ چه، درک توفیق بین دو رسم متضاد: یکى خونریزى بىباکانه و ظلم و ریا و ضبط مالومنال مردم، دیگرى جهاد در راه خدا و اختیار لقب «شاه غازى»، براى صاحبان ذهن صافى و ارباب ذوق سلیم بسیار مشکل است و محال است که ایشان را در مشاهده چنین احوال متأثر نسازد و به اعتراض و انتقاد واندارد[۷].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای کتاب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.