۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شرح الاصول الخمسه' به 'شرح الأصول الخمسة') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''شرح الأصول الخمسة قاضى عبدالجبار'''، تألیف قاضى عبدالجبار در منابع تراجم و كتاب شناسى گاه به اسم «الاصول» و گاه به اسم «الاصول الخمسة» و گاه به اسم «شرح الاصول الخمسة» معرفى شده است. در مورد علت تسميه كتاب قاضى عبدالجبار به شرح الاصول الخمسة احتمالاتى ذكر شده است: | '''شرح الأصول الخمسة قاضى عبدالجبار'''، تألیف [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] در منابع تراجم و كتاب شناسى گاه به اسم «الاصول» و گاه به اسم «الاصول الخمسة» و گاه به اسم «شرح الاصول الخمسة» معرفى شده است. در مورد علت تسميه كتاب [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] به شرح الاصول الخمسة احتمالاتى ذكر شده است: | ||
#اين كتاب شرح و تكمله كتاب ابوعلى بن خلاد در توضيح اصول خمسه مىباشد. اين نظريه را عبدالكريم عثمان در مقدمه شرح الاصول الخمسة تقويت مىكند. قاضى عبدالجبار گرچه از شاگردان ابن خلاد مىباشد و از كتابى به نام الاصول گزارش شده است. المنية و الامل در ترجمه او مىگويد: فمنهم (معتزله طبقه دهم) ابوعلى بن خلاد صاحب كتاب الاصول؛ اما از محتواى كتاب ابن خلاد كسى گزارشى نداده است و نسخهاى از آن سراغ نداريم تا بتوان شرح الأصول الخمسة قاضى را با آن تطبيق نمود. | #اين كتاب شرح و تكمله كتاب ابوعلى بن خلاد در توضيح اصول خمسه مىباشد. اين نظريه را عبدالكريم عثمان در مقدمه شرح الاصول الخمسة تقويت مىكند. [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] گرچه از شاگردان ابن خلاد مىباشد و از كتابى به نام الاصول گزارش شده است. المنية و الامل در ترجمه او مىگويد: فمنهم (معتزله طبقه دهم) ابوعلى بن خلاد صاحب كتاب الاصول؛ اما از محتواى كتاب ابن خلاد كسى گزارشى نداده است و نسخهاى از آن سراغ نداريم تا بتوان شرح الأصول الخمسة قاضى را با آن تطبيق نمود. | ||
#كتاب شرح الاصول الخمسة شرح كتاب الاصول الخمسة عالم زيدى قاسم بن ابراهيم رسى است. اين نظريه را [[سزگین، فؤاد|فواد سزگين]] در تاريخ التراث العربى ارائه نموده است. از قاسم رسى رسائل متعددى بر جاى مانده است كه در مجموعه «كتب و رسائل القاسم بن ابراهيم الرسى» به چاپ رسيده است. در اين مجموعه چند رساله با نام «العدل و التوحيد» وجود دارد كه از حيث موضوعات مورد بحث (اصول خمسه) با كتاب شرح الاصول الخمسة قاضى عبدالجبار هماهنگى دارند و اما رسالهاى كه سزگين اعتقاد دارد، قاضى آن را شرح نموده است، رسالهاى است كوچك با نام الاصول الخمسة، اين رساله گرچه از جهت نام با كتاب عبدالجبار تطابق دارد؛ اما از جهت محتوا اصل چهارم و پنجم آن با اصول خمسه قاضى هماهنگ نيست. | #كتاب شرح الاصول الخمسة شرح كتاب الاصول الخمسة عالم زيدى [[رسی، قاسم بن ابراهیم|قاسم بن ابراهيم رسى]] است. اين نظريه را [[سزگین، فؤاد|فواد سزگين]] در تاريخ التراث العربى ارائه نموده است. از [[رسی، قاسم بن ابراهیم|قاسم رسى]] رسائل متعددى بر جاى مانده است كه در مجموعه «كتب و رسائل القاسم بن ابراهيم الرسى» به چاپ رسيده است. در اين مجموعه چند رساله با نام «العدل و التوحيد» وجود دارد كه از حيث موضوعات مورد بحث (اصول خمسه) با كتاب شرح الاصول الخمسة [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] هماهنگى دارند و اما رسالهاى كه [[سزگین، فؤاد|سزگين]] اعتقاد دارد، قاضى آن را شرح نموده است، رسالهاى است كوچك با نام الاصول الخمسة، اين رساله گرچه از جهت نام با كتاب عبدالجبار تطابق دارد؛ اما از جهت محتوا اصل چهارم و پنجم آن با اصول خمسه قاضى هماهنگ نيست. | ||
#كتاب در واقع شرح اصول پنجگانه معتزلى مىباشد و ناظر بر هيچ كتابى نيست و مويد اين امر سياق نوشتار مؤلف و عدم استناد مطالب به ديگران مىباشد. | #كتاب در واقع شرح اصول پنجگانه معتزلى مىباشد و ناظر بر هيچ كتابى نيست و مويد اين امر سياق نوشتار مؤلف و عدم استناد مطالب به ديگران مىباشد. | ||
و شايد همين مسأله باعث شده كه از اين كتاب در بعضى منابع و نسخ به «الاصول الخمسة» ياد شده است. | و شايد همين مسأله باعث شده كه از اين كتاب در بعضى منابع و نسخ به «الاصول الخمسة» ياد شده است. | ||
علاوه بر آنچه گفته شد، در سال 1998 دانشگاه كويت كتابى با عنوان «الاصول الخمسة»، تألیف قاضى عبدالجبار به چاپ رساند كه محتواى اين كتاب همان عباراتى است كه در كتاب شرح الاصول الخمسة به قاضى عبدالجبار نسبت داده شده است. | علاوه بر آنچه گفته شد، در سال 1998 دانشگاه كويت كتابى با عنوان «الاصول الخمسة»، تألیف [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] به چاپ رساند كه محتواى اين كتاب همان عباراتى است كه در كتاب شرح الاصول الخمسة به [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] نسبت داده شده است. | ||
با صرف نظر از اين كه نام كتاب قاضى عبدالجبار الصول الخمسة مىباشد يا شرح الاصول الخمسة و با صرف نظر از اين كه اين كتاب شرح چه كتابى است، لازم است متن كتاب شرح الاصول الخمسة كه توسط دكتر عبدالكريم عثمان چاپ كرده است و آن را به قاضى عبدالجبار نسبت داده است، بررسى كنيم تا مشخص گردد كه آيا اين كتاب مىتواند، تألیف قاضى باشد و يا نه؟ | با صرف نظر از اين كه نام كتاب [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] الصول الخمسة مىباشد يا شرح الاصول الخمسة و با صرف نظر از اين كه اين كتاب شرح چه كتابى است، لازم است متن كتاب شرح الاصول الخمسة كه توسط دكتر عبدالكريم عثمان چاپ كرده است و آن را به [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] نسبت داده است، بررسى كنيم تا مشخص گردد كه آيا اين كتاب مىتواند، تألیف قاضى باشد و يا نه؟ | ||
== ترديد در انتساب كتاب به قاضى == | == ترديد در انتساب كتاب به قاضى == | ||
#نقل قول از قاضى عبدالجبار در موارد عديداى از كتاب: در اين كتاب مطالب متعددى از قاضى عبدالجبار نقل شده است كه چنين نقلهايى را به طور متعارف هيچ كس از خود نمىكند، به عنوان نمونه: | #نقل قول از [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] در موارد عديداى از كتاب: در اين كتاب مطالب متعددى از [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] نقل شده است كه چنين نقلهايى را به طور متعارف هيچ كس از خود نمىكند، به عنوان نمونه: | ||
#:* ذكر قاضى القضاة فى حد الموجود، أنه المختص بصفة تظهر عندها الصفات و الأحكام. | #:* ذكر قاضى القضاة فى حد الموجود، أنه المختص بصفة تظهر عندها الصفات و الأحكام. | ||
#:* و قد استدل قاضى القضاة على المسألة بأن قال... | #:* و قد استدل قاضى القضاة على المسألة بأن قال... | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
#تعارض بين اين كتاب و كتابهاى قاضى: يكى از مواردى كه انتساب اين كتاب را به قاضى مخدوش مىكند. تعارضهاى آشكار در بين مطالب اين كتاب با كتابهاى قاضى است؛ از آن جمله مىتوان به موارد ذيل اشاره نمود: | #تعارض بين اين كتاب و كتابهاى قاضى: يكى از مواردى كه انتساب اين كتاب را به قاضى مخدوش مىكند. تعارضهاى آشكار در بين مطالب اين كتاب با كتابهاى قاضى است؛ از آن جمله مىتوان به موارد ذيل اشاره نمود: | ||
#:* يكى از كليدىترين نظريات معتزله نظريه «المنزلة بين المنزلتين» است، اين نظريه از سوى واصل بن عطا پىريزى شد، مطابق اين اصل، مسلمان مرتكب كبيره، در اين دنيا نمىتواند در زمره «مؤمنان» باشد، چنانكه مرجئه قائلند و نمىتواند در زمره «كافران» قرار گيرد، چنانكه خوارج قائلند، بلكه به دسته سومى به نام «فاسقان» ملحق مىشوند و حال آنكه مؤلف اين كتاب قائل است، اين مسأله از اصول نمىباشد، بلكه مسألهاى است شرعى و بايد بر اساس مسائل و اصول شرعى مورد بررسى قرار گيرد. | #:* يكى از كليدىترين نظريات معتزله نظريه «المنزلة بين المنزلتين» است، اين نظريه از سوى واصل بن عطا پىريزى شد، مطابق اين اصل، مسلمان مرتكب كبيره، در اين دنيا نمىتواند در زمره «مؤمنان» باشد، چنانكه مرجئه قائلند و نمىتواند در زمره «كافران» قرار گيرد، چنانكه خوارج قائلند، بلكه به دسته سومى به نام «فاسقان» ملحق مىشوند و حال آنكه مؤلف اين كتاب قائل است، اين مسأله از اصول نمىباشد، بلكه مسألهاى است شرعى و بايد بر اساس مسائل و اصول شرعى مورد بررسى قرار گيرد. | ||
#:* يكى از اختلافات مبنايى اين كتاب با كتابهاى ديگر عبدالجبار مسأله اثبات وجوب امامت مىباشد. مؤلف اين كتاب قائل است، زمين نمىتواند خالى از امام باشد. و حال آن كه همين نظر را قاضى عبدالجبار در المغنى مورد نقد قرار مىدهد و قايل است اين سخن به هيچ وجه قابل توجيه نمىباشد. | #:* يكى از اختلافات مبنايى اين كتاب با كتابهاى ديگر عبدالجبار مسأله اثبات وجوب امامت مىباشد. مؤلف اين كتاب قائل است، زمين نمىتواند خالى از امام باشد. و حال آن كه همين نظر را [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] در المغنى مورد نقد قرار مىدهد و قايل است اين سخن به هيچ وجه قابل توجيه نمىباشد. | ||
#:* يكى از بنيادىترين موارد تعارض بين اين كتاب و ديگر كتب قاضى مسأله تعيين امام بعد از پيامبر(ص) مىباشد. مؤلف در اين كتاب قائل شده است كه امام بلافصل بعد از پيامبر(ص)، [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] و بعد از او امام حسن(ع) و بعد از ايشان امام حسين(ع) و بعد از ايشان زيد بن على است. اما در كتاب المغنى امام بلا فصل پيامبر را ابوبكر مىنامد و هر شبههاى را در اين زمينه مورد نقد قرار مىدهد. | #:* يكى از بنيادىترين موارد تعارض بين اين كتاب و ديگر كتب قاضى مسأله تعيين امام بعد از پيامبر(ص) مىباشد. مؤلف در اين كتاب قائل شده است كه امام بلافصل بعد از پيامبر(ص)، [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] و بعد از او امام حسن(ع) و بعد از ايشان امام حسين(ع) و بعد از ايشان زيد بن على است. اما در كتاب المغنى امام بلا فصل پيامبر را ابوبكر مىنامد و هر شبههاى را در اين زمينه مورد نقد قرار مىدهد. | ||
#تقابل مؤلف با معتزله: يكى از مواردى كه صحت انتساب اين كتاب را به قاضى عبدالجبار مورد ترديد قرار مىدهد. اين است كه مؤلف خود را از معتزله نمىشمارد، بلكه گاه نظر خود را در مقابل نظر معتزله بيان مىكند به عنوان نمونه: | #تقابل مؤلف با معتزله: يكى از مواردى كه صحت انتساب اين كتاب را به [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] مورد ترديد قرار مىدهد. اين است كه مؤلف خود را از معتزله نمىشمارد، بلكه گاه نظر خود را در مقابل نظر معتزله بيان مىكند به عنوان نمونه: | ||
#:* الكلام فى طرق الإمامة. فقد اختلف فيه، فعندنا: أنه النص فى الأئمة الثلاثة و الدعوة و الخروج فى الباقى، و عند المعتزلة: أنه العقد و الاختيار و إليه ذهبت المجبرة. | #:* الكلام فى طرق الإمامة. فقد اختلف فيه، فعندنا: أنه النص فى الأئمة الثلاثة و الدعوة و الخروج فى الباقى، و عند المعتزلة: أنه العقد و الاختيار و إليه ذهبت المجبرة. | ||
#:* ما إذا أردت هذه المقالات، فإن الذى يشتبه الحال فيه ليس إلا مقالة المعتزلة، و ما عداها فظاهر السقوط. و إذا أردت إفساد مقالتهم فلك فيه طريقان: أحدهما: هو أن تطالبهم بتصحيح ذلك و تفسد عليهم ما يحتجون به. و الثانى: هو أن تبدأ بالدلالة على فساد مقالتهم... و إذا أردت ابتداء الدلالة على فساد مذهبهم، فالأصل فيه أن تقول... | #:* ما إذا أردت هذه المقالات، فإن الذى يشتبه الحال فيه ليس إلا مقالة المعتزلة، و ما عداها فظاهر السقوط. و إذا أردت إفساد مقالتهم فلك فيه طريقان: أحدهما: هو أن تطالبهم بتصحيح ذلك و تفسد عليهم ما يحتجون به. و الثانى: هو أن تبدأ بالدلالة على فساد مقالتهم... و إذا أردت ابتداء الدلالة على فساد مذهبهم، فالأصل فيه أن تقول... | ||
#:* قد اعترضت المعتزلة على الذى اخترناه من وجوه تقدم بعضها و لم يتقدم البعض. | #:* قد اعترضت المعتزلة على الذى اخترناه من وجوه تقدم بعضها و لم يتقدم البعض. | ||
#:* اعلم أن مذهبنا، أن الإمام بعد النبى صلىاللّهعليهوسلّم، على بن أبى طالب، ثم الحسين ثم الحسن، ثم زيد بن على، ثم من سار بسيرتهم. و عند المعتزلة، أن الإمام بعد رسول اللّه صلىاللّهعليهوسلّم أبوبكر ثم عمر ثم عثمان ثم علی عليهالسلام، ثم من اختارته الأمة. | #:* اعلم أن مذهبنا، أن الإمام بعد النبى صلىاللّهعليهوسلّم، على بن أبى طالب، ثم الحسين ثم الحسن، ثم زيد بن على، ثم من سار بسيرتهم. و عند المعتزلة، أن الإمام بعد رسول اللّه صلىاللّهعليهوسلّم أبوبكر ثم عمر ثم عثمان ثم علی عليهالسلام، ثم من اختارته الأمة. | ||
#منافات شيوه نگارش كتاب و ادبيات آن با ديگر كتب قاضى عبدالجبار: عبدالكريم عثمان گرچه خود به اين امر ملتفت شده است؛ اما در توجيه آن بر آمده است. | #منافات شيوه نگارش كتاب و ادبيات آن با ديگر كتب [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]]: عبدالكريم عثمان گرچه خود به اين امر ملتفت شده است؛ اما در توجيه آن بر آمده است. | ||
با توجه به مطالب مذكور مشخص مىشود، همان طور كه اين كتاب نمىتواند، تألیف قاضى عبدالجبار باشد، نمىتواند از امالى او نيز به حساب بيايد؛ چون: | با توجه به مطالب مذكور مشخص مىشود، همان طور كه اين كتاب نمىتواند، تألیف [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] باشد، نمىتواند از امالى او نيز به حساب بيايد؛ چون: | ||
#شخص كاتب تنها به يادداشت گفتههاى مؤلف بسنده مىكند و حال آنكه در اين كتاب تنها بخش كوچكى از مطالب به قاضى نسبت داده شده است. | #شخص كاتب تنها به يادداشت گفتههاى مؤلف بسنده مىكند و حال آنكه در اين كتاب تنها بخش كوچكى از مطالب به قاضى نسبت داده شده است. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
#در سال 1422ق توسط استاد سمير مصطفى رباب و دار احياء التراث العربى در 567 در بيروت به چاپ رسيد. اين نسخه در واقع چاپ جديدى از نسخه عبدالكريم عثمان مىباشد كه بخشى از مقدمه آن حذف شده و نامى از عبدالكريم، محقق كتاب وجود ندارد. | #در سال 1422ق توسط استاد سمير مصطفى رباب و دار احياء التراث العربى در 567 در بيروت به چاپ رسيد. اين نسخه در واقع چاپ جديدى از نسخه عبدالكريم عثمان مىباشد كه بخشى از مقدمه آن حذف شده و نامى از عبدالكريم، محقق كتاب وجود ندارد. | ||
نسخه موجود در برنامه، نسخه اخير مىباشد در مقدمه اين نسخه گزارش كوتاهى از | نسخه موجود در برنامه، نسخه اخير مىباشد در مقدمه اين نسخه گزارش كوتاهى از زندگى [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضى عبدالجبار]] و آثار او ارائه شده است. | ||
فهرست كتاب به صورت تفصيلى، همه محتواى كتاب را آدرس دهى مىكند؛ ولى متأسفانه مطالب فهرست دسته بندى نشده و فصول و ابواب كتاب مشخص نمىباشد. | فهرست كتاب به صورت تفصيلى، همه محتواى كتاب را آدرس دهى مىكند؛ ولى متأسفانه مطالب فهرست دسته بندى نشده و فصول و ابواب كتاب مشخص نمىباشد. | ||
اين كتاب در قطع وزيرى و در صفحات رنگى كادر دار به چاپ رسيده است. | اين كتاب در قطع وزيرى و در صفحات رنگى كادر دار به چاپ رسيده است. | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش