۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
مؤلف در كتاب سعى كرده كمتر از استدلالهاى فقهى و اصولى استفاده نموده و يا به صورت اشارهاى گذرا آنها را مطرح مىكند و همينطور از ذكر روايات اماميه خوددارى نموده و بيشتر به آيات قرآن كريم و روايات مذكور در كتب اهل تسنن استناد نموده است. | مؤلف در كتاب سعى كرده كمتر از استدلالهاى فقهى و اصولى استفاده نموده و يا به صورت اشارهاى گذرا آنها را مطرح مىكند و همينطور از ذكر روايات اماميه خوددارى نموده و بيشتر به آيات قرآن كريم و روايات مذكور در كتب اهل تسنن استناد نموده است. | ||
از ديگر ويژگىهاى كتاب دورى از تطويل و زيادهگويى است. مؤلف سعى نموده در | از ديگر ويژگىهاى كتاب دورى از تطويل و زيادهگويى است. مؤلف سعى نموده در نهایت اختصار و ايجاز به اشكالات وارد بر منفردات مذهب اماميه جواب داده و از شرح و بسط و استيفاى كامل جواب خوددارى نمايد كه مكررا به اين مطلب اشاره مىنمايد. | ||
==نظريات جديد== | ==نظريات جديد== | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
إن هذه الأخبار كلها إذا سلمت من المطاعن و التضعيف...أخبار آحاد، و قد ثبت أنها لا توجب عملا في الشريعة، و لا يرجع بمثلها عما علم و قطع عليه.<ref>صفحۀ 269</ref> | إن هذه الأخبار كلها إذا سلمت من المطاعن و التضعيف...أخبار آحاد، و قد ثبت أنها لا توجب عملا في الشريعة، و لا يرجع بمثلها عما علم و قطع عليه.<ref>صفحۀ 269</ref> | ||
با اين حال مؤلف در بسيارى از | با اين حال مؤلف در بسيارى از كتابهایش به اخبار آحاد استناد نموده و از آنان استفاده مىنمايد. در همين بحث نكاح مؤلف به ادلۀ عقلى نيز استناد نموده است: إنّه قد ثبت بأدلة الصحيحة أن كل منفعة لا ضرر فيها في عاجل و لا آجل مباحة بضرورة العقل و هذه صفة نكاح المتعة.<ref>صفحۀ 268</ref> | ||
مؤلف در مباحث مختلف قبول يك نظريه را منوط به اجماع، نصوص و طرق علمى مىداند و استناد اهل تسنن را به اخبار آحاد موجب ظن دانسته و آن را كافى نمىداند و اصولا در عبارتهاى كتاب عبارت «علمنا» زياد ديده مىشود. به عنوان نمونه مؤلف در بحث ضمان صقاع اين گونه مىنويسد: | مؤلف در مباحث مختلف قبول يك نظريه را منوط به اجماع، نصوص و طرق علمى مىداند و استناد اهل تسنن را به اخبار آحاد موجب ظن دانسته و آن را كافى نمىداند و اصولا در عبارتهاى كتاب عبارت «علمنا» زياد ديده مىشود. به عنوان نمونه مؤلف در بحث ضمان صقاع اين گونه مىنويسد: |
ویرایش