ارتداد؛ بازگشت به تاریکی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
بخش اول كه به كليات اختصاص يافته، داراى دو فصل زير مىباشد: | بخش اول كه به كليات اختصاص يافته، داراى دو فصل زير مىباشد: | ||
در فصل اول، به تعريف، موجبات و شرايط ارتداد، پرداخته شده است. فقهاى شيعه و عامه، در تعريف ارتداد، | در فصل اول، به تعريف، موجبات و شرايط ارتداد، پرداخته شده است. فقهاى شيعه و عامه، در تعريف ارتداد، عبارتهایى گوناگون بهكار بردهاند كه همه آن تعبيرها، به یک معنا باز مىگردد و آن خارج شدن فرد مسلمان از اسلام و ورود او به كفر است.<ref>متن کتاب، ص24</ref> | ||
مرتد در اصطلاح فقهاى اهل سنت، یک قسم بيشتر نيست، اما فقهاى امامیه بر پايه روايات اهلبيت(ع)، مرتد را به دو قسم تقسيم كردهاند كه هر یک داراى حكمى خاص مىباشد. این دو قسم عبارت است از: | مرتد در اصطلاح فقهاى اهل سنت، یک قسم بيشتر نيست، اما فقهاى امامیه بر پايه روايات اهلبيت(ع)، مرتد را به دو قسم تقسيم كردهاند كه هر یک داراى حكمى خاص مىباشد. این دو قسم عبارت است از: | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
#مرتد فطرى و آن كسى است كه از پدر و مادر مسلمان متولد شده و سپس تغيير عقيده داده و كافر شده است.<ref>همان، ص25</ref> | #مرتد فطرى و آن كسى است كه از پدر و مادر مسلمان متولد شده و سپس تغيير عقيده داده و كافر شده است.<ref>همان، ص25</ref> | ||
درباره ارتداد، واژگان و | درباره ارتداد، واژگان و تعبيرهایى گوناگونى وارد شده كه عبارتند از: ماده رد و مشتقات آن؛ انكار و تكذيب نبوت؛ خروج، بازگشت و اعراض از اسلام؛ برائت جستن از دين خدا (اسلام)؛ تبديل دين (اسلام) به دين ديگر؛ كافر و مشرك شدن و نصرانى شدن.<ref>همان، ص25- 27</ref> | ||
نویسنده معتقد است ارتداد و كفر مسلمان كه كيفر دنيوى را در پى دارد، بر هر نوع تغيير عقيده و انكار اصول يا ضروريات دين، از سوى هر شخص و با هر شرايطى كه صورت گيرد، اطلاق نمىشود، بلكه تحقق و ثبوت آن، شرايطى دارد كه اگر همه يا بخشى از این شرايط تحقق نيابد، نمىتوان به ارتداد كسى حكم كرد و احكام فقهى ارتداد را درباره او جارى دانست. این شرايط عبارتند از: بلوغ؛ عقل؛ اختيار؛ قصد و علم و آگاهى.<ref>همان، ص57- 61</ref> | نویسنده معتقد است ارتداد و كفر مسلمان كه كيفر دنيوى را در پى دارد، بر هر نوع تغيير عقيده و انكار اصول يا ضروريات دين، از سوى هر شخص و با هر شرايطى كه صورت گيرد، اطلاق نمىشود، بلكه تحقق و ثبوت آن، شرايطى دارد كه اگر همه يا بخشى از این شرايط تحقق نيابد، نمىتوان به ارتداد كسى حكم كرد و احكام فقهى ارتداد را درباره او جارى دانست. این شرايط عبارتند از: بلوغ؛ عقل؛ اختيار؛ قصد و علم و آگاهى.<ref>همان، ص57- 61</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
توجه به این نكته، ضرورى است كه قرآن كريم، افزون بر ذكر عوامل و زمینههاى ارتداد مؤمنان از دين و انحراف آنان از راه راست، موانع ارتداد را نيز بيان كرده است تا مؤمنان با تسمك به آنها، دين و ايمان خود را در برابر عوامل گوناگون ارتداد حفظ كنند. این موانع عبارتند از: توكل و استمداد از خداوند؛ تقوا؛ تمسك به قرآن كريم و رهبرى دينى و الهى.<ref>همان، ص133- 142</ref> | توجه به این نكته، ضرورى است كه قرآن كريم، افزون بر ذكر عوامل و زمینههاى ارتداد مؤمنان از دين و انحراف آنان از راه راست، موانع ارتداد را نيز بيان كرده است تا مؤمنان با تسمك به آنها، دين و ايمان خود را در برابر عوامل گوناگون ارتداد حفظ كنند. این موانع عبارتند از: توكل و استمداد از خداوند؛ تقوا؛ تمسك به قرآن كريم و رهبرى دينى و الهى.<ref>همان، ص133- 142</ref> | ||
ارتداد و بازگشت از دين الهى، | ارتداد و بازگشت از دين الهى، پىآمدهایى دارد كه بخشى از آنها، آثار و احكام فقهى ارتداد است. مخاطب این احكام، گاهى مؤمنان يا حكومت اسلامىاند؛ مانند درخواست توبه از مرتد و مجازات كردن او در صورت توبه نكردن و اصرار بر كفر و گاه مخاطب خود مرتد است، مانند وجوب توبه از ارتداد و بازگشت به اسلام. بخشى از این احكام و آثار نيز بر عمل مرتد مترتب است؛ نظير نجاست مرتد و نقض زوجيت میان او و همسر مسلمانش. تفصيل این احكام، در بخش سوم آمده است.<ref>همان، ص155</ref> | ||
كفر و ايمان، هدايت و ضلالت و صعود و سقوط، در طول تاريخ در میان بشر جارى بوده و خواهد بود و همواره انسانهاى ضعيفالنفس پرشمارى بودهاند كه پس از پذيرش دين حق، با اثرپذيرى از وسوسههاى شياطين و پيروى از هواهاى نفسانى، از دين حق منحرف شده و راه كفر و انحطاط را در پيش گرفتهاند. قرآن كريم با اشاره به سرگذشت برخى از این افراد، عوامل و زمینههاى انحراف آنان را يادآور شده و سرنوشت سوء آنها در دنيا و عاقبتى را كه در آخرت در انتظار آنان است، بيان كرده تا مؤمنان و پيروان اديان الهى از آن عبرت گيرند، چنان كه پس از اشاره به انحراف و فرجام یکى از موحدان، به پيامبر(ص) فرمان مىدهد كه قصه او را برای مردم بازگوید تا آنان درباره پىآمد انحراف خود از دين بينديشند. به اعتقاد نویسنده، نقل سرگذشت پيشينيان، خواه كسانى كه از اديان توحيدى منحرف شدهاند و با كسانى كه با پايدارى بر ايمان خود راه تعالى را طى كردهاند، مايه عبرت آيندگان است. بر این اساس، در این بخش در دو فصل جداگانه، سرگذشت كسانى بازگو شده است كه پس از پذيرش حق و هدايت و گام برداشتن در مسير توحيد، از آن منحرف شده و به كفر گراييدند؛ فصل نخست به بررسى انحراف و ارتداد در اقوام گذشته و ملتهاى قبل از اسلام اختصاص دارد و در فصل دوم، محور سخن ارتداد و انحراف، كسانى است كه بعد از پذيرش دين اسلام از آن دست برداشته و به كفر گراييدهاند.<ref>همان، ص261- 262</ref> | كفر و ايمان، هدايت و ضلالت و صعود و سقوط، در طول تاريخ در میان بشر جارى بوده و خواهد بود و همواره انسانهاى ضعيفالنفس پرشمارى بودهاند كه پس از پذيرش دين حق، با اثرپذيرى از وسوسههاى شياطين و پيروى از هواهاى نفسانى، از دين حق منحرف شده و راه كفر و انحطاط را در پيش گرفتهاند. قرآن كريم با اشاره به سرگذشت برخى از این افراد، عوامل و زمینههاى انحراف آنان را يادآور شده و سرنوشت سوء آنها در دنيا و عاقبتى را كه در آخرت در انتظار آنان است، بيان كرده تا مؤمنان و پيروان اديان الهى از آن عبرت گيرند، چنان كه پس از اشاره به انحراف و فرجام یکى از موحدان، به پيامبر(ص) فرمان مىدهد كه قصه او را برای مردم بازگوید تا آنان درباره پىآمد انحراف خود از دين بينديشند. به اعتقاد نویسنده، نقل سرگذشت پيشينيان، خواه كسانى كه از اديان توحيدى منحرف شدهاند و با كسانى كه با پايدارى بر ايمان خود راه تعالى را طى كردهاند، مايه عبرت آيندگان است. بر این اساس، در این بخش در دو فصل جداگانه، سرگذشت كسانى بازگو شده است كه پس از پذيرش حق و هدايت و گام برداشتن در مسير توحيد، از آن منحرف شده و به كفر گراييدند؛ فصل نخست به بررسى انحراف و ارتداد در اقوام گذشته و ملتهاى قبل از اسلام اختصاص دارد و در فصل دوم، محور سخن ارتداد و انحراف، كسانى است كه بعد از پذيرش دين اسلام از آن دست برداشته و به كفر گراييدهاند.<ref>همان، ص261- 262</ref> |
نسخهٔ ۱۳ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۲۵
ارتداد؛ بازگشت به تاریکی | |
---|---|
پدیدآوران | پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، مرکز فرهنگ و معارف قرآن (تهيه کننده) صادقی فدکی، جعفر (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | نگرشی به موضوع ارتداد از نگاه قرآن کریم |
ناشر | بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علمیه قم) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1388 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-09-0405-3 |
موضوع | ارتداد - جنبههای قرآنی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 104 /الف4ص2 |
ارتداد، بازگشت به تاریکى (نگرشى به موضوع ارتداد از نگاه قرآن كريم) اثر سيدجعفر صادقى فدكى، بررسى مسأله ارتداد از ديدگاه قرآن مىباشد كه به زبان فارسی در یک جلد در سال 1388ش منتشر شده است.
ساختار
کتاب با دو مقدمه از آقاى يوسفى مقدم و نویسنده آغاز و مطالب در چهار بخش تنظيم شده است.
نویسنده در ابتداى کتاب به تعريف موجبات و شرايط ارتداد پرداخته و پس از بررسى حقيقت و ماهيت ارتداد، به عوامل و موانع آن اشاره كرده است. در پایان نيز به مسأله ارتداد در بستر تاريخ نگريسته شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه آقاى يوسفى مقدم، به اهمیت طرح فراهمسازى تكنگاشتهاى قرآنى اشاره شده است. تكنگاشت قرآنى، رسالهاى است مفصلتر از مقاله دائرة المعارفى در موضوع مربوط كه حاصل تأملات و پژوهشهاى نویسنده، هيئت علمى، فراهمآورندگان پرونده علمى و مجموعه تلاشگران آن مقاله را در فضايى گستردهتر باز مىتاباند و چون محدود و مقيد به فنون خاص دايرةالمعارفنگارى نيست، با مجالى مبسوطتر، وجوه آن موضوع را مىشكافد.[۱]
نویسنده در مقدمه، هدف اصلى آفرينش انسان را شناختن خدا و پرستش او و رسيدن آدمى به رشد و كمال معنوى دانسته و نحوه برخورد انسانها با نعمت دين را توضيح داده است.[۲]
بخش اول كه به كليات اختصاص يافته، داراى دو فصل زير مىباشد:
در فصل اول، به تعريف، موجبات و شرايط ارتداد، پرداخته شده است. فقهاى شيعه و عامه، در تعريف ارتداد، عبارتهایى گوناگون بهكار بردهاند كه همه آن تعبيرها، به یک معنا باز مىگردد و آن خارج شدن فرد مسلمان از اسلام و ورود او به كفر است.[۳]
مرتد در اصطلاح فقهاى اهل سنت، یک قسم بيشتر نيست، اما فقهاى امامیه بر پايه روايات اهلبيت(ع)، مرتد را به دو قسم تقسيم كردهاند كه هر یک داراى حكمى خاص مىباشد. این دو قسم عبارت است از:
- مرتد ملى و آن كسى است كه ابتدا كافر بوده و سپس مسلمان شده و دوباره به كفر بازگشته است.
- مرتد فطرى و آن كسى است كه از پدر و مادر مسلمان متولد شده و سپس تغيير عقيده داده و كافر شده است.[۴]
درباره ارتداد، واژگان و تعبيرهایى گوناگونى وارد شده كه عبارتند از: ماده رد و مشتقات آن؛ انكار و تكذيب نبوت؛ خروج، بازگشت و اعراض از اسلام؛ برائت جستن از دين خدا (اسلام)؛ تبديل دين (اسلام) به دين ديگر؛ كافر و مشرك شدن و نصرانى شدن.[۵]
نویسنده معتقد است ارتداد و كفر مسلمان كه كيفر دنيوى را در پى دارد، بر هر نوع تغيير عقيده و انكار اصول يا ضروريات دين، از سوى هر شخص و با هر شرايطى كه صورت گيرد، اطلاق نمىشود، بلكه تحقق و ثبوت آن، شرايطى دارد كه اگر همه يا بخشى از این شرايط تحقق نيابد، نمىتوان به ارتداد كسى حكم كرد و احكام فقهى ارتداد را درباره او جارى دانست. این شرايط عبارتند از: بلوغ؛ عقل؛ اختيار؛ قصد و علم و آگاهى.[۶]
در فصل دوم، حقيقت و ماهيت ارتداد مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. ارتداد و بازگشت از دين، از نگاه قرآن و اسلام، از قبيحترين انواع كفر و گناهان به شمار مىرود، زيرا انسان موحد پس از آشنايى با دين الهى و شناخت راه هدايت كه سعادت دنيوى و اخروى او را تأمین مىكند، از آن دست برمىدارد و افكار و عقايدى را مىپذيرد كه هم كيفر شديد اخروى را برای وى در پى دارد و هم محرومیتها و مجازاتهاى دنيوى را دامنگير او مىكند و از آنجا عمدهترين هدف نزول قرآن، هدايت انسانها و بهرهمندى آنان از مواهب دنيوى و اخروى در سايه این هدايت است، خداوند در آياتى پر شمار و با تعابيرى گوناگون، حقيقت ارتداد از دين و بازگشت از اسلام را برای مؤمنان تبيين كرده است تا آنان با شناخت و آشنايى با این عمل كفرآمیز و پىآمدهاى آن، از دين و عقايد خود و ديگران، حفاظت كنند كه در این فصل، به برخى از امورى كه بيانگر ماهيت باطل ارتداد مىباشد، اشاره شده است. این امور عبارتند از: ظلالت و گمراهى؛ ارتجاع و واپسگرايى؛ ناسپاسى و كفران نعمت؛ نقض عهد و پيمان الهى؛ هلاكت و نيستى؛ افترا و دروغ بستن بر خدا.[۷]
بخش دوم نيز داراى دو فصل بوده و در آن، به عوامل و موانع ارتداد پرداخته شده است. نویسنده معتقد است كه مهمترين و مطمئنترين راه مبارزه با ارتداد، شناخت عوامل يا زمینههاى آن است؛ زيرا اگر انسان مؤمن بتواند به خوبى به زمینهها و عوامل این انحراف دينى پىببرد و ريشههاى آن را بشناسد، خواهد توانست با آنها به مبارزه برخیزد و ايمان خود را در برابر آنها صيانت بخشد، بر همین اساس قرآن كريم هرگاه از پديده ارتداد سخن به میان آورده يا از ارتداد برخى از افراد يا اقوام ياد كرده، به منشأ و عوامل این انحراف نيز اشاره كرده است تا مؤمنان با شناخت كامل سرچشمه ارتداد از دين، راههاى رویارویى با آن را بياموزند. عواملى كه قرآن از آنها به عنوان منشأ ارتداد مؤمنان ياد كرده است، گاهى عوامل بيرونى بوده كه مؤمنان را به ترك دين و پذيرفتن عقيدهاى ديگر وا مىدارد و گاهى درونى بوده كه از باطن، شخص مسلمان را وسوسه كرده و به سوى انحراف و ارتداد از دين سوق مىدهند. این عوامل يا زمینهها عبارتند از: شيطان، سلاطين جور، مشركان، اهل کتاب، دوستان گمراه، دنياطلبى و هواپرستى، سختىها و ناملايمات، محيط فاسد و آلوده، نادانى، بيمار دلى و ضعف ايمان و فقدان رهبرى الهى.[۸]
توجه به این نكته، ضرورى است كه قرآن كريم، افزون بر ذكر عوامل و زمینههاى ارتداد مؤمنان از دين و انحراف آنان از راه راست، موانع ارتداد را نيز بيان كرده است تا مؤمنان با تسمك به آنها، دين و ايمان خود را در برابر عوامل گوناگون ارتداد حفظ كنند. این موانع عبارتند از: توكل و استمداد از خداوند؛ تقوا؛ تمسك به قرآن كريم و رهبرى دينى و الهى.[۹]
ارتداد و بازگشت از دين الهى، پىآمدهایى دارد كه بخشى از آنها، آثار و احكام فقهى ارتداد است. مخاطب این احكام، گاهى مؤمنان يا حكومت اسلامىاند؛ مانند درخواست توبه از مرتد و مجازات كردن او در صورت توبه نكردن و اصرار بر كفر و گاه مخاطب خود مرتد است، مانند وجوب توبه از ارتداد و بازگشت به اسلام. بخشى از این احكام و آثار نيز بر عمل مرتد مترتب است؛ نظير نجاست مرتد و نقض زوجيت میان او و همسر مسلمانش. تفصيل این احكام، در بخش سوم آمده است.[۱۰]
كفر و ايمان، هدايت و ضلالت و صعود و سقوط، در طول تاريخ در میان بشر جارى بوده و خواهد بود و همواره انسانهاى ضعيفالنفس پرشمارى بودهاند كه پس از پذيرش دين حق، با اثرپذيرى از وسوسههاى شياطين و پيروى از هواهاى نفسانى، از دين حق منحرف شده و راه كفر و انحطاط را در پيش گرفتهاند. قرآن كريم با اشاره به سرگذشت برخى از این افراد، عوامل و زمینههاى انحراف آنان را يادآور شده و سرنوشت سوء آنها در دنيا و عاقبتى را كه در آخرت در انتظار آنان است، بيان كرده تا مؤمنان و پيروان اديان الهى از آن عبرت گيرند، چنان كه پس از اشاره به انحراف و فرجام یکى از موحدان، به پيامبر(ص) فرمان مىدهد كه قصه او را برای مردم بازگوید تا آنان درباره پىآمد انحراف خود از دين بينديشند. به اعتقاد نویسنده، نقل سرگذشت پيشينيان، خواه كسانى كه از اديان توحيدى منحرف شدهاند و با كسانى كه با پايدارى بر ايمان خود راه تعالى را طى كردهاند، مايه عبرت آيندگان است. بر این اساس، در این بخش در دو فصل جداگانه، سرگذشت كسانى بازگو شده است كه پس از پذيرش حق و هدايت و گام برداشتن در مسير توحيد، از آن منحرف شده و به كفر گراييدند؛ فصل نخست به بررسى انحراف و ارتداد در اقوام گذشته و ملتهاى قبل از اسلام اختصاص دارد و در فصل دوم، محور سخن ارتداد و انحراف، كسانى است كه بعد از پذيرش دين اسلام از آن دست برداشته و به كفر گراييدهاند.[۱۱]
وضعيت کتاب
فهرست مطالب در ابتدا و کتابنامه منابع مورد استفاده، به همراه نمايه آيات، روايات و اعلام مذكور در متن، در انتهاى کتاب آمده است.
آدرس آيات، روايات و ارجاعات در پاورقىهاى کتاب ذكر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.