۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
در مقدمه مترجم، به عناوین فصول کتاب، اشاره شده است.<ref>مقدمه مترجم، ص31-38</ref> | در مقدمه مترجم، به عناوین فصول کتاب، اشاره شده است.<ref>مقدمه مترجم، ص31-38</ref> | ||
سمهودى درباره تاريخ مدينه، نخست کتابى مفصل تحت عنوان «اقتفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى» نوشت كه در آتشسوزى مسجد پيامبر(ص) از | سمهودى درباره تاريخ مدينه، نخست کتابى مفصل تحت عنوان «اقتفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى» نوشت كه در آتشسوزى مسجد پيامبر(ص) از میان رفت. سپس کتاب ديگرى نوشت و نام آن را «وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى» نهاد. این کتاب نيز مفصل است. تفصيل این کتاب كه نویسنده در آن از جزئيات بسيار سخن رانده و سلسله اسناد روايات را نيز ذكر كرده و احتمالا برای همه خوانندگان، جالب توجه و مفيد نبوده، سمهودى را بر آن داشت كه به تلخيص آن دست زند. او با حذف اسانيد و روايات مكرر درباره یک واقعه يا موضوع، تحريرى از «وفاء الوفاء» پديد آورد و آن را «خلاصة الوفاء بأخبار دار المصطفى» نامید. این کتاب را بايد از جامعترين و توصيفىترين آثارى دانست كه در قرون گذشته درباره مدينه نوشته شده است. چنين مىنمايد كه به همین سبب و نيز شهرت سمهودى، کتاب مذكور از ايام حيات نویسنده، شهرت و رواج يافت؛ چنانكه فاصله میان مرگ نویسنده و ترجمه آن از نيم قرن درنمىگذرد.<ref>سجادى، سيدصادق، 1376، ص14</ref> | ||
کتاب، مشتمل بر 8 باب است. نگاهى به ابواب و فصول آن نشان مىدهد كه نویسنده در هر آنچه مربوط به مدينه بوده، سخن رانده و کتابى كاملا تاريخى و مستند درباره این شهر مقدس نگاشته است.<ref>همان</ref> | کتاب، مشتمل بر 8 باب است. نگاهى به ابواب و فصول آن نشان مىدهد كه نویسنده در هر آنچه مربوط به مدينه بوده، سخن رانده و کتابى كاملا تاريخى و مستند درباره این شهر مقدس نگاشته است.<ref>همان</ref> | ||
باب اول در ده فصل تنظيم شده است و دربردارنده مطالبى همچون نامهاى مدينه و وجوه | باب اول در ده فصل تنظيم شده است و دربردارنده مطالبى همچون نامهاى مدينه و وجوه تسمیه آنها، فضايل مدينه و آنچه از پيامبر اكرم(ص) دراين ماده روايت شده است، احكام و خصايص مدينه، خاک و احوال طبيعى و محصولات مدينه مىباشد.<ref>همان</ref> | ||
باب دوم در سه فصل، شامل فضايل مسجد پيامبر(ص) و زيارت آنجاست. سمهودى شافعىمذهب در اينجا از توسل به پيامبر(ص) و شفاعت جستن از ايشان، سخن رانده است.<ref>همان، ص14-15</ref> | باب دوم در سه فصل، شامل فضايل مسجد پيامبر(ص) و زيارت آنجاست. سمهودى شافعىمذهب در اينجا از توسل به پيامبر(ص) و شفاعت جستن از ايشان، سخن رانده است.<ref>همان، ص14-15</ref> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
باب هشتم در دو فصل، درباره وادىها و مرغزارها و خانههاى حومه شهر و كوههاى مدينه با ضبط واژهها يا امكنه و مواضع آن ديار بوده و از ابواب مهم کتاب است و شامل توصيفات جغرافيايى درباره مساجد و مقابر و مشاهد مدينه است كه بعضى از آنها بعدا دستخوش تغيير بسيار شد. همچنين شامل اطلاعاتى است درباره تيرهها و طوايف آن منطقه، وادىها و كوهها و بهویژه ضبط و شكل درست تلفظ نامهاى امكنه مدينه به ترتيب حروف الفبا كه از بهترين فصول کتاب است. باب هشتم فصل اول، درباره مواضع مدينه و حومه آن بوده و فصل دوم، به ضبط الفاظ متعلقه به اماكن پرداخته است.<ref>همان</ref> | باب هشتم در دو فصل، درباره وادىها و مرغزارها و خانههاى حومه شهر و كوههاى مدينه با ضبط واژهها يا امكنه و مواضع آن ديار بوده و از ابواب مهم کتاب است و شامل توصيفات جغرافيايى درباره مساجد و مقابر و مشاهد مدينه است كه بعضى از آنها بعدا دستخوش تغيير بسيار شد. همچنين شامل اطلاعاتى است درباره تيرهها و طوايف آن منطقه، وادىها و كوهها و بهویژه ضبط و شكل درست تلفظ نامهاى امكنه مدينه به ترتيب حروف الفبا كه از بهترين فصول کتاب است. باب هشتم فصل اول، درباره مواضع مدينه و حومه آن بوده و فصل دوم، به ضبط الفاظ متعلقه به اماكن پرداخته است.<ref>همان</ref> | ||
درباره مترجم کتاب كه این ترجمه را در 969ق، در مكه به انجام رسانيده، اطلاعى در دست نيست. مصحح متن فارسی کتاب با توجه به واژگان و زبان ترجمه، بهدرستى حدس زده كه مترجم بايد از ایرانىنژادان شبه قاره هند يا از فارسیزبانان این ديار بوده باشد. این نكته كه بيشترين نسخههاى متن فارسی این کتاب در کتابخانههاى شبه قاره يافت مىشود نيز مؤيد این حدس است. مترجم در علت تحرير این کتاب به فارسی، تصريح كرده كه چون بعضى از دوستان، زبان عربى نمىدانستند و شوقى برای اطلاع از تاريخ مدينه داشتند و آن را اظهار میكردند، «در خاطر افتاد... كه تاريخ وسيط عالم فاضل... سيدعلى سمهودى به فارسی ترجمه كرده شود». چنانكه از این عبارت برمىآيد، کتاب «خلاصة الوفاء»، کتاب وسيط؛ يعنى | درباره مترجم کتاب كه این ترجمه را در 969ق، در مكه به انجام رسانيده، اطلاعى در دست نيست. مصحح متن فارسی کتاب با توجه به واژگان و زبان ترجمه، بهدرستى حدس زده كه مترجم بايد از ایرانىنژادان شبه قاره هند يا از فارسیزبانان این ديار بوده باشد. این نكته كه بيشترين نسخههاى متن فارسی این کتاب در کتابخانههاى شبه قاره يافت مىشود نيز مؤيد این حدس است. مترجم در علت تحرير این کتاب به فارسی، تصريح كرده كه چون بعضى از دوستان، زبان عربى نمىدانستند و شوقى برای اطلاع از تاريخ مدينه داشتند و آن را اظهار میكردند، «در خاطر افتاد... كه تاريخ وسيط عالم فاضل... سيدعلى سمهودى به فارسی ترجمه كرده شود». چنانكه از این عبارت برمىآيد، کتاب «خلاصة الوفاء»، کتاب وسيط؛ يعنى میانه و متوسط سمهودى در تاريخ مدينه نامیده شده و این تعبير، با توجه به کتاب بزرگ سمهودى كه سوخته شد و کتاب ديگرش كه «خلاصة الوفاء» تلخيص آن است، درست به نظر مىرسد.<ref>همان، ص14</ref> | ||
درباره متن عربى و فارسی کتاب، مصحح محترم آورده است كه سمهودى از «عموم مآخذ مكتوب درباره تاريخ مدينه، همچون آثار ابن زباله، ابن نجار، مدائنى و... استفاده كرده است»؛ اما بايد گفت تنها به استناد منقولاتى كه سمهودى از این نویسندگان در کتاب خود آورده، نمىتوان استنباط كرد كه وى مستقيما به این آثار دسترسى داشته است. چهبسا سمهودى این روايات را بهواسطه کتابهاى ديگران نقل كرده باشد؛ زيرا شيوه حديثى - خبرى در تاريخنگارى امرى متداول بوده واطلاع ما از بسيارى از آثار كهن تاريخى و مطالب آنها، منحصر در اينگونه روايات و اخبار مندرج در آثار متأخرتر است. همچنين مصحح حدس زده كه چون از مترجم برنمىآيد كه همه ترجمه در مكه صورت گرفته، بلكه ممكن است ترجمه را مدتى پيش، از جاى ديگر آغاز كرده و بهگونهاى ادامه داده تا آن را تبرکا در مكه به انجام رساند.<ref>همان</ref> | درباره متن عربى و فارسی کتاب، مصحح محترم آورده است كه سمهودى از «عموم مآخذ مكتوب درباره تاريخ مدينه، همچون آثار ابن زباله، ابن نجار، مدائنى و... استفاده كرده است»؛ اما بايد گفت تنها به استناد منقولاتى كه سمهودى از این نویسندگان در کتاب خود آورده، نمىتوان استنباط كرد كه وى مستقيما به این آثار دسترسى داشته است. چهبسا سمهودى این روايات را بهواسطه کتابهاى ديگران نقل كرده باشد؛ زيرا شيوه حديثى - خبرى در تاريخنگارى امرى متداول بوده واطلاع ما از بسيارى از آثار كهن تاريخى و مطالب آنها، منحصر در اينگونه روايات و اخبار مندرج در آثار متأخرتر است. همچنين مصحح حدس زده كه چون از مترجم برنمىآيد كه همه ترجمه در مكه صورت گرفته، بلكه ممكن است ترجمه را مدتى پيش، از جاى ديگر آغاز كرده و بهگونهاى ادامه داده تا آن را تبرکا در مكه به انجام رساند.<ref>همان</ref> | ||
شيوه ترجمه با التزام به متن عربى، روشى | شيوه ترجمه با التزام به متن عربى، روشى میانه ترجمه لفظ به لفظ و ترجمه آزاد و روان است. ساختمان جملات و واژگان بهكاررفته در کتاب، زمینه مناسبى برای بررسىهاى سبک شناسانه زبان فارسی در شبه قاره هند بشمار مىرود.<ref>همان، ص15</ref> | ||
اما درباره تصحيح کتاب بايد گفت مصحح محترم زحمتى بر خود هموار كرده و یکى از تواريخ مهم مدينه را در دسترس خوانندگان فارسیزبان قرار داده است. اما ذكر چند نكته استحسانى شايد بىفايده نباشد. به نظر مىآيد كه اگر معانى لغات از اختلاف نسخهبدلها جدا مىشد و در جاى ديگرى يا باشمارههاى متفاوتى از نسخهها مىآمد، فايده بيشترى در بر داشت. همچنين درباره بعضى واژهها و تركيبات مانند «شدّ رحال» توضيح روشنتر و بيشترى مىتوان آورد. بسيارى از واژهها نيازمند ضبط و اعراب است و خواننده غير متخصص در خواندن آنها دچار دشوارى مىگردد كه متن فاقد آن است. علائم سجاوندى نيز همه جا درست و دقيق نيست، امّا خوشبختانه اغلاط چاپى کتاب اندك است و نيز فهارس مفيد و متعدد مصحح، به فوايد کتاب بسى افزوده، ولى اگر تمام اعلام، امكنه اعم از خانهها، مساجد، كویرها، كوهها و... یکجا گرد مىآمد، شايد مراجعه به آن آسانتر مىشد.<ref>همان</ref> | اما درباره تصحيح کتاب بايد گفت مصحح محترم زحمتى بر خود هموار كرده و یکى از تواريخ مهم مدينه را در دسترس خوانندگان فارسیزبان قرار داده است. اما ذكر چند نكته استحسانى شايد بىفايده نباشد. به نظر مىآيد كه اگر معانى لغات از اختلاف نسخهبدلها جدا مىشد و در جاى ديگرى يا باشمارههاى متفاوتى از نسخهها مىآمد، فايده بيشترى در بر داشت. همچنين درباره بعضى واژهها و تركيبات مانند «شدّ رحال» توضيح روشنتر و بيشترى مىتوان آورد. بسيارى از واژهها نيازمند ضبط و اعراب است و خواننده غير متخصص در خواندن آنها دچار دشوارى مىگردد كه متن فاقد آن است. علائم سجاوندى نيز همه جا درست و دقيق نيست، امّا خوشبختانه اغلاط چاپى کتاب اندك است و نيز فهارس مفيد و متعدد مصحح، به فوايد کتاب بسى افزوده، ولى اگر تمام اعلام، امكنه اعم از خانهها، مساجد، كویرها، كوهها و... یکجا گرد مىآمد، شايد مراجعه به آن آسانتر مىشد.<ref>همان</ref> | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
فهرست مطالب در ابتداى کتاب آمده و در پایان، فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده در تصحيح و فهرست اعلام و اماكن برای سهولت خوانندگان قرار داده شده است.<ref>ر.ک: همان، ص30</ref> | فهرست مطالب در ابتداى کتاب آمده و در پایان، فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده در تصحيح و فهرست اعلام و اماكن برای سهولت خوانندگان قرار داده شده است.<ref>ر.ک: همان، ص30</ref> | ||
اين کتاب دو بار تصحيح شده است. بار اول به دليل دسترسى به منابع و مآخذ گوناگون پانوشتهاى فراوان داشت كه متأسفانه در دفتر ناشر نخست و يا در راه مفقود شد و مجدداً پس از موافقت ناشر محترم - نشر | اين کتاب دو بار تصحيح شده است. بار اول به دليل دسترسى به منابع و مآخذ گوناگون پانوشتهاى فراوان داشت كه متأسفانه در دفتر ناشر نخست و يا در راه مفقود شد و مجدداً پس از موافقت ناشر محترم - نشر میقات - نگاشته شد و اطلاعات لازم در بخش اضافات آورده شد.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
اگر در متن، لغات ویژه و اعلامى بوده كه نياز به توضيح داشته، بر حسب ضرورت در پاورقى به آن اشاره شده است. برای تصحيح کتاب، به متن عربى «وفاء الوفاء» و همچنين «خلاصة الوفا» مراجعه شده و اگر اختلافى وجود داشته، در پاورقى ذكر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص29</ref> | اگر در متن، لغات ویژه و اعلامى بوده كه نياز به توضيح داشته، بر حسب ضرورت در پاورقى به آن اشاره شده است. برای تصحيح کتاب، به متن عربى «وفاء الوفاء» و همچنين «خلاصة الوفا» مراجعه شده و اگر اختلافى وجود داشته، در پاورقى ذكر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص29</ref> |
ویرایش