أنيس الناس: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
دو مقدمه از [[احسان يارشاطر]] و مصحح، در روش تصحيح و خصوصيات کتاب، آغازگر مباحث است. مطالب کتاب نيز در دو بخش كلى اخلاقيات و سياست، در نوزده فصل، بدون رعايت ترتيب خاصى، بيان شده است. | دو مقدمه از [[احسان يارشاطر]] و مصحح، در روش تصحيح و خصوصيات کتاب، آغازگر مباحث است. مطالب کتاب نيز در دو بخش كلى اخلاقيات و سياست، در نوزده فصل، بدون رعايت ترتيب خاصى، بيان شده است. | ||
مؤلف آنچه در كتب حكما و دانشمندان ديده و مواردى كه خود، آنها را تجربه كرده است، گردآورى كرده و بعد از ايجاد ارتباط | مؤلف آنچه در كتب حكما و دانشمندان ديده و مواردى كه خود، آنها را تجربه كرده است، گردآورى كرده و بعد از ايجاد ارتباط میان آنها، در قالب کتاب حاضر تدوین نموده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
با نگاهى به کتاب در مىيابيم كه بسيارى از | با نگاهى به کتاب در مىيابيم كه بسيارى از مضامین و مطالب از كتب معروفى مانند: قابوسنامه، [[كليلة و دمنة]]، گلستان، بوستان، مثنوى مولانا، خمس نظامى و اشعار شاعرانى چون فردوسى، حافظ، اوحدى و... مأخوذ بوده و اشعارى نيز از خود مؤلف آمده است؛ البته مؤلف درآوردن اشعار و منقولات نثرى، نام سرايندگان و نویسندگان را نمىآورد، مگر دو سه مورد كه چون نام شاعر در متن شعر بوده، به نام او اشاره شده است. | ||
به مناسبت مطالبى كه بيان مىشود، حكاياتى از بزرگان نيز ذكر شده است. قسمتهاى سودمندتر کتاب، حكايات و | به مناسبت مطالبى كه بيان مىشود، حكاياتى از بزرگان نيز ذكر شده است. قسمتهاى سودمندتر کتاب، حكايات و مضامینى است كه مؤلف از عصر خود آورده است، مانند: نكتههاى مربوط به سيدشمسالدين محمد سيدشريف، شمسالدين محمد حافظ، مولانا نور سمرقندى، محب الدين ابوالخير جزرى و محمود خجندى. | ||
اطلاعاتى كه در باب شول، گوكان، مدارس سنغريّه و فزاريّه آمده و نيز اصطلاحات آن زمان، مانند كلمه «رئيس» كه عنوان شغلى نظير كلانتر در دهات بوده، بسيار سودمند و داراى | اطلاعاتى كه در باب شول، گوكان، مدارس سنغريّه و فزاريّه آمده و نيز اصطلاحات آن زمان، مانند كلمه «رئيس» كه عنوان شغلى نظير كلانتر در دهات بوده، بسيار سودمند و داراى اهمیت است. | ||
در بخش اخلاقيات كه فصول اول، دوم و هفتم تا پانزدهم عهدهدار آن هستند، به موارد زير پرداخته شده است: | در بخش اخلاقيات كه فصول اول، دوم و هفتم تا پانزدهم عهدهدار آن هستند، به موارد زير پرداخته شده است: | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
5- انتخاب همسر: از جمله تفكرات قابل تأمل مؤلف این است كه مجردى را غايت استغناء و آزادى دانسته و بعد از توصيه به تجرد و تفرد در حد امكان، اختيار همسر را برای جلوگيرى از ارتكاب به معصيت ناگزير مىشمارد. وى آدابى را برای این كار ضرورى مىداند كه از آن جمله است: پاكدامن و پاكدين بودن زن، عدم مشورت در امور مهم با آنان، عدم مطلع كردن ايشان بر اسرار خویش. | 5- انتخاب همسر: از جمله تفكرات قابل تأمل مؤلف این است كه مجردى را غايت استغناء و آزادى دانسته و بعد از توصيه به تجرد و تفرد در حد امكان، اختيار همسر را برای جلوگيرى از ارتكاب به معصيت ناگزير مىشمارد. وى آدابى را برای این كار ضرورى مىداند كه از آن جمله است: پاكدامن و پاكدين بودن زن، عدم مشورت در امور مهم با آنان، عدم مطلع كردن ايشان بر اسرار خویش. | ||
6- تربيت فرزند: انتخاب مادر از قبيلهاى اصيل، برگزيدن نامى نیک برای وى، تمام كردن ايام شيرخوارگى و آموزش پيشهاى خوب به او، از حقوق اوليهاى است كه به و الدين توصيه شده است. وظيفه فرزندان در قبال آنها نيز به ايشان گوشزد مىشود: احترام و اكرام به آنها، عدم طلب مرگ ايشان برای | 6- تربيت فرزند: انتخاب مادر از قبيلهاى اصيل، برگزيدن نامى نیک برای وى، تمام كردن ايام شيرخوارگى و آموزش پيشهاى خوب به او، از حقوق اوليهاى است كه به و الدين توصيه شده است. وظيفه فرزندان در قبال آنها نيز به ايشان گوشزد مىشود: احترام و اكرام به آنها، عدم طلب مرگ ايشان برای میراث، پرهيز از بخل و منازعه با آنان و... | ||
7- مهمانى و شرط آن: در این قسمت در خلال ذكر آداب مهمانى و مهماندارى، برخى رسومى كه نزد اقوام مختلف متداول است بيان و ستوده شده است: مردم ماوراءالنهر هر لحظه نوعى از غذا و | 7- مهمانى و شرط آن: در این قسمت در خلال ذكر آداب مهمانى و مهماندارى، برخى رسومى كه نزد اقوام مختلف متداول است بيان و ستوده شده است: مردم ماوراءالنهر هر لحظه نوعى از غذا و میوه نزد مهمان حاضر مىكنند و چون میهمان، آنچه میل داشت تناول نمود، ظروف را برده و نوع ديگر مىآورند. بدين ترتيب مهمان هر لحظه منتظر نوعى خوراكى است و حوصلهاش سرنمىرود. اعراب بدوى سفره را گسترانده، خادمى برای مراقبت حال مهمان از دور گمارده و خود غايب مىشوند تا مهمان بدون احساس شرم و حيا هرآنچه میل دارد تناول نمايد و بعد از فراغت از صرف غذا، صاحب خانه حاضر مىشود. | ||
8- امانتدارى: بعد از سفارش به عدم قبول امانت، سفارشاتى برای نحوه امانتدادن، ذكر شده كه گرفتن گواه، عدم سوگند خوردن، مخفى داشتن امانت ديگران از آن جمله است. | 8- امانتدارى: بعد از سفارش به عدم قبول امانت، سفارشاتى برای نحوه امانتدادن، ذكر شده كه گرفتن گواه، عدم سوگند خوردن، مخفى داشتن امانت ديگران از آن جمله است. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
مأخذ كامل این بخش به درستى معلوم نيست، ظاهراً قسمتى از آن از قابوسنامه اقتباس شده باشد. | مأخذ كامل این بخش به درستى معلوم نيست، ظاهراً قسمتى از آن از قابوسنامه اقتباس شده باشد. | ||
5- نديمى و ملازمت: شرايط و صفاتى كه باعث حسن نديمان شده و ارزش آنها را بالا مىبرد، از جمله سلامت | 5- نديمى و ملازمت: شرايط و صفاتى كه باعث حسن نديمان شده و ارزش آنها را بالا مىبرد، از جمله سلامت جمیع حواس، خوش منظر بودن، آشنايى اندك با طب، نجوم، موسيقى و... بيان شده است. | ||
در آخر بايد به این نكته توجه داد كه تمام افكار و باورهاى نویسنده از صحت برخوردار نيست؛ زيرا از طرفى توصيه به رعايت اخلاقيات و صفات نیک انسانى و دينى، در جاىجاى کتاب ديده مىشود، از سویى نيز به ذكر آداب شرابخوارى و نردبازى كه در برخى كتب مانند آن رايج بوده پرداخته است. | در آخر بايد به این نكته توجه داد كه تمام افكار و باورهاى نویسنده از صحت برخوردار نيست؛ زيرا از طرفى توصيه به رعايت اخلاقيات و صفات نیک انسانى و دينى، در جاىجاى کتاب ديده مىشود، از سویى نيز به ذكر آداب شرابخوارى و نردبازى كه در برخى كتب مانند آن رايج بوده پرداخته است. |
نسخهٔ ۱۳ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۰۳
أنیس الناس | |
---|---|
پدیدآوران | شجاع (نویسنده) افشار، ایرج (مصحح) |
عنوانهای دیگر | انیس الناس فی الاخلاق |
ناشر | شرکت انتشارات علمی و فرهنگی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1356 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | اخلاق - متون قدیمی تا قرن 14
ایران - آداب و رسوم - متون قدیمی تا قرن 14 نثر فارسی - قرن 9ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BJ 1558 /ف2ش3 |
انيس الناس اثر شجاع شيرازى، کتابى است در اخلاق و سياست؛ مجموعهاى از دو رشته كه در تمدن اسلامى به سياست مدن و تدبير منزل شناخته مىشود.
کتاب برای جلب رضايت و به نام ابوالفتح ابراهيم سلطان، پسر شاهرخ در سال 830ق و به زبان فارسی نوشته شده است.
ساختار
دو مقدمه از احسان يارشاطر و مصحح، در روش تصحيح و خصوصيات کتاب، آغازگر مباحث است. مطالب کتاب نيز در دو بخش كلى اخلاقيات و سياست، در نوزده فصل، بدون رعايت ترتيب خاصى، بيان شده است.
مؤلف آنچه در كتب حكما و دانشمندان ديده و مواردى كه خود، آنها را تجربه كرده است، گردآورى كرده و بعد از ايجاد ارتباط میان آنها، در قالب کتاب حاضر تدوین نموده است.
گزارش محتوا
با نگاهى به کتاب در مىيابيم كه بسيارى از مضامین و مطالب از كتب معروفى مانند: قابوسنامه، كليلة و دمنة، گلستان، بوستان، مثنوى مولانا، خمس نظامى و اشعار شاعرانى چون فردوسى، حافظ، اوحدى و... مأخوذ بوده و اشعارى نيز از خود مؤلف آمده است؛ البته مؤلف درآوردن اشعار و منقولات نثرى، نام سرايندگان و نویسندگان را نمىآورد، مگر دو سه مورد كه چون نام شاعر در متن شعر بوده، به نام او اشاره شده است.
به مناسبت مطالبى كه بيان مىشود، حكاياتى از بزرگان نيز ذكر شده است. قسمتهاى سودمندتر کتاب، حكايات و مضامینى است كه مؤلف از عصر خود آورده است، مانند: نكتههاى مربوط به سيدشمسالدين محمد سيدشريف، شمسالدين محمد حافظ، مولانا نور سمرقندى، محب الدين ابوالخير جزرى و محمود خجندى.
اطلاعاتى كه در باب شول، گوكان، مدارس سنغريّه و فزاريّه آمده و نيز اصطلاحات آن زمان، مانند كلمه «رئيس» كه عنوان شغلى نظير كلانتر در دهات بوده، بسيار سودمند و داراى اهمیت است.
در بخش اخلاقيات كه فصول اول، دوم و هفتم تا پانزدهم عهدهدار آن هستند، به موارد زير پرداخته شده است:
1- نصايحى كه حكما به فرزندان خویش میكردند مانند: با مردم بىهنر دوستى مكن، انديشه را بر گفتار مقدم دار، قانع و ساعى باش تا توانگر باشى.
2- آداب انتخاب دوست و شرايط آن مانند: رعايت رسم و طريق مروت، نیک خویى و بردبار بودن، دوستى با اصيلان و كريمان، تكبر با فرومايگان و بد اصلان، دوستى به دل با نیکان و به زبان با دشمنان.
3- شراب خوردن: در این قسمت مؤلف به نصيحت جوانان پرداخته و از آنان مىخواهد كه در ارتكاب به آن مداومت نداشته باشند تا «سود دو جهانى» يافته و از «ملامت خلق ايمن و از انخراط در سلك غافلان» سالم باشند.
4- مطايبه و محاوره: دورى از مزاح، نرساندن مزاح به حد منازعه، اجتناب از آن با سفها و بد اصلان، از جمله آداب مطايبه و محاوره شمرده شده كه در خلال آنها، اشعار و حكاياتى متناسب هر یک آورده شده است.
5- انتخاب همسر: از جمله تفكرات قابل تأمل مؤلف این است كه مجردى را غايت استغناء و آزادى دانسته و بعد از توصيه به تجرد و تفرد در حد امكان، اختيار همسر را برای جلوگيرى از ارتكاب به معصيت ناگزير مىشمارد. وى آدابى را برای این كار ضرورى مىداند كه از آن جمله است: پاكدامن و پاكدين بودن زن، عدم مشورت در امور مهم با آنان، عدم مطلع كردن ايشان بر اسرار خویش.
6- تربيت فرزند: انتخاب مادر از قبيلهاى اصيل، برگزيدن نامى نیک برای وى، تمام كردن ايام شيرخوارگى و آموزش پيشهاى خوب به او، از حقوق اوليهاى است كه به و الدين توصيه شده است. وظيفه فرزندان در قبال آنها نيز به ايشان گوشزد مىشود: احترام و اكرام به آنها، عدم طلب مرگ ايشان برای میراث، پرهيز از بخل و منازعه با آنان و...
7- مهمانى و شرط آن: در این قسمت در خلال ذكر آداب مهمانى و مهماندارى، برخى رسومى كه نزد اقوام مختلف متداول است بيان و ستوده شده است: مردم ماوراءالنهر هر لحظه نوعى از غذا و میوه نزد مهمان حاضر مىكنند و چون میهمان، آنچه میل داشت تناول نمود، ظروف را برده و نوع ديگر مىآورند. بدين ترتيب مهمان هر لحظه منتظر نوعى خوراكى است و حوصلهاش سرنمىرود. اعراب بدوى سفره را گسترانده، خادمى برای مراقبت حال مهمان از دور گمارده و خود غايب مىشوند تا مهمان بدون احساس شرم و حيا هرآنچه میل دارد تناول نمايد و بعد از فراغت از صرف غذا، صاحب خانه حاضر مىشود.
8- امانتدارى: بعد از سفارش به عدم قبول امانت، سفارشاتى برای نحوه امانتدادن، ذكر شده كه گرفتن گواه، عدم سوگند خوردن، مخفى داشتن امانت ديگران از آن جمله است.
بخش سياست دربردارند مطالبى است كه باقى فصول به آنها اختصاص يافته و از مهمترين موارد آن است:
1- آداب زيستن با دشمن: به نصايحى پرداخته كه بايد با دشمنان مراعات كرد، از جمله اينكه خود را در چشم دشمن، عظيمالشأن و محتشم نشان بده و هرگز به چربزبانى و چاپلوسى او دلخوش مباش، خصم را هرچند حقير باشد به چشم حقارت مبين و از او غفلت نكن.
2- جمع كردن اموال و تجارت: تلاش برای كسب روزى حلال و تدبير برای خرج آن، ستوده و از كاهلى و تنبلى در قبال جمعآورى اموال، مذمت شده است و آدابى از جمله ترك سفر برای گردآوردن مال در صورت بىنيازى از آن، عدم تفاخر به زيادى اموال، پسانداز كردن و مانند آن سفارش شده است.
3- آداب عفو، عقوبت و حاجت خواستن: از جمله سفارشاتى كه مؤلف در این قسمت نموده این است كه چون گناهى را عفو كردى، از آن ياد نكرده و مجرم را سرزنش نكن، چرا كه با این كار عفو تو به انتقام بدل شده است.
4- شناختن اسب، جنگ و محاربه: مؤلف جوهر اسب و آدمى را یکى دانسته و قائل است كه شناخت نیک و بد اسبان دشوارتر از شناخت آدمى است. سپس به مواردى كه در انتخاب اسب خوب، مىتواند راهگشا باشد اشاره مىكند.
مأخذ كامل این بخش به درستى معلوم نيست، ظاهراً قسمتى از آن از قابوسنامه اقتباس شده باشد.
5- نديمى و ملازمت: شرايط و صفاتى كه باعث حسن نديمان شده و ارزش آنها را بالا مىبرد، از جمله سلامت جمیع حواس، خوش منظر بودن، آشنايى اندك با طب، نجوم، موسيقى و... بيان شده است.
در آخر بايد به این نكته توجه داد كه تمام افكار و باورهاى نویسنده از صحت برخوردار نيست؛ زيرا از طرفى توصيه به رعايت اخلاقيات و صفات نیک انسانى و دينى، در جاىجاى کتاب ديده مىشود، از سویى نيز به ذكر آداب شرابخوارى و نردبازى كه در برخى كتب مانند آن رايج بوده پرداخته است.
وضعيت کتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اعلام انسانى، داستانى، جغرافيايى، اقوام، اديان و كتبى كه در متن آمده، در انتهاى کتاب ذكر شده است.
پاورقىها توسط مصحح، ايرج افشار به ذكر توضيح و تصحيح برخى كلمات متن اختصاص دارد.
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.