نگاهی به حدیث ولایت: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    خط ۴: خط ۴:
    | عنوان‌های دیگر =حدیث الولایه
    | عنوان‌های دیگر =حدیث الولایه
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[حسینی میلانی، علی]] (نويسنده)
    [[حسینی میلانی، علی]] (نویسنده)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏145‎‏ ‎‏/‎‏و‎‏808‎‏ح‎‏5041*
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏145‎‏ ‎‏/‎‏و‎‏808‎‏ح‎‏5041*
    خط ۲۳: خط ۲۳:
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =17891
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =17891
    | کتابخوان همراه نور =12406
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۳۳: خط ۳۴:
    كتاب با دو پيشگفتار از مركز حقائق اسلامى و مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش تنظيم شده است. در ابتدا به حديث ولايت و راويان آن اشاره و سپس، به دلالت‌هاى حديث ولايت پرداخته شده است. در ادامه، ضمن بررسى اشكالاتى كه بر حديث ولايت شده، به آن‌ها پاسخ داده شده است.
    كتاب با دو پيشگفتار از مركز حقائق اسلامى و مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش تنظيم شده است. در ابتدا به حديث ولايت و راويان آن اشاره و سپس، به دلالت‌هاى حديث ولايت پرداخته شده است. در ادامه، ضمن بررسى اشكالاتى كه بر حديث ولايت شده، به آن‌ها پاسخ داده شده است.


    نويسنده معتقد است «حديث ولايت» كه از احاديث پذيرفته شده در نزد شيعه و سنّى به شمار مى‌رود، به يقين از پيامبر(ص) صادر شده است.
    نویسنده معتقد است «حديث ولايت» كه از احاديث پذيرفته شده در نزد شيعه و سنّى به شمار مى‌رود، به يقين از پيامبر(ص) صادر شده است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    در مقدمات كتاب، نكاتى پيرامون ولايت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و مباحث پيش رو، مطالبى عنوان گرديده است.
    در مقدمات كتاب، نكاتى پيرامون ولايت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و مباحث پيش رو، مطالبى عنوان گرديده است.


    نويسنده در بخش اول، اصحابى كه حديث ولايت از آن‌ها روايت شده را ذكر كرده و سپس به بررسى متن حديث ولايت و تصحيح اسناد آن پرداخته است و اشاره مى‌كند كه در بين دوازده صحابى مذكور، بيشتر نقل‌هاى حديث ولايت، به سه نفر مى‌انجامد، يعنى سلسله اسناد راويان و ناقلان حديث ولايت، بيشتر به اين سه نفر ختم مى‌شود كه عبارتند از: عبداللَّه بن عبّاس؛ بريدة بن حصيب و عمران بن حصين.
    نویسنده در بخش اول، اصحابى كه حديث ولايت از آن‌ها روايت شده را ذكر كرده و سپس به بررسى متن حديث ولايت و تصحيح اسناد آن پرداخته است و اشاره مى‌كند كه در بين دوازده صحابى مذكور، بيشتر نقل‌هاى حديث ولايت، به سه نفر مى‌انجامد، يعنى سلسله اسناد راويان و ناقلان حديث ولايت، بيشتر به اين سه نفر ختم مى‌شود كه عبارتند از: عبداللَّه بن عبّاس؛ بريدة بن حصيب و عمران بن حصين.


    در بخش دوم، به دلالت‌هاى حديث غدير اشاره شده است. از جمله اين كه اين حديث، به عصمت و ولايت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] دلالت دارد.
    در بخش دوم، به دلالت‌هاى حديث غدير اشاره شده است. از جمله اين كه اين حديث، به عصمت و ولايت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] دلالت دارد.


    نويسنده معتقد است با توجّه به حديث ولايت و متونى كه از اين واقعه ارائه گرديده، درمى‌يابيم كه در زمان خود پيامبر(ص)، نيز نفاق، سايه زشت خود را بر سر عده‌اى از سران صحابه، بلكه فرمان داران لشكرهاى اعزامى آن حضرت افكنده بود و منافقان تنها عبداللَّه بن ابَى و ديگران نبوده‌اند؛ همان افرادى كه به نفاق و دورويى معروف و مشهور و در بين مردم انگشت‌نما بودند.<ref>متن كتاب، ص 50</ref>  
    نویسنده معتقد است با توجّه به حديث ولايت و متونى كه از اين واقعه ارائه گرديده، درمى‌يابيم كه در زمان خود پيامبر(ص)، نيز نفاق، سايه زشت خود را بر سر عده‌اى از سران صحابه، بلكه فرمان داران لشكرهاى اعزامى آن حضرت افكنده بود و منافقان تنها عبداللَّه بن ابَى و ديگران نبوده‌اند؛ همان افرادى كه به نفاق و دورويى معروف و مشهور و در بين مردم انگشت‌نما بودند.<ref>متن كتاب، ص 50</ref>  


    به نظر وى، با توجّه به نقل‌هاى مختلف حديث ولايت، به روايت بريدة بن حصيب، پيامبر(ص) به وضوح به كفر و ارتداد دشمن و مبغض علىّ بن ابى‌طالب(ع) حكم نمود. از همين‌رو، بريده ناگزير دوباره اظهار اسلام كرد. وى مى‌گويد: از رسول خدا(ص) جدا نگشتم، مگر اين كه از نو بر اسلامم با آن حضرت بيعت كردم و از آن پس كسى در نزد من محبوب‌تر از على(ع) نبود.<ref>همان ص59</ref>  
    به نظر وى، با توجّه به نقل‌هاى مختلف حديث ولايت، به روايت بريدة بن حصيب، پيامبر(ص) به وضوح به كفر و ارتداد دشمن و مبغض علىّ بن ابى‌طالب(ع) حكم نمود. از همين‌رو، بريده ناگزير دوباره اظهار اسلام كرد. وى مى‌گويد: از رسول خدا(ص) جدا نگشتم، مگر اين كه از نو بر اسلامم با آن حضرت بيعت كردم و از آن پس كسى در نزد من محبوب‌تر از على(ع) نبود.<ref>همان ص59</ref>  


    در اين بخش اشكالات مخالفان در مقام ردّ حديث ولايت بيان شده است. البته نقدها وارد و گفتنى نيستند و مهم‌ترين اشكالى كه بر استدلال حديث شريف ولايت دارند، مناقشه در معناى «وَلِيُّكُم» است؛ چرا كه احتمال مى‌رود، مراد از «ولايت» نصرت يا محبّت باشد كه مفاد حديث شريف اين گونه خواهد بود: «على بعد از من، ناصر و ياور شماست» يا «على بعد از من، دوست‌دار شماست». ولى نويسنده معتقد است قراين بسيارى چه در خود «حديث ولايت» و چه در موارد خارج از حديث و نيز شأن صدور خود قضيّه «حديث ولايت»، همه اين ترديدها را از ميان برمى‌دارند، گرچه خود اشكال كنندگان نيز بر اين امر آگاهند؛ زيرا وجود اين قراين متّصل و يا منفصل انكارناپذير است.
    در اين بخش اشكالات مخالفان در مقام ردّ حديث ولايت بيان شده است. البته نقدها وارد و گفتنى نيستند و مهم‌ترين اشكالى كه بر استدلال حديث شريف ولايت دارند، مناقشه در معناى «وَلِيُّكُم» است؛ چرا كه احتمال مى‌رود، مراد از «ولايت» نصرت يا محبّت باشد كه مفاد حديث شريف اين گونه خواهد بود: «على بعد از من، ناصر و ياور شماست» يا «على بعد از من، دوست‌دار شماست». ولى نویسنده معتقد است قراين بسيارى چه در خود «حديث ولايت» و چه در موارد خارج از حديث و نيز شأن صدور خود قضيّه «حديث ولايت»، همه اين ترديدها را از ميان برمى‌دارند، گرچه خود اشكال كنندگان نيز بر اين امر آگاهند؛ زيرا وجود اين قراين متّصل و يا منفصل انكارناپذير است.


    از اين رو، آنان ناگزير راه ديگرى را پيموده‌اند و به روش ديگرى پناه آورده‌اند؛ از جمله به تحريف حديث ولايت و خاطر نشان مى‌كنند كه [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بُخارى]] در كتاب صحيح خود حديث ولايت را از عبداللَّه پسر بريده نقل مى‌كند. در اين نقل، به روشنى معلوم مى‌شود كه حديث تقطيع شده است. كسى كه با دقّت متن اين حديث را بررسى كند، به مقطوع بودن حديث پى خواهد برد. افرادى كه به تحريف اين حديث پرداخته‌اند به بيهقى، [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوى]]، خطيب تبريزى و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] اشاره مى‌كند.
    از اين رو، آنان ناگزير راه ديگرى را پيموده‌اند و به روش ديگرى پناه آورده‌اند؛ از جمله به تحريف حديث ولايت و خاطر نشان مى‌كنند كه [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بُخارى]] در كتاب صحيح خود حديث ولايت را از عبداللَّه پسر بريده نقل مى‌كند. در اين نقل، به روشنى معلوم مى‌شود كه حديث تقطيع شده است. كسى كه با دقّت متن اين حديث را بررسى كند، به مقطوع بودن حديث پى خواهد برد. افرادى كه به تحريف اين حديث پرداخته‌اند به بيهقى، [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوى]]، خطيب تبريزى و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] اشاره مى‌كند.
    خط ۵۳: خط ۵۴:




    فهرست مطالب در ابتدا و كتاب‌نامه منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
    فهرست مطالب در ابتدا و كتاب‌نامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.


    در پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع پرداخته شده است.
    در پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع پرداخته شده است.

    نسخهٔ ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۳۶

    نگاهی به حدیث ولایت
    نگاهی به حدیث ولایت
    پدیدآورانحسینی میلانی، علی (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرحدیث الولایه
    ناشرالحقائق
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1387 ش
    چاپ1
    شابک978-964-2501-87-8
    موضوعاحادیث خاص (ولایت) - نقد و تفسیر

    علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت

    علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - فضایل
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏145‎‏ ‎‏/‎‏و‎‏808‎‏ح‎‏5041*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    نگاهى به حديث ولايت اثر سيد على حسينى ميلانى از علماء و دانشمندان معاصر، كتابى است به زبان فارسى كه به پژوهش در مورد «حديث ولايت» و بررسى دقيق و اثبات صدور قطعى آن مى‌پردازد.

    ساختار

    كتاب با دو پيشگفتار از مركز حقائق اسلامى و مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش تنظيم شده است. در ابتدا به حديث ولايت و راويان آن اشاره و سپس، به دلالت‌هاى حديث ولايت پرداخته شده است. در ادامه، ضمن بررسى اشكالاتى كه بر حديث ولايت شده، به آن‌ها پاسخ داده شده است.

    نویسنده معتقد است «حديث ولايت» كه از احاديث پذيرفته شده در نزد شيعه و سنّى به شمار مى‌رود، به يقين از پيامبر(ص) صادر شده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمات كتاب، نكاتى پيرامون ولايت حضرت على(ع) و مباحث پيش رو، مطالبى عنوان گرديده است.

    نویسنده در بخش اول، اصحابى كه حديث ولايت از آن‌ها روايت شده را ذكر كرده و سپس به بررسى متن حديث ولايت و تصحيح اسناد آن پرداخته است و اشاره مى‌كند كه در بين دوازده صحابى مذكور، بيشتر نقل‌هاى حديث ولايت، به سه نفر مى‌انجامد، يعنى سلسله اسناد راويان و ناقلان حديث ولايت، بيشتر به اين سه نفر ختم مى‌شود كه عبارتند از: عبداللَّه بن عبّاس؛ بريدة بن حصيب و عمران بن حصين.

    در بخش دوم، به دلالت‌هاى حديث غدير اشاره شده است. از جمله اين كه اين حديث، به عصمت و ولايت امیرالمؤمنین(ع) دلالت دارد.

    نویسنده معتقد است با توجّه به حديث ولايت و متونى كه از اين واقعه ارائه گرديده، درمى‌يابيم كه در زمان خود پيامبر(ص)، نيز نفاق، سايه زشت خود را بر سر عده‌اى از سران صحابه، بلكه فرمان داران لشكرهاى اعزامى آن حضرت افكنده بود و منافقان تنها عبداللَّه بن ابَى و ديگران نبوده‌اند؛ همان افرادى كه به نفاق و دورويى معروف و مشهور و در بين مردم انگشت‌نما بودند.[۱]

    به نظر وى، با توجّه به نقل‌هاى مختلف حديث ولايت، به روايت بريدة بن حصيب، پيامبر(ص) به وضوح به كفر و ارتداد دشمن و مبغض علىّ بن ابى‌طالب(ع) حكم نمود. از همين‌رو، بريده ناگزير دوباره اظهار اسلام كرد. وى مى‌گويد: از رسول خدا(ص) جدا نگشتم، مگر اين كه از نو بر اسلامم با آن حضرت بيعت كردم و از آن پس كسى در نزد من محبوب‌تر از على(ع) نبود.[۲]

    در اين بخش اشكالات مخالفان در مقام ردّ حديث ولايت بيان شده است. البته نقدها وارد و گفتنى نيستند و مهم‌ترين اشكالى كه بر استدلال حديث شريف ولايت دارند، مناقشه در معناى «وَلِيُّكُم» است؛ چرا كه احتمال مى‌رود، مراد از «ولايت» نصرت يا محبّت باشد كه مفاد حديث شريف اين گونه خواهد بود: «على بعد از من، ناصر و ياور شماست» يا «على بعد از من، دوست‌دار شماست». ولى نویسنده معتقد است قراين بسيارى چه در خود «حديث ولايت» و چه در موارد خارج از حديث و نيز شأن صدور خود قضيّه «حديث ولايت»، همه اين ترديدها را از ميان برمى‌دارند، گرچه خود اشكال كنندگان نيز بر اين امر آگاهند؛ زيرا وجود اين قراين متّصل و يا منفصل انكارناپذير است.

    از اين رو، آنان ناگزير راه ديگرى را پيموده‌اند و به روش ديگرى پناه آورده‌اند؛ از جمله به تحريف حديث ولايت و خاطر نشان مى‌كنند كه بُخارى در كتاب صحيح خود حديث ولايت را از عبداللَّه پسر بريده نقل مى‌كند. در اين نقل، به روشنى معلوم مى‌شود كه حديث تقطيع شده است. كسى كه با دقّت متن اين حديث را بررسى كند، به مقطوع بودن حديث پى خواهد برد. افرادى كه به تحريف اين حديث پرداخته‌اند به بيهقى، بغوى، خطيب تبريزى و ابن تيميه اشاره مى‌كند.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و كتاب‌نامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.

    در پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع پرداخته شده است.

    پانویس

    1. متن كتاب، ص 50
    2. همان ص59


    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.