۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سبک ى ' به 'سبکى') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
[[خوشنویس، احمد]] (تصحيح و تنظيم) | [[خوشنویس، احمد]] (تصحيح و تنظيم) | ||
[[عطار، محمد بن ابراهیم]] ( | [[عطار، محمد بن ابراهیم]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =PIR 5022 /خ9 1376 | | کد کنگره =PIR 5022 /خ9 1376 | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
البته در آثار رودكى و كليله و دمنه منظوم او كه منظومهاى حكمى و اخلاقى بوده است و در نوشتههاى بازمانده از شاعران معاصر وى(سده چهارم هجرى)، مانند شهيد بلخى، مصعبى، دقيقى و ابوالفتح بستى، قطعههاى كوتاه و بلندى با درونمايه وعظ و حكمت ديده مىشود و بهويژه ابوشكور بلخى كه بيتهايى از «آفريننامه» وى در دست هست، چنين درونمايهاى ديده مىشود. حتی «شاهنامه» فردوسى كه اثرى حماسى به شمار مىرود، از نصيحت و موعظه پر است. | البته در آثار رودكى و كليله و دمنه منظوم او كه منظومهاى حكمى و اخلاقى بوده است و در نوشتههاى بازمانده از شاعران معاصر وى(سده چهارم هجرى)، مانند شهيد بلخى، مصعبى، دقيقى و ابوالفتح بستى، قطعههاى كوتاه و بلندى با درونمايه وعظ و حكمت ديده مىشود و بهويژه ابوشكور بلخى كه بيتهايى از «آفريننامه» وى در دست هست، چنين درونمايهاى ديده مىشود. حتی «شاهنامه» فردوسى كه اثرى حماسى به شمار مىرود، از نصيحت و موعظه پر است. | ||
شعر پندآميز را در سدههاى چهارم تا ششم، شاعرانى مانند كسايى مروزى، حكيم ناصر خسرو، سنايى، انورى و... پروردند تا اينكه از سده ششم با گونه عرفانى شعر فارسى درآميخت؛ چنانكه جدا كردن عرفان(تحقيق) و حكمت و پند از يكديگر در آثار شمارى از شاعران، مانند«حديقه» سنايى و «مخزن الاسرار» نظامى دشوار مىنمايد. | شعر پندآميز را در سدههاى چهارم تا ششم، شاعرانى مانند كسايى مروزى، حكيم ناصر خسرو، سنايى، انورى و... پروردند تا اينكه از سده ششم با گونه عرفانى شعر فارسى درآميخت؛ چنانكه جدا كردن عرفان(تحقيق) و حكمت و پند از يكديگر در آثار شمارى از شاعران، مانند«حديقه» سنايى و «مخزن الاسرار» نظامى دشوار مىنمايد. نویسنده ناشناخته «پند پيران» كه گمان مىرود در سده پنجم هجرى نوشته شده باشد، درباره اهميت پندآموزى مىنويسد: و هيچ چيز نيست مر دين را سودمندتر و نافعتر از حكايت پيران و نگرستن اندر سيرت و آثار ايشان كه علما و بزرگان چنين گفتند كه همچون بيمار كه زود علاج نيابد، زود هلاك شود و هر كه پند و حكايت پيران نشنود، دين را زود به باد بردهد، پس علاج دين در پند پيران شنيدن است و اندر حكايت ايشان نگرستن. | ||
ابوالفضل مستوفى(اوايل سده ششم) نيز در «خردنامه» خود مىنويسد: «و نهاد مردم بر آن است كه چون سخن حكمت به نظم و نثر بشنود، حالى جان او بياسايد و چون معنى آن به خاطر او پيوندد و كار بندد، نام خردمندى بر وى افتد...» | ابوالفضل مستوفى(اوايل سده ششم) نيز در «خردنامه» خود مىنويسد: «و نهاد مردم بر آن است كه چون سخن حكمت به نظم و نثر بشنود، حالى جان او بياسايد و چون معنى آن به خاطر او پيوندد و كار بندد، نام خردمندى بر وى افتد...» | ||
پيش از عطار، كتابهايى به نام «پندنامه» به نظم يا نثر وجود داشت؛ چنانكه عنصر المعالى | پيش از عطار، كتابهايى به نام «پندنامه» به نظم يا نثر وجود داشت؛ چنانكه عنصر المعالى نویسنده «قابوسنامه»، كتاب خود را، «نصيحتنامه» نيز ناميده بود. پس از آنان، عطار نيشابورى با غزلهاى لطيف و مثنوىهاى آموزندهاش، شعر عرفانى را به پيش برد و از ميان مثنوىهاى فراوان او، پند عطار يا پندنامه عطار، بهويژه در اين زمينه ستودنى است. | ||
ب) انتساب | ب) انتساب |
ویرایش