رساله در پادشاهی صفوی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۵: خط ۵:
[[کوشکی، فرشته]] (به کوشش)
[[کوشکی، فرشته]] (به کوشش)


[[ناجی، محمد یوسف]] (نويسنده)
[[ناجی، محمد یوسف]] (نویسنده)


[[جعفریان، رسول]] (به کوشش)
[[جعفریان، رسول]] (به کوشش)
خط ۴۴: خط ۴۴:
اين رساله از اين زاويه، رساله‌اى بى‌مانند و داراى استدلال‌هايى است كه كمتر در جاى ديگرى مى‌توان يافت. به ويژه به لحاظ ايجاد ارتباط ميان برخى از روايات منسوب به اهل‌بيت و سلاطين صفويه، به عنوان مصداق برخى اين روايات پيش‌گويانه، نبايد مشابهى وجود داشته باشد.
اين رساله از اين زاويه، رساله‌اى بى‌مانند و داراى استدلال‌هايى است كه كمتر در جاى ديگرى مى‌توان يافت. به ويژه به لحاظ ايجاد ارتباط ميان برخى از روايات منسوب به اهل‌بيت و سلاطين صفويه، به عنوان مصداق برخى اين روايات پيش‌گويانه، نبايد مشابهى وجود داشته باشد.


بنياد استدل‌هاى ارائه شده در اين رساله، روايات و گه‌گاه آيات است. در ظاهر، توجيهات تفسيرى نويسنده اندك است؛ اما همان مقدارى كه شرح داده شده، قابل توجه و حاوى نكات بديعى در حوزه نظريه پردازى براى دولت و سلطنت صفوى از سوى عالمان دين است.
بنياد استدل‌هاى ارائه شده در اين رساله، روايات و گه‌گاه آيات است. در ظاهر، توجيهات تفسيرى نویسنده اندك است؛ اما همان مقدارى كه شرح داده شده، قابل توجه و حاوى نكات بديعى در حوزه نظريه پردازى براى دولت و سلطنت صفوى از سوى عالمان دين است.


نكته قابل تاويلات شگفتى است كه مؤلف از روايات مورد استناد ارائه نموده است و گاه مصداق‌يابى‌هايى را به انجام رسانده و آن روايات را حمل بر شاه اسماعيل صفوى يا به طور كلى دولت صفويه مى‌كند. درباره آيات نيز گاه تفسيرهايى متفاوت ارائه مى‌شود و عنوان تاويل به خود مى‌گيرد.
نكته قابل تاويلات شگفتى است كه مؤلف از روايات مورد استناد ارائه نموده است و گاه مصداق‌يابى‌هايى را به انجام رسانده و آن روايات را حمل بر شاه اسماعيل صفوى يا به طور كلى دولت صفويه مى‌كند. درباره آيات نيز گاه تفسيرهايى متفاوت ارائه مى‌شود و عنوان تاويل به خود مى‌گيرد.


نويسنده كه شيعه امامى است، اساس ملك را از آن پيامبر و وصى او مى‌داند. به نظر وى ملك صرفا به معناى پادشاهى نيست، بلكه اعم از آن است؛ به طورى كه شامل امامت هم مى‌شود؛ يعنى پادشاهى دو نوع است. نخست پادشاهى اهل حق و ديگرى پادشاهى اهل باطل.
نویسنده كه شيعه امامى است، اساس ملك را از آن پيامبر و وصى او مى‌داند. به نظر وى ملك صرفا به معناى پادشاهى نيست، بلكه اعم از آن است؛ به طورى كه شامل امامت هم مى‌شود؛ يعنى پادشاهى دو نوع است. نخست پادشاهى اهل حق و ديگرى پادشاهى اهل باطل.


نويسنده تلاش مى‌كند سلطنت پادشاهان صفوى را از تحت عنوان حكومت جبت و طاغوت خارج ساخته و در صدد توجيه مشروعيت سلاطين صفوى و به طور كلى پادشاهان شيعه برآيد.
نویسنده تلاش مى‌كند سلطنت پادشاهان صفوى را از تحت عنوان حكومت جبت و طاغوت خارج ساخته و در صدد توجيه مشروعيت سلاطين صفوى و به طور كلى پادشاهان شيعه برآيد.


از خلال گفته‌هاى نويسنده چنين برمى‌آيد كه به نظر وى سلاطين شيعه مى‌توانند با عمل بر اساس امر به معروف و نهى از منكر مشروعيت يابند. به نظر وى گرچه پاشاه شيعه بر اساس ديدگاه‌هاى بنيادى شيعه صاحب حق امامت نيست؛ اما بر اساس اصل امر به معروف و نهى از منكر مى‌تواند در سطحى پايين‌تر مشروعيت داشته باشد و نوعى حاكم و امام درجه دوم به حساب آيد.
از خلال گفته‌هاى نویسنده چنين برمى‌آيد كه به نظر وى سلاطين شيعه مى‌توانند با عمل بر اساس امر به معروف و نهى از منكر مشروعيت يابند. به نظر وى گرچه پاشاه شيعه بر اساس ديدگاه‌هاى بنيادى شيعه صاحب حق امامت نيست؛ اما بر اساس اصل امر به معروف و نهى از منكر مى‌تواند در سطحى پايين‌تر مشروعيت داشته باشد و نوعى حاكم و امام درجه دوم به حساب آيد.


مؤلف پس از بحث درباره سلطنت و سلاطين اموى و عباسى و قدح ايشان، براى اينكه تكليف سلاطين شيعه روشن شود، آنان را با قيدى از ديگران جدا مى‌كند. وى پس از نقل احاديثى در اين باره كه هر گروهى روز قيامت با امام و پادشاه خويش محشور مى‌شوند، حشر پادشاهان شیعیان و امراء ايشان را با پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار مى‌داند و اين مدخل ورود به بحث از سلاطين صفوى است كه تقريبا تا پايان كتاب به بيان ويژگى‌هاى آنان پرداخته و از آنان دفاع كرده است. وى غالبا رواياتى را از كتاب [[الغيبة (للطوسی)|الغيبه]] [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و مآخذ ديگر نقل و به رغم ظاهر آنها تلاش كرده است تا برخى از آنها را بر دولت صفوى منطبق كند. اين بخش؛ یعنى تطبيق، قسمت زيادى از مباحث كتاب را به خود اختصاص داده است.
مؤلف پس از بحث درباره سلطنت و سلاطين اموى و عباسى و قدح ايشان، براى اينكه تكليف سلاطين شيعه روشن شود، آنان را با قيدى از ديگران جدا مى‌كند. وى پس از نقل احاديثى در اين باره كه هر گروهى روز قيامت با امام و پادشاه خويش محشور مى‌شوند، حشر پادشاهان شیعیان و امراء ايشان را با پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار مى‌داند و اين مدخل ورود به بحث از سلاطين صفوى است كه تقريبا تا پايان كتاب به بيان ويژگى‌هاى آنان پرداخته و از آنان دفاع كرده است. وى غالبا رواياتى را از كتاب [[الغيبة (للطوسی)|الغيبه]] [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و مآخذ ديگر نقل و به رغم ظاهر آنها تلاش كرده است تا برخى از آنها را بر دولت صفوى منطبق كند. اين بخش؛ یعنى تطبيق، قسمت زيادى از مباحث كتاب را به خود اختصاص داده است.


تمسك نويسنده به كمترين احتمالات براى تثبيت موقعيت صفويان ادامه دارد، صفويانى كه از ديد متدينين ارزش زيادى داشتند و شیعیان را از زير فشار تقيه نجات داده و شرايط را به گونه‌اى آماده كردند كه به آسانى بتوانند مذهب خويش را ابراز و اظهار كنند.
تمسك نویسنده به كمترين احتمالات براى تثبيت موقعيت صفويان ادامه دارد، صفويانى كه از ديد متدينين ارزش زيادى داشتند و شیعیان را از زير فشار تقيه نجات داده و شرايط را به گونه‌اى آماده كردند كه به آسانى بتوانند مذهب خويش را ابراز و اظهار كنند.


رساله با اشعارى در "دعاى پادشاهان مومنان و شیعیان " پايان مى‌يابد.
رساله با اشعارى در "دعاى پادشاهان مومنان و شیعیان " پايان مى‌يابد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش