رسائل فارسی أدهم خلخالی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =مشتمل بر چهارده رساله در عقائد و اخلاق و عرفان
| عنوان‌های دیگر =مشتمل بر چهارده رساله در عقائد و اخلاق و عرفان
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[عزلتی خلخالی، ادهم]] (نويسنده)
[[عزلتی خلخالی، ادهم]] (نویسنده)


[[محقق، مهدی]] (اشراف)
[[محقق، مهدی]] (اشراف)
خط ۵۶: خط ۵۶:
در مقدمه، در آغاز، به ثناء و ستايش بارى‌تعالى و بيان صفات ثبوتيّه، سلبيّه، حكمت و رحمت او پرداخته شده و در ادامه، اصول اعتقادات پنج‌گانه (توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد) و فروع دين (نماز، روزه، حج، جهاد، تكليف عباد به احكام الهى) مورد بحث قرار گرفته است.<ref>مقدمه مصحح، ص سى و پنج</ref>
در مقدمه، در آغاز، به ثناء و ستايش بارى‌تعالى و بيان صفات ثبوتيّه، سلبيّه، حكمت و رحمت او پرداخته شده و در ادامه، اصول اعتقادات پنج‌گانه (توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد) و فروع دين (نماز، روزه، حج، جهاد، تكليف عباد به احكام الهى) مورد بحث قرار گرفته است.<ref>مقدمه مصحح، ص سى و پنج</ref>


نويسنده در فصل اوّل، به اثبات وجود خداوند پرداخته و در فصل دوم، صفات ثبوتى جمالى حضرت بارى‌تعالى كه عبارتند از: قادر مختار، عالم، فاعل مختار، حى و مريد، كاره، مدرك، قديم ازلى، متكلم، صاحب كلام و صادق را توضيح داده است.<ref>همان</ref>
نویسنده در فصل اوّل، به اثبات وجود خداوند پرداخته و در فصل دوم، صفات ثبوتى جمالى حضرت بارى‌تعالى كه عبارتند از: قادر مختار، عالم، فاعل مختار، حى و مريد، كاره، مدرك، قديم ازلى، متكلم، صاحب كلام و صادق را توضيح داده است.<ref>همان</ref>


فصل سوم، در بيان صفات سلبى جلالى مى‌باشد. اين صفات، عبارتند از: مركّب، جسم و جوهر نبودن، عدم حلول و نبودن در جهتى، از لذّت و الم حسّى مبرّى بودن، متّحد با چيزى نبودن، نه محلّ حوادث بودن و نه قابل رؤيت، شریک نداشتن، به‌دور از احوال و معانى و غنىّ و بى‌نياز بودن<ref>همان</ref>
فصل سوم، در بيان صفات سلبى جلالى مى‌باشد. اين صفات، عبارتند از: مركّب، جسم و جوهر نبودن، عدم حلول و نبودن در جهتى، از لذّت و الم حسّى مبرّى بودن، متّحد با چيزى نبودن، نه محلّ حوادث بودن و نه قابل رؤيت، شریک نداشتن، به‌دور از احوال و معانى و غنىّ و بى‌نياز بودن<ref>همان</ref>
خط ۷۰: خط ۷۰:
«شرح اعتقادات الإماميّة شيخ بهاءالدين محمد عاملى»: مقدمه اين رساله، در مورد وجوب معرفت يافتن به شيعه اماميّه اثنى‌عشريّه در برابر ديگر فرقه‌ها، مانند زيديّه، واقفيّه و كيسانيه و غير ايشان مى‌باشد؛ همچنين در مورد ذكر اصول اعتقاديّه و فروع عمليّه است تا اهل سنّت بدانند كه اعتقاد شيعه چيست. در اين رساله، اعتقادات شيعه، تبيين و تشريح شده است. اين اعتقادات، عبارتند از:
«شرح اعتقادات الإماميّة شيخ بهاءالدين محمد عاملى»: مقدمه اين رساله، در مورد وجوب معرفت يافتن به شيعه اماميّه اثنى‌عشريّه در برابر ديگر فرقه‌ها، مانند زيديّه، واقفيّه و كيسانيه و غير ايشان مى‌باشد؛ همچنين در مورد ذكر اصول اعتقاديّه و فروع عمليّه است تا اهل سنّت بدانند كه اعتقاد شيعه چيست. در اين رساله، اعتقادات شيعه، تبيين و تشريح شده است. اين اعتقادات، عبارتند از:


#اعتقاد درباره عالم: اعتقاد شيعه بر اين است كه عالم، حادث بوده و خداوند آن را آفريده است. نويسنده در اين قسمت، به بيان صفات ثبوتى و سلبى خداوند پرداخته است.
#اعتقاد درباره عالم: اعتقاد شيعه بر اين است كه عالم، حادث بوده و خداوند آن را آفريده است. نویسنده در اين قسمت، به بيان صفات ثبوتى و سلبى خداوند پرداخته است.
#اعتقاد به پيامبران: مبنى بر اينكه خداوند پيامبران را فرستاد تا خلق را از خطا به صواب دعوت كنند و از شقاوت به سعادت راه نمايند و اول ايشان، آدم(ع) و آخر آن‌ها، حضرت محمد(ص) مى‌باشد.
#اعتقاد به پيامبران: مبنى بر اينكه خداوند پيامبران را فرستاد تا خلق را از خطا به صواب دعوت كنند و از شقاوت به سعادت راه نمايند و اول ايشان، آدم(ع) و آخر آن‌ها، حضرت محمد(ص) مى‌باشد.
#جانشينان پيامبر(ص): اولين خليفه بلافصل ايشان، [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] بوده و بعد از ايشان، يازده تن از فرزندان آن حضرت.
#جانشينان پيامبر(ص): اولين خليفه بلافصل ايشان، [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] بوده و بعد از ايشان، يازده تن از فرزندان آن حضرت.
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
در فصل سوم، صفات سلبيه هفت‌گانه، تشريح گرديده است. اين صفات، عبارتند از: مركب نبودن، جسم نبودن، متحد با مخلوق نبودن، محل حوادث نبودن، ديدنى نبودن، بى‌شریک بودن و از راه سبب عالم و قادر نبودن (بلكه عالم و قادر بودن بالذات)<ref>همان</ref>
در فصل سوم، صفات سلبيه هفت‌گانه، تشريح گرديده است. اين صفات، عبارتند از: مركب نبودن، جسم نبودن، متحد با مخلوق نبودن، محل حوادث نبودن، ديدنى نبودن، بى‌شریک بودن و از راه سبب عالم و قادر نبودن (بلكه عالم و قادر بودن بالذات)<ref>همان</ref>


در فصل چهارم، مباحثى پيرامون عدل خداوند مطرح شده است. نويسنده در اين فصل، در پى اثبات اين امر است كه خداوند، عادل بوده و كارهاى او، مطابق با مصلحت است و فعل او، بيهوده و عبث نيست، بلكه نيك و بد را از روى حكمت، جزاء و پاداش مى‌دهد<ref>همان</ref>
در فصل چهارم، مباحثى پيرامون عدل خداوند مطرح شده است. نویسنده در اين فصل، در پى اثبات اين امر است كه خداوند، عادل بوده و كارهاى او، مطابق با مصلحت است و فعل او، بيهوده و عبث نيست، بلكه نيك و بد را از روى حكمت، جزاء و پاداش مى‌دهد<ref>همان</ref>


فصل پنجم، پيرامون اثبات نبوت بوده و نويسنده، دلايل و براهينى مبنى بر ارسال رسل از طرف خداوند براى راهنمايى بشر، اقامه نموده است.<ref>همان</ref>
فصل پنجم، پيرامون اثبات نبوت بوده و نویسنده، دلايل و براهينى مبنى بر ارسال رسل از طرف خداوند براى راهنمايى بشر، اقامه نموده است.<ref>همان</ref>


در فصل ششم، ختم نبوت حضرت محمد(ص) و رسالت ايشان براى تمام جهانيان، در تمام اعصار، اثبات گرديده است.<ref>همان</ref>
در فصل ششم، ختم نبوت حضرت محمد(ص) و رسالت ايشان براى تمام جهانيان، در تمام اعصار، اثبات گرديده است.<ref>همان</ref>


در فصل هفتم، عصمت انبياء اثبات گرديده و نويسنده، دلايلى بر اين امر كه تمام پيامبران، از گناهان كبيره و صغيره مبرا هستند، اقامه نموده است.<ref>همان</ref>
در فصل هفتم، عصمت انبياء اثبات گرديده و نویسنده، دلايلى بر اين امر كه تمام پيامبران، از گناهان كبيره و صغيره مبرا هستند، اقامه نموده است.<ref>همان</ref>


فصل هشتم و نهم، پيرامون ولايت و وجوب وجود جانشينى پس از پيامبر(ص) و ولايت و جانشينى بلافصل [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از پيامبر(ص) مى‌باشد<ref>همان</ref>
فصل هشتم و نهم، پيرامون ولايت و وجوب وجود جانشينى پس از پيامبر(ص) و ولايت و جانشينى بلافصل [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از پيامبر(ص) مى‌باشد<ref>همان</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش