۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
| خط ۶: | خط ۶: | ||
[[جمعی از اساتید حوزه]] (محقق) | [[جمعی از اساتید حوزه]] (محقق) | ||
[[هاشمی، احمد]] ( | [[هاشمی، احمد]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =PJA 2028 /ﻫ2ج9 1386 | | کد کنگره =PJA 2028 /ﻫ2ج9 1386 | ||
| خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''جواهر البلاغة'''، تأليف احمد هاشمى، از جمله آثار معاصر در موضوع بلاغت (علم معانى، بيان و بديع) است كه در سالهاى اخير جاىگزين كتاب «مختصر المعاني» شده است و به دليل اختصار، مورد استقبال طلاب علوم دينى قرار گرفته است. | '''جواهر البلاغة'''، تأليف احمد هاشمى، از جمله آثار معاصر در موضوع بلاغت (علم معانى، بيان و بديع) است كه در سالهاى اخير جاىگزين كتاب «مختصر المعاني» شده است و به دليل اختصار، مورد استقبال طلاب علوم دينى قرار گرفته است. نویسنده در اين كتاب با اسلوب علمى، خلاصهاى از تمام قواعد فصاحت و بلاغت و اصول بلاغى را ارائه كرده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
ناشر در مقدمه به نقش مهم علم بلاغت در فهم صحيح متون اسلامى، بهويژه آيات و روايات اشاره كرده است كه بهوسيله آن مىتوان به فهم بخش عظيمى از اعجاز قرآن كريم و بعضى از مصادر دينى مانند نهجالبلاغه و صحيفه سجاديه دست يافت<ref>مقدمه، ص9</ref> | ناشر در مقدمه به نقش مهم علم بلاغت در فهم صحيح متون اسلامى، بهويژه آيات و روايات اشاره كرده است كه بهوسيله آن مىتوان به فهم بخش عظيمى از اعجاز قرآن كريم و بعضى از مصادر دينى مانند نهجالبلاغه و صحيفه سجاديه دست يافت<ref>مقدمه، ص9</ref> | ||
نویسنده در تمهيد كتاب، سه علم معانى و بيان و بديع را تعريف كرده و كلام را به اعتبار معانى بيان، از حيث لفظ «فصيح» و از حيث لفظ و معنا «بليغ» دانسته است.<ref>تمهيد، ص13</ref> | |||
درباره معنى اصطلاحى «بلاغت» از ديرباز تعريفهاى بسيارى به ما رسيده است. يكى از قديمىترين تعريفها از [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] است كه وقتى درباره بلاغت از او سؤال شد، گفت: «بلاغت؛ يعنى ايجاز، كه با گوش دادن و سخن گفتن و سكوت كردن يا شعر و نثر و خطابه و اشكال ديگر ظاهر مىشود». ابن معتز، در وجه تسميه اين علم مىنويسد: «چون معنى به دل شنونده وارد مىشود، بلاغت ناميده شده است». احمد الهاشمى چون بسيارى از معاصران، «رعايت مقتضاى حال با كلامى فصيح» را بلاغت دانسته است.<ref>ميرزانيا، منصور، ص166</ref> | درباره معنى اصطلاحى «بلاغت» از ديرباز تعريفهاى بسيارى به ما رسيده است. يكى از قديمىترين تعريفها از [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] است كه وقتى درباره بلاغت از او سؤال شد، گفت: «بلاغت؛ يعنى ايجاز، كه با گوش دادن و سخن گفتن و سكوت كردن يا شعر و نثر و خطابه و اشكال ديگر ظاهر مىشود». ابن معتز، در وجه تسميه اين علم مىنويسد: «چون معنى به دل شنونده وارد مىشود، بلاغت ناميده شده است». احمد الهاشمى چون بسيارى از معاصران، «رعايت مقتضاى حال با كلامى فصيح» را بلاغت دانسته است.<ref>ميرزانيا، منصور، ص166</ref> | ||
ویرایش