تاريخ إفريقية و المغرب: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶: خط ۶:
[[محمد عزب، محمد زینهم]] (محقق)
[[محمد عزب، محمد زینهم]] (محقق)


[[ابن‌رقیق، ابراهیم بن قاسم]] (نويسنده)
[[ابن‌رقیق، ابراهیم بن قاسم]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏DT‎‏ ‎‏199‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ق‎‏6
| کد کنگره =‏DT‎‏ ‎‏199‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ق‎‏6
خط ۳۶: خط ۳۶:
كتاب، با مقدمه‌اى مفصل از محقق آغاز و مطالب، در بيست و هفت بخش، بيان شده است. برخى از اين بخش‌ها، دربردارنده تاريخ يكى از واليان آفريقا بوده و برخى ديگر، در مورد وقايع تاريخى مى‌باشد.
كتاب، با مقدمه‌اى مفصل از محقق آغاز و مطالب، در بيست و هفت بخش، بيان شده است. برخى از اين بخش‌ها، دربردارنده تاريخ يكى از واليان آفريقا بوده و برخى ديگر، در مورد وقايع تاريخى مى‌باشد.


نويسنده در اكثر موارد، در ابتدا به بيان گوشه‌اى از خصائص و ويژگى‌هاى ظاهرى واليان پرداخته و در ادامه، وقايع مهم تاريخى دوران ولايت آن‌ها را ذكر كرده است.
نویسنده در اكثر موارد، در ابتدا به بيان گوشه‌اى از خصائص و ويژگى‌هاى ظاهرى واليان پرداخته و در ادامه، وقايع مهم تاريخى دوران ولايت آن‌ها را ذكر كرده است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۵: خط ۴۵:
در قسمت دوم، تاريخ دوران ولايت زهير بن قيس، بيان شده است. وى در سال 67ق، با سپاهى عظيم از مردان عرب، همراه با اموال فراوان، به سمت آفريقا رفته و در نزدیکى‌هاى شهر قيروان، با كسيلة بن ليوم اوربى مقابله نمود.<ref>همان، ص44</ref>
در قسمت دوم، تاريخ دوران ولايت زهير بن قيس، بيان شده است. وى در سال 67ق، با سپاهى عظيم از مردان عرب، همراه با اموال فراوان، به سمت آفريقا رفته و در نزدیکى‌هاى شهر قيروان، با كسيلة بن ليوم اوربى مقابله نمود.<ref>همان، ص44</ref>


تاريخ وقايع دوران ولايت حسان بن نعمان غسانى، در قسمت سوم، بيان شده است. نويسنده در توصيف اين شخص، به اين نكته اشاره دارد كه مردم آفريقا خيلى از او در هراس بوده و بربرها، مطيع او بودند.<ref>همان، ص46</ref>
تاريخ وقايع دوران ولايت حسان بن نعمان غسانى، در قسمت سوم، بيان شده است. نویسنده در توصيف اين شخص، به اين نكته اشاره دارد كه مردم آفريقا خيلى از او در هراس بوده و بربرها، مطيع او بودند.<ref>همان، ص46</ref>


در قسمت چهارم، به مرگ عبدالملك مروان، اشاره شده است. وى در سال 86ق وفات يافته و پس از وى، فرزندش وليد بن عبدالملك، والى گرديد.<ref>همان، ص50</ref>
در قسمت چهارم، به مرگ عبدالملك مروان، اشاره شده است. وى در سال 86ق وفات يافته و پس از وى، فرزندش وليد بن عبدالملك، والى گرديد.<ref>همان، ص50</ref>
خط ۵۳: خط ۵۳:
در قسمت ششم، جزئياتى از چگونگى فتح شهر طليطله، به دنبال فتح اندلس، به دست طارق بن زياد بيان شده است. وى هنگامى كه به اين شهر رسيد، اشراف آن را جمع كرده، پس از مصادره اموال و ذخاير آن‌ها، قتل عام گسترده‌اى در آن به راه انداخت.<ref>همان، ص55</ref>
در قسمت ششم، جزئياتى از چگونگى فتح شهر طليطله، به دنبال فتح اندلس، به دست طارق بن زياد بيان شده است. وى هنگامى كه به اين شهر رسيد، اشراف آن را جمع كرده، پس از مصادره اموال و ذخاير آن‌ها، قتل عام گسترده‌اى در آن به راه انداخت.<ref>همان، ص55</ref>


اوضاع شهر قرطاجنه و نحوه بناى آن در قسمت هفتم ذكر شده است. چنان‌كه نويسنده اشاره دارد، قرطاجنه قومى از بازماندگان قوم عاد بودند كه پس از هلاكت آنان به‌وسيله طوفان، به مدت هزار سال بر خرابه‌هاى برجاى‌مانده از شهر قوم عاد زندگى مى‌كردند تا اينكه زبير بن لاود بن ثمود، بر همان خرابه‌هاى برجاى‌مانده، شهرى بنا نهاد. وى براى تأمين آب اين شهر، از پدرش كه امير شام و عمه‌اش كه بر سند و هند حكم مى‌راند، كمك خواست. پدرش نيز مهندسانى از شام نزد وى فرستاد و ايشان با كمك علم هندسه، به اين شهر آب‌رسانى نمودند.<ref>همان، ص57</ref>
اوضاع شهر قرطاجنه و نحوه بناى آن در قسمت هفتم ذكر شده است. چنان‌كه نویسنده اشاره دارد، قرطاجنه قومى از بازماندگان قوم عاد بودند كه پس از هلاكت آنان به‌وسيله طوفان، به مدت هزار سال بر خرابه‌هاى برجاى‌مانده از شهر قوم عاد زندگى مى‌كردند تا اينكه زبير بن لاود بن ثمود، بر همان خرابه‌هاى برجاى‌مانده، شهرى بنا نهاد. وى براى تأمين آب اين شهر، از پدرش كه امير شام و عمه‌اش كه بر سند و هند حكم مى‌راند، كمك خواست. پدرش نيز مهندسانى از شام نزد وى فرستاد و ايشان با كمك علم هندسه، به اين شهر آب‌رسانى نمودند.<ref>همان، ص57</ref>


مرگ وليد بن عبدالملك در جمادى‌الآخر سال 96ق، پس از نه سال و هشت ماه خلافت و به ولايت رسيدن سليمان بن عبدالملك، در قسمت هفتم آمده است.<ref>همان، ص59</ref>
مرگ وليد بن عبدالملك در جمادى‌الآخر سال 96ق، پس از نه سال و هشت ماه خلافت و به ولايت رسيدن سليمان بن عبدالملك، در قسمت هفتم آمده است.<ref>همان، ص59</ref>


در قسمت هشتم، چگونگى به ولايت رسيدن محمد بن يزيد مولى قريش، بيان شده است. نويسنده در تشريح اين واقعه، به نقل از وافدى چنين حكايت مى‌كند كه سليمان بن عبدالملك از رجاء بن حيوه درخواست نمود تا براى ولايت كشورهاى آفريقايى، فردى صاحب فضل و لايق را معرفى نمايد. رجاء، مدتى سكوت كرده و پس از چند روز، به خدمت سليمان بن عبدالملك رسيد و محمد بن يزيد مولى قريش را معرفى نمود. سليمان نيز او را پسنديده و در سال 99ق، به ولايت گمارد. او مدت دو سال و يك ماه، والى آفريقا بود.<ref>همان، ص60</ref>
در قسمت هشتم، چگونگى به ولايت رسيدن محمد بن يزيد مولى قريش، بيان شده است. نویسنده در تشريح اين واقعه، به نقل از وافدى چنين حكايت مى‌كند كه سليمان بن عبدالملك از رجاء بن حيوه درخواست نمود تا براى ولايت كشورهاى آفريقايى، فردى صاحب فضل و لايق را معرفى نمايد. رجاء، مدتى سكوت كرده و پس از چند روز، به خدمت سليمان بن عبدالملك رسيد و محمد بن يزيد مولى قريش را معرفى نمود. سليمان نيز او را پسنديده و در سال 99ق، به ولايت گمارد. او مدت دو سال و يك ماه، والى آفريقا بود.<ref>همان، ص60</ref>


وفات سليمان بن عبدالملك، وفات عمر بن عبدالعزيز، يزيد بن ابى مسلم، بشر بن صفوان، عبيدة بن عبدالرحمن [[سلمی، محمد بن حسین |سلمى]]، كلثوم بن عياض قشيرى، عبيدالله بن حباب، امارت حنظلة بن صفوان، عبدالرحمن بن حبيب، يزيد بن حاتم، داود بن يزيد، روح بن حاتم، نصر بن حبيب، فضل بن روح، محمد بن مقاتل، هرثمة بن اعين، ابراهيم بن اغلب، ابى العباس عبدالله، عنوان ساير بخش‌هاى كتاب مى‌باشد.
وفات سليمان بن عبدالملك، وفات عمر بن عبدالعزيز، يزيد بن ابى مسلم، بشر بن صفوان، عبيدة بن عبدالرحمن [[سلمی، محمد بن حسین |سلمى]]، كلثوم بن عياض قشيرى، عبيدالله بن حباب، امارت حنظلة بن صفوان، عبدالرحمن بن حبيب، يزيد بن حاتم، داود بن يزيد، روح بن حاتم، نصر بن حبيب، فضل بن روح، محمد بن مقاتل، هرثمة بن اعين، ابراهيم بن اغلب، ابى العباس عبدالله، عنوان ساير بخش‌هاى كتاب مى‌باشد.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش