۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =امالی. فارسی - عربی | | عنوانهای دیگر =امالی. فارسی - عربی | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ابنبابویه، محمد بن علی]] ( | [[ابنبابویه، محمد بن علی]] (نویسنده) | ||
سلطانی، محمد علی (مترجم) | سلطانی، محمد علی (مترجم) | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
وى معتقد است احاديثى كه انتساب آنها به معصوم(ع) جاى ترديد جدى دارد، در صورتى كه ترجمه نشده باشد و به همان تركيب نخستين نقل شود، دايره زيانمندى آن كمتر خواهد بود؛ زيرا افراد كمترى به احاديث دسترسى خواهند داشت؛ اما با ترجمه آن به زبانهاى ديگر، به مقدارى كه خواننده آن زياد مىشود، زيان آن هم فزونتر مىگردد. از سوى ديگر نمىتوان بهخاطر وجود رواياتى از اين دست، از ترجمه متون روايى به زبانهاى ديگر، بهطور كلى دست شست و از فوايد بسيار احاديث، مردم غير عربزبان را محروم ساخت. از اينرو، براى استفاده بهينه از روايات و دورى از زيانهاى محتمل آن، چند راه فراروى مترجم قرار داشته كه مترجم آخرين راه را برگزيده است. اين راهها عبارتند از اينكه: | وى معتقد است احاديثى كه انتساب آنها به معصوم(ع) جاى ترديد جدى دارد، در صورتى كه ترجمه نشده باشد و به همان تركيب نخستين نقل شود، دايره زيانمندى آن كمتر خواهد بود؛ زيرا افراد كمترى به احاديث دسترسى خواهند داشت؛ اما با ترجمه آن به زبانهاى ديگر، به مقدارى كه خواننده آن زياد مىشود، زيان آن هم فزونتر مىگردد. از سوى ديگر نمىتوان بهخاطر وجود رواياتى از اين دست، از ترجمه متون روايى به زبانهاى ديگر، بهطور كلى دست شست و از فوايد بسيار احاديث، مردم غير عربزبان را محروم ساخت. از اينرو، براى استفاده بهينه از روايات و دورى از زيانهاى محتمل آن، چند راه فراروى مترجم قرار داشته كه مترجم آخرين راه را برگزيده است. اين راهها عبارتند از اينكه: | ||
الف) نخست با بهرهگيرى از دانشهاى مرتبط، از قبيل دانش رجال و درايه، احاديث درست را از نادرست جدا كرده و به سپس به ترجمه احاديث درست، مبادرت مىورزد؛ اين كار نتيجه خوبى خواهد داشت؛ اما چند مشكل در اين روش وجود دارد: نخست اين كه دستاورد اين كار، كتابى جديد خواهد بود كه نمىتوان آن را به | الف) نخست با بهرهگيرى از دانشهاى مرتبط، از قبيل دانش رجال و درايه، احاديث درست را از نادرست جدا كرده و به سپس به ترجمه احاديث درست، مبادرت مىورزد؛ اين كار نتيجه خوبى خواهد داشت؛ اما چند مشكل در اين روش وجود دارد: نخست اين كه دستاورد اين كار، كتابى جديد خواهد بود كه نمىتوان آن را به نویسنده اصلى كتاب منسوب داشت. دوم آن كه چنين كارى بسيار دشوار و زمانبر است و تنها عده محدودى از عهده آن برمىآيند و سوم كه از همه مهمتر است، اين كه در شناخت روايات درست از نادرست، معيار واحدى وجود ندارد و در اين زمينه، ديدگاههاى بسيار متنوعى مطرح است كه در يك سوى آن، افراطىهاى اخبارى قرار گرفتهاند كه هر روايتى را به صرف انتساب به معصوم، پذيرا هستند و در ديگر سو، تفريطىهايى هستند كه به هيچ حديثى باور ندارند .<ref>همان، صفحه ب و پ</ref> | ||
ب) ذيل هر روايتى، به نقد و بررسى آن روايت مىپردازد و مقدار اعتبار آن را تعيين مىكند. اين شيوه مطلوبى است و در گذشته نيز بزرگانى از چنين روشهايى در تدوين روايات بهره مىگرفتند كه به عنوان نمونه، مىتوان به كار ارزشمند علامه مجلسى در كتاب «مرآة العقول» اشاره كرد؛ اما انجام دادن آن براى ناشرانى كه در پى آن هستند كه متن عربى روايات را در برابر ترجمه آن به خواننده ارائه كنند، از نظر فنى بسيار دشوار است و با توجه به آن كه در مواردى، تبيين مطلب، نياز به بحثهاى طولانى دارد، عملاً كتاب را از شكل كتاب روايى خارج مىسازد و آن را به حوزه كتابهاى نقد حديث وارد مىكند .<ref>همان، صفحه پ</ref> | ب) ذيل هر روايتى، به نقد و بررسى آن روايت مىپردازد و مقدار اعتبار آن را تعيين مىكند. اين شيوه مطلوبى است و در گذشته نيز بزرگانى از چنين روشهايى در تدوين روايات بهره مىگرفتند كه به عنوان نمونه، مىتوان به كار ارزشمند علامه مجلسى در كتاب «مرآة العقول» اشاره كرد؛ اما انجام دادن آن براى ناشرانى كه در پى آن هستند كه متن عربى روايات را در برابر ترجمه آن به خواننده ارائه كنند، از نظر فنى بسيار دشوار است و با توجه به آن كه در مواردى، تبيين مطلب، نياز به بحثهاى طولانى دارد، عملاً كتاب را از شكل كتاب روايى خارج مىسازد و آن را به حوزه كتابهاى نقد حديث وارد مىكند .<ref>همان، صفحه پ</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
اولاً: معصومان(ع) در طول تاريخ، دشمنانى داشتند كه براى تخريب چهره آنان، به هر كارى دست مىيازيدند و ساختن حديث و انتساب آن به معصوم(ع) از كارهاى بسيار متداول مخالفان آن بزرگواران بود. نمونه بارز اين مخالفان، امويان و عباسيان و اطرافيان اين دو سلسله حاكم بودند كه در اين راه كارنامهاى بسيار شرمآور دارند .<ref>همان</ref> | اولاً: معصومان(ع) در طول تاريخ، دشمنانى داشتند كه براى تخريب چهره آنان، به هر كارى دست مىيازيدند و ساختن حديث و انتساب آن به معصوم(ع) از كارهاى بسيار متداول مخالفان آن بزرگواران بود. نمونه بارز اين مخالفان، امويان و عباسيان و اطرافيان اين دو سلسله حاكم بودند كه در اين راه كارنامهاى بسيار شرمآور دارند .<ref>همان</ref> | ||
ثانياً: در بين روايان، گاه افراد سادهلوح و در مواردى نيز افراد بسيار متعصب ناآگاه بودند كه براى آنان هدف، وسيله را توجيه مىكرد و براى بزرگ و مهم جلوه دادن امامان(ع)، به ساختن حديث و انتساب آن به معصوم(ع) دست مىيازيدند. اينان به توهم اينكه به معصومان(ع) خدمت مىكنند، ندانسته ضربه بزرگى به اعتبار تشيع و ائمه(ع) مىزدند. شايد نمونه بسيار روشن و نزدیک به زمان ما، ماجراى كتاب ساختگى «[[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]» باشد كه | ثانياً: در بين روايان، گاه افراد سادهلوح و در مواردى نيز افراد بسيار متعصب ناآگاه بودند كه براى آنان هدف، وسيله را توجيه مىكرد و براى بزرگ و مهم جلوه دادن امامان(ع)، به ساختن حديث و انتساب آن به معصوم(ع) دست مىيازيدند. اينان به توهم اينكه به معصومان(ع) خدمت مىكنند، ندانسته ضربه بزرگى به اعتبار تشيع و ائمه(ع) مىزدند. شايد نمونه بسيار روشن و نزدیک به زمان ما، ماجراى كتاب ساختگى «[[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]» باشد كه نویسنده خيالپرداز آن، آن را پرداخت و به [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نسبت داد و بعد، اين كتاب به زبان عربى ترجمه شده و محتواى مجعول آن، به عنوان روايت، شهره علام گشت. اگر چنين كارى در روزگار ما كه وسايل ارتباط جمعى به وفور وجود دارد و مىتوان با تحقيق، واقعيت را به دست آورد، اتفاق مىافتد، چه بعدى دارد كه علاقهمند سادهلوحى، براى دانشمند نشان دادن امامان(ع)، فىالمثل دادههاى هيئت بطلميوسى را در شكل روايت، به امامى نسبت دهد؟ .<ref>همان</ref> | ||
ثالثاً دعواهاى مذهبى و بحثهاى كلامى افراطى در تاريخ مسلمانان كم نبود و نيست. در دعواهاى مذهبى، براى شمارى از متخاصمان، مهم پيروزى بر حريف است؛ اما اينكه اين پيروزى به چه شيوهاى باشد، براى آنان چندان اهميت ندارد. از اينرو گاه پارهاى از اين افراد براى تقويت موضع خود و تضعيف طرف مقابل، به آسانى حديث مىساختند و به معصوم(ع) نسبت مىدادند .<ref>همان، صفحه ت</ref> | ثالثاً دعواهاى مذهبى و بحثهاى كلامى افراطى در تاريخ مسلمانان كم نبود و نيست. در دعواهاى مذهبى، براى شمارى از متخاصمان، مهم پيروزى بر حريف است؛ اما اينكه اين پيروزى به چه شيوهاى باشد، براى آنان چندان اهميت ندارد. از اينرو گاه پارهاى از اين افراد براى تقويت موضع خود و تضعيف طرف مقابل، به آسانى حديث مىساختند و به معصوم(ع) نسبت مىدادند .<ref>همان، صفحه ت</ref> |
ویرایش