ابن مالک، محمد بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
    جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۵۲: خط ۵۲:
    بدرالدين از منطق و همچنين فقه و اصول نيز آگاهى داشت و تقريباً همه نویسندگان شرح حال وى، هوش، ذكاوت و خوش‌فهمى او را ستوده‌اند. وى شعر را نیک مى‌فهميد و گاه در شرح نكات چند بيت، رساله‌اى مى‌نگاشت؛ بااين‌حال، از توان نظم‌پردازى پدرش بهره‌اى نداشت؛ چندان‌كه در پاسخ دوستى كه نامه‌اى منظوم برایش فرستاده بود، از سرودن حتى یک بيت عاجز ماند و از همسايه يارى خواست.
    بدرالدين از منطق و همچنين فقه و اصول نيز آگاهى داشت و تقريباً همه نویسندگان شرح حال وى، هوش، ذكاوت و خوش‌فهمى او را ستوده‌اند. وى شعر را نیک مى‌فهميد و گاه در شرح نكات چند بيت، رساله‌اى مى‌نگاشت؛ بااين‌حال، از توان نظم‌پردازى پدرش بهره‌اى نداشت؛ چندان‌كه در پاسخ دوستى كه نامه‌اى منظوم برایش فرستاده بود، از سرودن حتى یک بيت عاجز ماند و از همسايه يارى خواست.


    بدرالدين به‌رغم جنبه‌هاى علمى خود، نتوانسته بود از طرب و اسباب آن رو برتابد. از آنچه درباره او گفته‌اند، همچنين استنباط مى‌شود كه وى مردى شوخ‌طبع، خوش‌مشرب و عشرت‌دوست بوده و شايد در رفتارهايش پروايى از مقام علمى خود نيز نداشته است؛ زيرا گفته‌اند كه بزرگ‌ترين عيب وى، معاشرت با افراد ناباب بوده است. به دليل‌هايى كه روشن نيست - شايد به سبب همين رفتارها كه با شهرت و وقار علمى ابن مالك مناسبتى نداشت و حتى موجب ترديد ديگران در زهد و علم خود او نيز مى‌گرديد - ميان بدرالدين و پدرش نقارى پديد آمد كه به اقامت وى در بعلبك انجاميد. اين امر احتمالاً در اوج شهرت و اعتبار علمى او نيز بود؛ چه، در بعلبك مجلس درس و تعليم برپا مى‌داشت و گروهى نزد وى درس مى‌خواندند.
    بدرالدين به‌رغم جنبه‌هاى علمى خود، نتوانسته بود از طرب و اسباب آن رو برتابد. از آنچه درباره او گفته‌اند، همچنين استنباط مى‌شود كه وى مردى شوخ‌طبع، خوش‌مشرب و عشرت‌دوست بوده و شايد در رفتارهايش پروايى از مقام علمى خود نيز نداشته است؛ زيرا گفته‌اند كه بزرگ‌ترين عيب وى، معاشرت با افراد ناباب بوده است. به دليل‌هايى كه روشن نيست - شايد به سبب همين رفتارها كه با شهرت و وقار علمى ابن مالك مناسبتى نداشت و حتى موجب ترديد ديگران در زهد و علم خود او نيز مى‌گرديد - ميان بدرالدين و پدرش نقارى پديد آمد كه به اقامت وى در بعلبك انجاميد. این امر احتمالاً در اوج شهرت و اعتبار علمى او نيز بود؛ چه، در بعلبك مجلس درس و تعليم برپا مى‌داشت و گروهى نزد وى درس مى‌خواندند.


    ==شاگردان==
    ==شاگردان==

    نسخهٔ ‏۵ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۲۰

    ابن مالک، محمد بن محمد
    نام ابن مالک، محمد بن محمد
    نام‌های دیگر اب‍ن‌ ال‍ن‍اظم‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د

    اب‍ن‌ م‍ال‍ک‌، اب‍وع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ب‍درال‍دی‍ن

    اب‍ن‌ ن‍اظم‌ الال‍ف‍ی‍ه

    اب‍ن‌ ن‍اظم‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 686 ق
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE7900AUTHORCODE

    بدرالدين بن مالك، ابوعبدالله محمد بن محمد بن عبدالله بن مالك، مشهور به ابن ناظم و ابن مصنف، اديب، نحوى و لغوى عرب، فرزند ابن مالك، نحوى و لغوى مشهور است.

    ولادت

    وى در سال 640ق / 1242م، در دمشق زاده شد.


    کسب علم و دانش

    او نزد پدر به تحصيل پرداخت و همه دانش‌هاى پدر را كسب كرد و در زبان عربى، استاد شد، چنان‌كه او را شيخ العربيه ناميدند. افزون بر آن، وى در ديگر دانش‌هاى ادبى روزگار خود نيز توانا شد و گفته‌اند كه در معانى و بيان، عروض و بديع، صاحب‌نظر و پيشواى زمان خود بود.

    بدرالدين از منطق و همچنين فقه و اصول نيز آگاهى داشت و تقريباً همه نویسندگان شرح حال وى، هوش، ذكاوت و خوش‌فهمى او را ستوده‌اند. وى شعر را نیک مى‌فهميد و گاه در شرح نكات چند بيت، رساله‌اى مى‌نگاشت؛ بااين‌حال، از توان نظم‌پردازى پدرش بهره‌اى نداشت؛ چندان‌كه در پاسخ دوستى كه نامه‌اى منظوم برایش فرستاده بود، از سرودن حتى یک بيت عاجز ماند و از همسايه يارى خواست.

    بدرالدين به‌رغم جنبه‌هاى علمى خود، نتوانسته بود از طرب و اسباب آن رو برتابد. از آنچه درباره او گفته‌اند، همچنين استنباط مى‌شود كه وى مردى شوخ‌طبع، خوش‌مشرب و عشرت‌دوست بوده و شايد در رفتارهايش پروايى از مقام علمى خود نيز نداشته است؛ زيرا گفته‌اند كه بزرگ‌ترين عيب وى، معاشرت با افراد ناباب بوده است. به دليل‌هايى كه روشن نيست - شايد به سبب همين رفتارها كه با شهرت و وقار علمى ابن مالك مناسبتى نداشت و حتى موجب ترديد ديگران در زهد و علم خود او نيز مى‌گرديد - ميان بدرالدين و پدرش نقارى پديد آمد كه به اقامت وى در بعلبك انجاميد. این امر احتمالاً در اوج شهرت و اعتبار علمى او نيز بود؛ چه، در بعلبك مجلس درس و تعليم برپا مى‌داشت و گروهى نزد وى درس مى‌خواندند.

    شاگردان

    از شاگردان وى ابن وكيل (شيخ شافعيه) و چند تن از نحویان، از جمله بدرالدين بن جماعه و كمال‌الدين بن زملكانى را مى‌توان نام برد.

    پس از مرگ ابن مالك در 672ق / 1273م، از بدرالدين برای بازگشت به دمشق دعوت شد و او تا 14 سال پس از آن، بر جايگاه پدر تكيه زد.

    وى در شاخه‌هاى گوناگون ادب عرب، تأليفاتى داشته كه اغلب آن‌ها همچون ديگر آثار دوره او، شرح‌هايى بر نوشته‌هاى ديگران است. سيوطى فهرست كاملى از نوشته‌هاى او را ارائه كرده است.


    آثار

    چاپى

    1. شرح الفيه (اين اثر به‌عنوان «شرح ابن المصنف» و «شرح ابن الناظم» نيز شهرت دارد، اما عنوان اصلى آن «الدرة المضيئة في شرح الألفية» است)؛
    2. شرح لامية الأفعال يا زبد الأقوال في شرح قصيدة أبنية الأفعال؛
    3. المصباح في المعاني و البيان (خلاصه‌اى است از کتاب مفتاح العلوم سكاكى).

    خطى

    1. شرح الكافية (شرحى بر «منظومة الكافية الشافية»)؛
    2. روض الأذهان في علم المعاني و البيان.

    آثار يافت‌نشده

    1. تكملة شرح التسهيل (تكمله‌اى بر کتاب ناتمام پدرش با همين عنوان بوده است)؛
    2. شرح الحاجبية؛
    3. شرح بر غريب التصريف ابن حاجب (احتمالاً عنوان ديگرى برای کتاب قبلى بوده است)؛
    4. مقدمة في العروض؛
    5. مقدمة في المنطق؛
    6. تلخيص الشواهد و تلخيص الفوائد (منسوب به وى)؛

    وفات

    وی در 46 سالگى، در سال 686ق / 1287م، ظاهراً به بيمارى قولنج درگذشت[۱].

    پانویس

    1. ر.ک: سیدی، محمد، ج 11، ص542

    منابع مقاله

    سیدی، محمد، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1381

    وابسته‌ها