۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
باب دوّم رساله دربارۀ شناخت ذات باريتعالى است و بر ده فصل استوار مىباشد. | باب دوّم رساله دربارۀ شناخت ذات باريتعالى است و بر ده فصل استوار مىباشد. | ||
فصل اوّل در معرفت عالم است به اينكه عالم امكانى يا جوهرند و يا عرض و جسم هم در ائتلاف دو جوهر پديد مىآيد در فصل دوّم در حدوث اجسام عالم بحث مىكند چون اجسام عالم از حركت و سكونخالى نيستند لذا محدثند دراين فصل علت اينكه چرا حركت و سكون محدثند صحبت مىكند در فصل سوّم مىكوشد تا از راه حدوث عالم، صانع تعالى را ثابت كند.در فصل چهارم سخنان باطنيان را مردود اعلام مىكند زيرا آنها معتقدند كه صانع عالم نه موجود است و نه معدوم زيرا اگر موجود است بايد مثل ساير موجودات باشد و اگر معدوم است بايد همانند ساير معدومات باشد بقيّه فصول | فصل اوّل در معرفت عالم است به اينكه عالم امكانى يا جوهرند و يا عرض و جسم هم در ائتلاف دو جوهر پديد مىآيد در فصل دوّم در حدوث اجسام عالم بحث مىكند چون اجسام عالم از حركت و سكونخالى نيستند لذا محدثند دراين فصل علت اينكه چرا حركت و سكون محدثند صحبت مىكند در فصل سوّم مىكوشد تا از راه حدوث عالم، صانع تعالى را ثابت كند.در فصل چهارم سخنان باطنيان را مردود اعلام مىكند زيرا آنها معتقدند كه صانع عالم نه موجود است و نه معدوم زيرا اگر موجود است بايد مثل ساير موجودات باشد و اگر معدوم است بايد همانند ساير معدومات باشد بقيّه فصول این باب اختصاص به صفات سلبيه دارد مانند اينكه باريتعالى جسم نيست، عرض نيست و در هيچ مكانى نمىباشد و با هيچ چيز اتّحاد ندارد و بالاخره جوهر و عرض هم نيست. | ||
باب سوّم: | باب سوّم: | ||
باب سوّم رساله دربارۀ صفات باريتعالى بحث مىكند و مشتمل بر دوازده فصل مىباشد در فصل اوّل ثابت مىكند كه باريتعالى علّت موجب نيست بلكه قادر مختار است.در فصل دوّم از راه اينكه افعال خداوند درنهايت خوبى و حكمت است عالم بودن وى را اثبات مىكند در فصل سوّم حيات الهى مورد بررسى قرار مىگيرد كه متوقّف برعلم و قدرت است سپس مريد بودن و متكلّم بودن خداوند ثابت مىشود چون ناگوئى برخدا نقص است و نقص بر خداوند محال است لازم به ذكر است كه در | باب سوّم رساله دربارۀ صفات باريتعالى بحث مىكند و مشتمل بر دوازده فصل مىباشد در فصل اوّل ثابت مىكند كه باريتعالى علّت موجب نيست بلكه قادر مختار است.در فصل دوّم از راه اينكه افعال خداوند درنهايت خوبى و حكمت است عالم بودن وى را اثبات مىكند در فصل سوّم حيات الهى مورد بررسى قرار مىگيرد كه متوقّف برعلم و قدرت است سپس مريد بودن و متكلّم بودن خداوند ثابت مىشود چون ناگوئى برخدا نقص است و نقص بر خداوند محال است لازم به ذكر است كه در این رساله دربارۀ قديم و حادث بودن كلام الهى سخنى به ميان نمىآورد ولى ظاهرا در كتاب «مسائل پنجگانه» در این باب مطالبى دارد فصل ششم دربارۀ سميع و بصير بودن خداوند است زيرا ناشنوايى و نابينايى نقص به شمار مىرود و نقص برای خدا محال است در فصل بعدى علم، قدرت و حيات باريتعالى را قديم دانسته و بر آن برهان اقامه مىكند [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در یکى از کتابهاى خود سخت بر اشاعره حمله مىكند كه اينان قائل به قدماى ثمانيه هستند كه صفات الهى را زايد بر ذات مىدانند در فصل هشتم مذهب ابوعلى و ابوهاشم در رابطه با محدث بودن اراده باريتعالى ابطال مىشود كرّاميان گروهى هستند كه ذات باريتعالى را محلّ حوادث مىدانندلذا در فصل يازدهم قول آنها بشدت نفى مىشود و در فصل دوازدهم محدث بودن صفات هم رد مىشود. | ||
باب چهارم: | باب چهارم: | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
باب پنجم: | باب پنجم: | ||
باب پنجم | باب پنجم این رساله اختصاص به نبوّت و رسالت پيامبر گرامى اسلام(ص) دارد و شامل پنج فصل است در فصل اوّل به اثبات رسالت پيامبر اسلام(ص) مىپردازد و دراينباره تحدّىقرآن را بعنوان بهترين معجزه بشمار مىآورد سپس عصمت انبياء را ثابت مىكند چون اصولا متابعت كسى كه معصوم نيست بهيچ وجه معقول نمىباشد در فصل سوّم در جايز بودن كرامات اوليا صحبت مىشود و حضرت مريم را بعنوان بهترين شاهد بر دليل خود مىآورد و در پایان این باب پيامبر اسلام را بر ساير انبياء و حتى فرشتگان برتر مىداند و فرمايش نبوى را كه فرمود: «لا تفضلونى على يونس من متى» را حمل بر تواضع پيامبر اسلام مىداند. | ||
باب ششم: | باب ششم: |
ویرایش