ابن فارس، احمد بن فارس: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' اين ' به ' این '
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
خط ۴۱: خط ۴۱:
'''اِبْن فارِس، ابوالحسين احمد بن فارس بن زكريا بن حبيب'''، نحوى، لغوى، اديب، شاعر و یکى از چهره‌هاى درخشان ادب عربى در سده‌ى 4ق سال و محل تولد او به درستى روشن نيست؛ اما ظاهراً در یکى از روستاهاى قزوین به دنيا آمده است. نخستين آگاهى ما درباره‌ى زندگى او از آغاز تحصيلات اوست. وى در قزوین نزد پدرش زكريا بن فارس كه فقيهى شافعى مذهب و دانشمندى اهل لغت و ادب بود، دانش آموخت و چندى بعد از ايشان کتاب اصلاح المنطق ابن سكّيت را روايت كرد. در موارد ديگرى نيز از پدر خود روايت كرده است.
'''اِبْن فارِس، ابوالحسين احمد بن فارس بن زكريا بن حبيب'''، نحوى، لغوى، اديب، شاعر و یکى از چهره‌هاى درخشان ادب عربى در سده‌ى 4ق سال و محل تولد او به درستى روشن نيست؛ اما ظاهراً در یکى از روستاهاى قزوین به دنيا آمده است. نخستين آگاهى ما درباره‌ى زندگى او از آغاز تحصيلات اوست. وى در قزوین نزد پدرش زكريا بن فارس كه فقيهى شافعى مذهب و دانشمندى اهل لغت و ادب بود، دانش آموخت و چندى بعد از ايشان کتاب اصلاح المنطق ابن سكّيت را روايت كرد. در موارد ديگرى نيز از پدر خود روايت كرده است.


وى از آغاز تشنه‌ى آموختن بود و چنانكه پيداست، در اين راه از هيچ كوششى فروگذار نكرد. آوازه‌ى هر استادى را در هرجا كه شنيد، به سوى وى شتافت؛ در قزوین، همدان، زنجان، ميانه، اصفهان و بغداد به تحصيل پرداخت و استادان بسيار ديد، به گونه‌اى كه اكنون نام بيش از 30 تن از استادان او در دست است كه معروف‌ترين آنها اينانند:
وى از آغاز تشنه‌ى آموختن بود و چنانكه پيداست، در این راه از هيچ كوششى فروگذار نكرد. آوازه‌ى هر استادى را در هرجا كه شنيد، به سوى وى شتافت؛ در قزوین، همدان، زنجان، ميانه، اصفهان و بغداد به تحصيل پرداخت و استادان بسيار ديد، به گونه‌اى كه اكنون نام بيش از 30 تن از استادان او در دست است كه معروف‌ترين آنها اينانند:


ابوالفضل محمد بن عميد، على بن ابراهيم بن سلمه‌ى قطان، [[طبرانی، سلیمان بن احمد|ابوالقاسم سليمان ابن احمد بن ايوب طبرانى]]، [[سیرافی، حسن بن عبدالله|ابوسعيد سيرافى]] و گروهى ديگر.
ابوالفضل محمد بن عميد، على بن ابراهيم بن سلمه‌ى قطان، [[طبرانی، سلیمان بن احمد|ابوالقاسم سليمان ابن احمد بن ايوب طبرانى]]، [[سیرافی، حسن بن عبدالله|ابوسعيد سيرافى]] و گروهى ديگر.


چند تن از چهره‌هاى بزرگ ادبى و سياسى در سده‌ى 4ق از شاگردان او بوده‌اند. نخستين آنها بديع الزمان همدانى پايه‌گذار فن مقامه‌نویسى است كه گفته‌اند، اين فن را از وى آموخت، [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] وزير دانشمند و ادب دوست ديلميان از ديگر شاگردان او بود، ابوالفتح ابن عميد، فرزند ابوالفضل ابن عميد كه جانشين پدر در مقام وزارت شد، ابوطالب مجدالدوله. زهير عبدالمحسن سلطان فهرستى نسبتاً جامع از شاگردان وى فراهم آورده است.
چند تن از چهره‌هاى بزرگ ادبى و سياسى در سده‌ى 4ق از شاگردان او بوده‌اند. نخستين آنها بديع الزمان همدانى پايه‌گذار فن مقامه‌نویسى است كه گفته‌اند، این فن را از وى آموخت، [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] وزير دانشمند و ادب دوست ديلميان از ديگر شاگردان او بود، ابوالفتح ابن عميد، فرزند ابوالفضل ابن عميد كه جانشين پدر در مقام وزارت شد، ابوطالب مجدالدوله. زهير عبدالمحسن سلطان فهرستى نسبتاً جامع از شاگردان وى فراهم آورده است.


برخى از جنبه‌هاى شخصيت ابن فارس نيز قابل تأمل است، وى به امور دنيا سخت بى‌اعتنا بود و به همين سبب همواره از رفتار هم روزگاران خویش شكوه داشت و چندان بخشنده بود كه گاه حتى جامه و فرش خانه‌ى خویش را به نيازمندان مى‌بخشيد. [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] داستان جالبى در اين باره نقل كرده است.
برخى از جنبه‌هاى شخصيت ابن فارس نيز قابل تأمل است، وى به امور دنيا سخت بى‌اعتنا بود و به همين سبب همواره از رفتار هم روزگاران خویش شكوه داشت و چندان بخشنده بود كه گاه حتى جامه و فرش خانه‌ى خویش را به نيازمندان مى‌بخشيد. [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] داستان جالبى در این باره نقل كرده است.


همه‌ى شهرت ابن فارس مرهون تأليفات او در زمينه‌ى لغت است؛ اما ثعالبى او را داراى ذوق شاعرانه نيز دانسته و [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] از اشعار فراوان و زيباى وى ياد كرده و ياقوت 12 قطعه از سروده‌هاى او را شامل 45 بيت آورده است. برخى از سروده‌هاى او نيز به عنوان ضرب‌المثل در نوشته‌هاى غير ادبى نقل شده است.
همه‌ى شهرت ابن فارس مرهون تأليفات او در زمينه‌ى لغت است؛ اما ثعالبى او را داراى ذوق شاعرانه نيز دانسته و [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] از اشعار فراوان و زيباى وى ياد كرده و ياقوت 12 قطعه از سروده‌هاى او را شامل 45 بيت آورده است. برخى از سروده‌هاى او نيز به عنوان ضرب‌المثل در نوشته‌هاى غير ادبى نقل شده است.
خط ۵۴: خط ۵۴:




درباره‌ى مذهب ابن فارس نيز چون بسيارى ديگر از مشاهير اختلاف است. گفته‌اند كه وى شافعى بود؛ اما پس از اقامت در رى به مذهب مالك درآمد. توجيه خود وى در باب اين تغيير مذهب قابل تأمل است: چون در رى هيچ كس را پيرو مالك نديدم، غيرتم به جوش آمد و به مذهب او درآمدم؛ اما اين توجيه درباره‌ى تغيير مذهب او كه ظاهراً بسيار مقيد به دين بوده است، چندان راست نمى‌آيد، به ویژه آنكه اين تغيير مذهب درست در زمانى صورت گرفته است كه وى در كنف حمايت خاندانى شيعى مذهب درآمده و با [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] كه خود سخت پاى بند اين مذهب بود، دوستى يافته بود. از سوى ديگر قاضى عياض به نقل از گروهى از مغربیانى كه با ابن فارس ديدار كرده بوده‌اند، مالكى بودن وى را قطعى دانسته؛ اما گفته است كه برخى از مشرقيان او را به دليل شرحى كه بر مختصر مرنى نوشته است، شافعى دانسته‌اند. اين مطلب را برخى ديگر از مآخذ نيز تأييد كرده‌اند؛ اما به رغم اين گفته‌ها، طوسى و به پيروى از او [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهر آشوب]] او را در شمار شیعیان دانسته‌اند و رافعى در ادامه‌ى یکى از مجالس املاى او، روايتى از امام هشتم شیعیان (ع) از او نقل كرده و در جاى ديگر به کتابى كه وى در معنى «آل» تأليف كرده، اشاره كرده است.
درباره‌ى مذهب ابن فارس نيز چون بسيارى ديگر از مشاهير اختلاف است. گفته‌اند كه وى شافعى بود؛ اما پس از اقامت در رى به مذهب مالك درآمد. توجيه خود وى در باب این تغيير مذهب قابل تأمل است: چون در رى هيچ كس را پيرو مالك نديدم، غيرتم به جوش آمد و به مذهب او درآمدم؛ اما این توجيه درباره‌ى تغيير مذهب او كه ظاهراً بسيار مقيد به دين بوده است، چندان راست نمى‌آيد، به ویژه آنكه این تغيير مذهب درست در زمانى صورت گرفته است كه وى در كنف حمايت خاندانى شيعى مذهب درآمده و با [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] كه خود سخت پاى بند این مذهب بود، دوستى يافته بود. از سوى ديگر قاضى عياض به نقل از گروهى از مغربیانى كه با ابن فارس ديدار كرده بوده‌اند، مالكى بودن وى را قطعى دانسته؛ اما گفته است كه برخى از مشرقيان او را به دليل شرحى كه بر مختصر مرنى نوشته است، شافعى دانسته‌اند. این مطلب را برخى ديگر از مآخذ نيز تأييد كرده‌اند؛ اما به رغم این گفته‌ها، طوسى و به پيروى از او [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهر آشوب]] او را در شمار شیعیان دانسته‌اند و رافعى در ادامه‌ى یکى از مجالس املاى او، روايتى از امام هشتم شیعیان (ع) از او نقل كرده و در جاى ديگر به کتابى كه وى در معنى «آل» تأليف كرده، اشاره كرده است.


برخى اشارات ديگر نيز درباره‌ى شيعه بودن وى موجود است، از جمله اينكه گفته‌اند، وى از استادان [[شيخ صدوق]] بوده و [[شيخ صدوق]] در [[كمال‌الدين و تمام النعمة (انتشارات اسلامیه)|اكمال‌ الدين]] خود به اين موضوع اشاره كرده است. همچنين حديثى مربوط به رؤيت امام دوازدهم(ع) نيز به وى منسوب است. بنابر آنچه گفته شد، هيچ دليل قانع كننده‌اى برای تعيين قطعى مذهب او در دست نيست. از اين رو، اصحاب هر مذهب كوشيده‌اند اين دانشمند بزرگ را به جرگه‌ى همكيشان خویش وارد كنند.
برخى اشارات ديگر نيز درباره‌ى شيعه بودن وى موجود است، از جمله اينكه گفته‌اند، وى از استادان [[شيخ صدوق]] بوده و [[شيخ صدوق]] در [[كمال‌الدين و تمام النعمة (انتشارات اسلامیه)|اكمال‌ الدين]] خود به این موضوع اشاره كرده است. همچنين حديثى مربوط به رؤيت امام دوازدهم(ع) نيز به وى منسوب است. بنابر آنچه گفته شد، هيچ دليل قانع كننده‌اى برای تعيين قطعى مذهب او در دست نيست. از این رو، اصحاب هر مذهب كوشيده‌اند این دانشمند بزرگ را به جرگه‌ى همكيشان خویش وارد كنند.


==آثار==
==آثار==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش