۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
'''مير نظامالدين عليشير نوائى''' شاعر و معروفترين و دانشمندترين وزير دوره تيمورى و از بزرگزادگان خاندان جغتايى، حاكم ماوراءالنهر، كاشغر و بلخ و بدخشان بود. | '''مير نظامالدين عليشير نوائى''' شاعر و معروفترين و دانشمندترين وزير دوره تيمورى و از بزرگزادگان خاندان جغتايى، حاكم ماوراءالنهر، كاشغر و بلخ و بدخشان بود. | ||
وى در 17 رمضان سال 844ق در شهر هرات و در ناحيه دولتخانه، نزدیک پل تولكى متولد شد. مادرش دختر ابوسعيد چنگ، از اميرزادگان كابل بود كه در دستگاه تيموريان دايه بود و به همين سبب فرزندش نسبت به | وى در 17 رمضان سال 844ق در شهر هرات و در ناحيه دولتخانه، نزدیک پل تولكى متولد شد. مادرش دختر ابوسعيد چنگ، از اميرزادگان كابل بود كه در دستگاه تيموريان دايه بود و به همين سبب فرزندش نسبت به حسین بايقرا كوكلتاش (برادر رضاعى) بود. پدرش امير غياثالدين كجكنه (كجكينه) از تركان جغتايى و حاكم سبزوار و در خدمت شاهرخ تيمورى بود. | ||
وى پس از مرگ شاهرخ، براى حفظ جان خود، راه شيراز را در پيش گرفت و كودك شش ساله با استعداد خود را همراهش برد و در تفت با شرفالدين على يزدى مورخ مشهور ديدار كرد. وى ايام كودكى خود را در مصاحبت | وى پس از مرگ شاهرخ، براى حفظ جان خود، راه شيراز را در پيش گرفت و كودك شش ساله با استعداد خود را همراهش برد و در تفت با شرفالدين على يزدى مورخ مشهور ديدار كرد. وى ايام كودكى خود را در مصاحبت حسین ميرزا بايقرا در مشهد گذرانيد و بدين علت رشته دوستى اين دو مستحكم بود تا زمانى كه حسین ميرزا بايقرا بر هرات مسلط شد و امير عليشير را در سال 876ق به امارت ديوان منصوب كرد. نفوذى كه او اعمال مىكرد، به قدرى مؤثر و مقتدرانه بود كه پس از سلطان، شخص دوم دولت و مملكت به حساب مىآمد. روابط بين حاكم و مشاورش در طى اين دوران، محكم و عميق شد و اين حالت سالها ادامه داشت و در سال 892ق به مدت پانزده ماه حاكم استرآباد گرديد، اما پس از يكسال، استعفا كرد. وى در ايجاد مدارس و محافل علمى در خراسان و رفع نواقص حكومت تيموريان و ايجاد رفاه عمومى براى مردم مىكوشيد و از ميزان بار مالياتها كاست و دست مأموران فاسد را كوتاه كرد. | ||
نوائى به هدايت مولانا نورالدين [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]]، به طريقه دراويش نقشبندى گرويد. وى مؤلف و نويسنده شايستهاى بود و به كارهاى هنرى علاقه داشت و «خمسة المتحيرين» را در شرح حال جامى نوشت. او را پدر ادبيات تركى معرفى مىكنند، وى زبان تركى را بر فارسی مرجح مىپنداشت و «محاكمة اللغتين» را در همين موضوع نوشت. | نوائى به هدايت مولانا نورالدين [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]]، به طريقه دراويش نقشبندى گرويد. وى مؤلف و نويسنده شايستهاى بود و به كارهاى هنرى علاقه داشت و «خمسة المتحيرين» را در شرح حال جامى نوشت. او را پدر ادبيات تركى معرفى مىكنند، وى زبان تركى را بر فارسی مرجح مىپنداشت و «محاكمة اللغتين» را در همين موضوع نوشت. |
ویرایش