الآداب الشرعیة و المنح المرعیة: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[دمشقی، ابومعاذ ایمن بن عارف]] (حاشيه نويس) | [[دمشقی، ابومعاذ ایمن بن عارف]] (حاشيه نويس) | ||
[[ابن مفلح، محمد بن مفلح]] ( | [[ابن مفلح، محمد بن مفلح]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 179/5 /الف2آ4 | | کد کنگره =BP 179/5 /الف2آ4 | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
محقق اثر در مقدمهاش پس از ارائه تعريف لغوى و اصطلاحى ادب، مراتب سهگانه ادب با خالق، پيامبر(ص) و مردم را تبيين كرده است. سپس اقوام چند تن از علما را اهل سنت را در رابطه با ادب متذكر مىشود. سپس شرح حال وى را مورد بررسى قرار مىدهد.<ref>مقدمه محقق، ص3-8</ref> | محقق اثر در مقدمهاش پس از ارائه تعريف لغوى و اصطلاحى ادب، مراتب سهگانه ادب با خالق، پيامبر(ص) و مردم را تبيين كرده است. سپس اقوام چند تن از علما را اهل سنت را در رابطه با ادب متذكر مىشود. سپس شرح حال وى را مورد بررسى قرار مىدهد.<ref>مقدمه محقق، ص3-8</ref> | ||
نگارش آداب و سنن پيش از اين اثر نيز سابقه داشته كه | نگارش آداب و سنن پيش از اين اثر نيز سابقه داشته كه نویسنده در ابتداى کتاب به نام تعدادى از نويسندگان در اين موضوع اشاره كرده است: ابىداود سجستانى صاحب السنن، ابوبكر خلاّل، ابىبكر عبدالعزيز، قاضى ابىيعلى، ابن عقيل و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]].<ref>متن کتاب، ص9</ref> | ||
وى در فصل اول کتاب بيان مراتب خوف، صبر و رضا پرداخته و به سخنان برخى از بزرگان، از جمله شيخ تقىالدين در «تحفة العراقية»، عبدالرحمن بن عوف و ابوالفرج بن جوزى در اين زمينه، اشاره كرده است.<ref>همان، ص10</ref> | وى در فصل اول کتاب بيان مراتب خوف، صبر و رضا پرداخته و به سخنان برخى از بزرگان، از جمله شيخ تقىالدين در «تحفة العراقية»، عبدالرحمن بن عوف و ابوالفرج بن جوزى در اين زمينه، اشاره كرده است.<ref>همان، ص10</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
در فصل دوم، سخنان بزرگان در مورد بهتان، غيبت، سخنچينى و نفاق آمده است. در روايتى كه در اين فصل ذكر شده، خداوند به عيسى(ع) فرمود: سخن مردم در مورد خودت، تو را اندوهگين نسازد، زيرا اگر دروغ باشد، برای تو حسنهاى است كه انجامش ندادهاى و اگر راست باشد، كفاره گناهت مىباشد.<ref>همان، ص15</ref> | در فصل دوم، سخنان بزرگان در مورد بهتان، غيبت، سخنچينى و نفاق آمده است. در روايتى كه در اين فصل ذكر شده، خداوند به عيسى(ع) فرمود: سخن مردم در مورد خودت، تو را اندوهگين نسازد، زيرا اگر دروغ باشد، برای تو حسنهاى است كه انجامش ندادهاى و اگر راست باشد، كفاره گناهت مىباشد.<ref>همان، ص15</ref> | ||
در فصل سوم، مكر، خدعه، تمسخر و استهزاء در آيات و روايات بررسى شده است. | در فصل سوم، مكر، خدعه، تمسخر و استهزاء در آيات و روايات بررسى شده است. نویسنده در حرمت اين امور، به آياتى از قرآن كريم، از جمله آيه 11 سوره حجرات و آيه اول سوره همزه اشاره و رواياتى در ذم اين امور آورده است. از جمله روايتى مرفوعه از ترمذى بدين مضمون كه «ملعون است كسى كه مؤمنى را آزرده و با او مكر كند».<ref>همان، ص18</ref> | ||
در ديگر فصول جلد اول نيز مباحثى چون توبه و حقيقت آن، آداب امر به معروف و نهى از منكر و مراتب آن، نیکى به والدين، صله رحم و مانند آن مطرح شده است. | در ديگر فصول جلد اول نيز مباحثى چون توبه و حقيقت آن، آداب امر به معروف و نهى از منكر و مراتب آن، نیکى به والدين، صله رحم و مانند آن مطرح شده است. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
فهرست مطالب هر جلد در انتهاى آن آمده است. | فهرست مطالب هر جلد در انتهاى آن آمده است. | ||
محقق اثر در پاورقى، روايات و مطالب | محقق اثر در پاورقى، روايات و مطالب نویسنده را مستند كرده است؛ در مواردى هم كه نتوانسته منبعى بيابد متذكر شده است.<ref>ر.ک: ص173، پاورقى اول</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
نسخهٔ ۴ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۵۵
الآداب الشرعیة و المنح المرعیة | |
---|---|
پدیدآوران | دمشقی، ابومعاذ ایمن بن عارف (حاشيه نويس) ابن مفلح، محمد بن مفلح (نویسنده) |
ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1424 ق یا 2003 م |
چاپ | 2 |
موضوع | فقه حنبلی - قرن 8ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | BP 179/5 /الف2آ4 |
الآداب الشرعية و المنح المرعية اثر شمسالدين محمد بن مفلح مقدسى حنبلى (متوفى 763ق)، مجموعهاى از آداب و سنن اسلامى مستند به آيات و روايات است كه به زبان عربى و در قرن هشتم هجرى نوشته شده است. اين نسخه از کتاب توسط ابومعاذ ايمن بن عارف دمشقى مورد تحقيق و تصحيح قرار گرفته است.
ساختار
کتاب با مقدمه مصحح آغاز و مطالب در سه جلد و حدود 130 فصل، تنظيم شده است. در ترتيب و تنظيم فصول، نظم خاصى رعايت نشده است. همچنين حجم مطالب فصول نيز از نظم خاصى پيروى نمىكنند؛ بهگونهاى كه برخى از فصول در چند صفحه آمده و برخى نيز، بيش از چند سطر را به خود اختصاص نداده است.
گزارش محتوا
محقق اثر در مقدمهاش پس از ارائه تعريف لغوى و اصطلاحى ادب، مراتب سهگانه ادب با خالق، پيامبر(ص) و مردم را تبيين كرده است. سپس اقوام چند تن از علما را اهل سنت را در رابطه با ادب متذكر مىشود. سپس شرح حال وى را مورد بررسى قرار مىدهد.[۱]
نگارش آداب و سنن پيش از اين اثر نيز سابقه داشته كه نویسنده در ابتداى کتاب به نام تعدادى از نويسندگان در اين موضوع اشاره كرده است: ابىداود سجستانى صاحب السنن، ابوبكر خلاّل، ابىبكر عبدالعزيز، قاضى ابىيعلى، ابن عقيل و ابن جوزى.[۲]
وى در فصل اول کتاب بيان مراتب خوف، صبر و رضا پرداخته و به سخنان برخى از بزرگان، از جمله شيخ تقىالدين در «تحفة العراقية»، عبدالرحمن بن عوف و ابوالفرج بن جوزى در اين زمينه، اشاره كرده است.[۳]
در فصل دوم، سخنان بزرگان در مورد بهتان، غيبت، سخنچينى و نفاق آمده است. در روايتى كه در اين فصل ذكر شده، خداوند به عيسى(ع) فرمود: سخن مردم در مورد خودت، تو را اندوهگين نسازد، زيرا اگر دروغ باشد، برای تو حسنهاى است كه انجامش ندادهاى و اگر راست باشد، كفاره گناهت مىباشد.[۴]
در فصل سوم، مكر، خدعه، تمسخر و استهزاء در آيات و روايات بررسى شده است. نویسنده در حرمت اين امور، به آياتى از قرآن كريم، از جمله آيه 11 سوره حجرات و آيه اول سوره همزه اشاره و رواياتى در ذم اين امور آورده است. از جمله روايتى مرفوعه از ترمذى بدين مضمون كه «ملعون است كسى كه مؤمنى را آزرده و با او مكر كند».[۵]
در ديگر فصول جلد اول نيز مباحثى چون توبه و حقيقت آن، آداب امر به معروف و نهى از منكر و مراتب آن، نیکى به والدين، صله رحم و مانند آن مطرح شده است.
در جلد دوم نيز پس از طرح مباحثى چون آداب کتابت، معاشرت و مانند آن در دو فصل كلى به دو موضوع «قرآن و مصحف» و «طب و معالجه» پرداخته شده است.
در جلد سوم کتاب نيز آداب خوردن و نوشيدن و خواص خوراكىها، آداب مسجد، آداب پوشيدنىها و مستحبات و مكروهات فراوانى مورد مطالعه قرار گرفته است.
وضعيت کتاب
فهرست مطالب هر جلد در انتهاى آن آمده است.
محقق اثر در پاورقى، روايات و مطالب نویسنده را مستند كرده است؛ در مواردى هم كه نتوانسته منبعى بيابد متذكر شده است.[۶]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.