جامع الرواة و إزاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''جامع الرواة و إزاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد'''، تأليف [[محمد بن على اردبيلى غروى حائرى]] از جمله منابع مهم علم رجال است كه در دو مجلد به زبان عربى نگارش شده است. نويسنده از دانشمندان بنام دوره صفوى و از شاگردان مبرز [[علامه مجلسی|علامه محمدباقر مجلسى]] بوده كه كتاب را پس از بيست سال تلاش در سال 1100ق، به پايان رسانده است (مقدمه، صفحه ب). خود مؤلف در مقدمه كتاب تذكر مىدهد كه در حدود دوازده هزار از اخبارى كه در نظر علماء و بزرگان از دانشمندان شيعه، تا آن روز مجهول و يا ضعيف و يا مرسل بود، بهواسطه اين تأليف شريف معلوم و صحيح شناخته شده است<ref>مقدمه، ص6</ref> | '''جامع الرواة و إزاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد'''، تأليف [[محمد بن على اردبيلى غروى حائرى]] از جمله منابع مهم علم رجال است كه در دو مجلد به زبان عربى نگارش شده است. نويسنده از دانشمندان بنام دوره صفوى و از شاگردان مبرز [[علامه مجلسی|علامه محمدباقر مجلسى]] بوده كه كتاب را پس از بيست سال تلاش در سال 1100ق، به پايان رسانده است (مقدمه، صفحه ب). خود مؤلف در مقدمه كتاب تذكر مىدهد كه در حدود دوازده هزار از اخبارى كه در نظر علماء و بزرگان از دانشمندان شيعه، تا آن روز مجهول و يا ضعيف و يا مرسل بود، بهواسطه اين تأليف شريف معلوم و صحيح شناخته شده است.<ref>مقدمه، ص6</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
روى همين اصل و فائده سرشار كتاب است كه وقتى كه تمام مىشود، از اساتيد و دانشمندان معاصر خود در اصفهان كه محل اين تأليف گرانمايه است، دعوت مىكند؛ پس از آنكه همگى در منزل او حضور به هم مىرسانند، نتيجه زحمات خود را در اختيار آنها گذاشته و خواهش مىكند كه مقدمه و خطبه كتاب را آنان مرقوم دارند؛ علامه محمدباقر مجلسى كه استاد مؤلف بوده و اجازه مفصلى نيز به او داده كه در آخر كتاب ذكر شده است، شروع نموده و «بسم الله الرحمن الرحيم» را به خط خود مىنويسد و [[آقاجمال خونسارى]] «الحمد لله» را مىنويسد و..<ref>نورى، حسن، ص84 - 85</ref> | روى همين اصل و فائده سرشار كتاب است كه وقتى كه تمام مىشود، از اساتيد و دانشمندان معاصر خود در اصفهان كه محل اين تأليف گرانمايه است، دعوت مىكند؛ پس از آنكه همگى در منزل او حضور به هم مىرسانند، نتيجه زحمات خود را در اختيار آنها گذاشته و خواهش مىكند كه مقدمه و خطبه كتاب را آنان مرقوم دارند؛ علامه محمدباقر مجلسى كه استاد مؤلف بوده و اجازه مفصلى نيز به او داده كه در آخر كتاب ذكر شده است، شروع نموده و «بسم الله الرحمن الرحيم» را به خط خود مىنويسد و [[آقاجمال خونسارى]] «الحمد لله» را مىنويسد و..<ref>نورى، حسن، ص84 - 85</ref> | ||
نويسنده در آخر كتاب «جامع الرواة»، تلخيص كتاب «[[تصحيح الأسانيد]]» خود را كه يكى ديگر از تأليفات سودمند اوست، به مناسبتى آورده و همين تلخيص است كه آن را [[محدث نورى]] در آخر «[[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]]» ذكر نموده است و اينكه [[آقابزرگ تهرانی]] در «[[الذریعة إلی تصانیف الشیعة|الذريعة]]» نوشتهاند كه تمام «تصحيح الأسانيد» در آخر مجلد سوم «مستدرك» ذكر شده، سهو قلمى است<ref>همان، ص86</ref> | نويسنده در آخر كتاب «جامع الرواة»، تلخيص كتاب «[[تصحيح الأسانيد]]» خود را كه يكى ديگر از تأليفات سودمند اوست، به مناسبتى آورده و همين تلخيص است كه آن را [[محدث نورى]] در آخر «[[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]]» ذكر نموده است و اينكه [[آقابزرگ تهرانی]] در «[[الذریعة إلی تصانیف الشیعة|الذريعة]]» نوشتهاند كه تمام «تصحيح الأسانيد» در آخر مجلد سوم «مستدرك» ذكر شده، سهو قلمى است.<ref>همان، ص86</ref> | ||
كتاب «جامع الرواة» تقريباً ذيلى است براى كتاب رجال «[[تلخيص المقال]]» [[سيد محمد استرآبادى]] و كتاب «[[نقد الرجال]]» [[سيد مصطفى تفرشى]] كه با «مح» به اولى و با «س» به دومى اشاره شده است؛ لذا در خاتمه كتاب «جامع الرواة» كه با جمله «الخاتمة تشتمل على فوائد نافعة» شروع مىشود، ده فائده كه در آخر كتاب «تلخيص المقال» و پنج فائده كه در آخر كتاب «نقد الرجال» بوده عيناً نقل و در بعضى از آنها نيز متعرض شرحى گرديده است و در آخر فائده هشتم از فوائد خاتمه «تلخيص المقال»، تلخيص «تصحيح الأسانيد» خود را به مناسبتى ذكر نموده است. البته اين فائدهها بهطور مرتب ذكر نشده است؛ روى همين جهت كه فوائد مرتباًً نقل نشده، صاحب «الذريعة» گمان كردهاند كه در خاتمه «جامع الرواة» ده فائده ذكر شده؛ بااينكه چنين نيست و نيز احتمال داده كه فوائد از خود صاحب «جامع الرواة» است. | كتاب «جامع الرواة» تقريباً ذيلى است براى كتاب رجال «[[تلخيص المقال]]» [[سيد محمد استرآبادى]] و كتاب «[[نقد الرجال]]» [[سيد مصطفى تفرشى]] كه با «مح» به اولى و با «س» به دومى اشاره شده است؛ لذا در خاتمه كتاب «جامع الرواة» كه با جمله «الخاتمة تشتمل على فوائد نافعة» شروع مىشود، ده فائده كه در آخر كتاب «تلخيص المقال» و پنج فائده كه در آخر كتاب «نقد الرجال» بوده عيناً نقل و در بعضى از آنها نيز متعرض شرحى گرديده است و در آخر فائده هشتم از فوائد خاتمه «تلخيص المقال»، تلخيص «تصحيح الأسانيد» خود را به مناسبتى ذكر نموده است. البته اين فائدهها بهطور مرتب ذكر نشده است؛ روى همين جهت كه فوائد مرتباًً نقل نشده، صاحب «الذريعة» گمان كردهاند كه در خاتمه «جامع الرواة» ده فائده ذكر شده؛ بااينكه چنين نيست و نيز احتمال داده كه فوائد از خود صاحب «جامع الرواة» است. |
نسخهٔ ۲۴ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۵۷
جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد | |
---|---|
پدیدآوران | اردبیلی، محمد بن علی (نويسنده) |
ناشر | دار الأضواء |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1403 ق یا 1983 م |
چاپ | 1 |
موضوع | حدیث - علم الرجال محدثان شیعه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 115 /الف4ج2 1362 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
جامع الرواة و إزاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد، تأليف محمد بن على اردبيلى غروى حائرى از جمله منابع مهم علم رجال است كه در دو مجلد به زبان عربى نگارش شده است. نويسنده از دانشمندان بنام دوره صفوى و از شاگردان مبرز علامه محمدباقر مجلسى بوده كه كتاب را پس از بيست سال تلاش در سال 1100ق، به پايان رسانده است (مقدمه، صفحه ب). خود مؤلف در مقدمه كتاب تذكر مىدهد كه در حدود دوازده هزار از اخبارى كه در نظر علماء و بزرگان از دانشمندان شيعه، تا آن روز مجهول و يا ضعيف و يا مرسل بود، بهواسطه اين تأليف شريف معلوم و صحيح شناخته شده است.[۱]
ساختار
مباحث، به ترتيب حروف الفبا از حرف غين در جلد اول و مابقى حروف در جلد دوم كتاب ذكر شده است. در انتهاى جلد دوم ده فائده نيز ذكر شده كه توضيح آن در گزارش محتوا خواهد آمد.
گزارش محتوا
در اين كتاب، ابتكاراتى به كار رفته است كه تا زمان مؤلف در تأليفات دانشمندان علم رجال سابقه نداشته و از شاهكارهاى بارز آن مىتوان چند فراز را نشان داد:
- قلبها و تحريفها: كه اكثر يا بهواسطه بدى خط نسخه كتابهايى كه از آنها استنساخ مىشده و يا كمى دانش نساخ كتب پيش آمده بود؛ مثلاً در سند حديثى بهجاى حسن بن حسين، حسين بن حسن نوشته شده و در كتابهاى بعدى تكرار شده بود و به همين جهت، چون حسن بن حسين را دانشمندان رجال نمىشناختند، به متن حديث عمل نمودن مشكل بود.
- مشتبهات: كه مثلاً در سند حديثى ابن محبوب ذكر شده بود و اين واسطه را نمىدانستند على بن محبوب است يا حسن بن محبوب و روى اين شبهه از عمل به آن صرف نظر مىشد تا قرينهاى در خارج آشكار شود.
- حذف واسطه: كه در موقع استنساخ و يا به علل ديگر گاهى يك يا دو نفر از رجال حديث از سند حذف شده بودند و به همين جهت مثلاً على بن ابراهيم كه بايد از [[امام صادق(ع)|امام جعفر صادق(ع) به پنج يا چهار واسطه نقل حديث كند، مىديديم به سه يا دو واسطه نقل كرده و در نتيجه فقهاء و بزرگان را دچار فكر و ترديد مىنمود كه اشخاص افتاده از سند، چه كسانى هستند؟ و يا چطور شده به دو واسطه نقل شده است؟
صاحب «جامع الرواة» توانسته بهخوبى از عهده تصحيح و تبيين و حل اين مشكلات با راههاى مختلف كه از ابتكارات خود اوست برآيد و از راه جمع نمودن سند و قرينه نمودن آنها به يكديگر و نشان دادن استادها و شاگردان هر كسى و طرق ديگر كه از مطالعه اصل كتاب بهخوبى پيداست، اين مشكلات را حل نموده و نشان دهد كه در آن سند به اين دليل حسن بن حسين درست است نه حسين بن حسن و در آنجا مراد از ابن محبوب، حسن بن محبوب است نه على بن محبوب و در آن ديگر دو نفر به نام فلان و فلان به اين دليل و به اين قرينه حذف شدهاند.
روى همين اصل و فائده سرشار كتاب است كه وقتى كه تمام مىشود، از اساتيد و دانشمندان معاصر خود در اصفهان كه محل اين تأليف گرانمايه است، دعوت مىكند؛ پس از آنكه همگى در منزل او حضور به هم مىرسانند، نتيجه زحمات خود را در اختيار آنها گذاشته و خواهش مىكند كه مقدمه و خطبه كتاب را آنان مرقوم دارند؛ علامه محمدباقر مجلسى كه استاد مؤلف بوده و اجازه مفصلى نيز به او داده كه در آخر كتاب ذكر شده است، شروع نموده و «بسم الله الرحمن الرحيم» را به خط خود مىنويسد و آقاجمال خونسارى «الحمد لله» را مىنويسد و..[۲]
نويسنده در آخر كتاب «جامع الرواة»، تلخيص كتاب «تصحيح الأسانيد» خود را كه يكى ديگر از تأليفات سودمند اوست، به مناسبتى آورده و همين تلخيص است كه آن را محدث نورى در آخر «مستدرك» ذكر نموده است و اينكه آقابزرگ تهرانی در «الذريعة» نوشتهاند كه تمام «تصحيح الأسانيد» در آخر مجلد سوم «مستدرك» ذكر شده، سهو قلمى است.[۳]
كتاب «جامع الرواة» تقريباً ذيلى است براى كتاب رجال «تلخيص المقال» سيد محمد استرآبادى و كتاب «نقد الرجال» سيد مصطفى تفرشى كه با «مح» به اولى و با «س» به دومى اشاره شده است؛ لذا در خاتمه كتاب «جامع الرواة» كه با جمله «الخاتمة تشتمل على فوائد نافعة» شروع مىشود، ده فائده كه در آخر كتاب «تلخيص المقال» و پنج فائده كه در آخر كتاب «نقد الرجال» بوده عيناً نقل و در بعضى از آنها نيز متعرض شرحى گرديده است و در آخر فائده هشتم از فوائد خاتمه «تلخيص المقال»، تلخيص «تصحيح الأسانيد» خود را به مناسبتى ذكر نموده است. البته اين فائدهها بهطور مرتب ذكر نشده است؛ روى همين جهت كه فوائد مرتباًً نقل نشده، صاحب «الذريعة» گمان كردهاند كه در خاتمه «جامع الرواة» ده فائده ذكر شده؛ بااينكه چنين نيست و نيز احتمال داده كه فوائد از خود صاحب «جامع الرواة» است.
وضعيت كتاب
كتاب، فاقد فهرست و پاورقى است.
پانویس
منابع مقاله
1. مقدمه و متن كتاب.
2. نورى، حسن، آثار علمى آيتالله بروجردى (جامع الرواة)، نشريه فلسفه و كلام، مسجد اعظم، بهمن 1344، شماره 11، ص84 تا 88.