۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
باب پایانی کتاب، به پاسخ به سؤالاتی اختصاص یافته که برگرفته از آیات، روایات و یا نظریه مشهور نزد عامه مردم است. | باب پایانی کتاب، به پاسخ به سؤالاتی اختصاص یافته که برگرفته از آیات، روایات و یا نظریه مشهور نزد عامه مردم است. | ||
سؤال درباره کیفیت سجده ستارگان، خورشید و ماه، آخرین سؤالی است که نویسنده به آن پاسخ میدهد. او میگوید: منظور از سجده در آیه 4 سوره یوسف، سجده معنوی است یا آن حضرت ستارگان و خورشید و ماه را بهصورت انسانی ساجد دیده است<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>. | سؤال درباره کیفیت سجده ستارگان، خورشید و ماه، آخرین سؤالی است که نویسنده به آن پاسخ میدهد. او میگوید: منظور از سجده در آیه 4 سوره یوسف، سجده معنوی است یا آن حضرت ستارگان و خورشید و ماه را بهصورت انسانی ساجد دیده است.<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>. | ||
=== أشعة من عقائد الإسلام=== | === أشعة من عقائد الإسلام=== | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
نویسنده درباره فطرت میگوید: کسی نمیتواند منکر فطرت شود یا درباره آن لجبازی نماید، چه برسد به اینکه باعث تغییر یا تبدیل آن شود؛ زیرا در خلقت خداوند جای هیچ تغییر و تبدیلی نیست؛ بنابراین انسان طالب حق، چارهای جز پذیرش و اقامه دین یکتاپرستی و اجابت ندای فطرت ندارد، تا بدین وسیله هدایت و راهنمایی شود و از طریق اسلام به کمال مطلوب برسد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص8</ref>. | نویسنده درباره فطرت میگوید: کسی نمیتواند منکر فطرت شود یا درباره آن لجبازی نماید، چه برسد به اینکه باعث تغییر یا تبدیل آن شود؛ زیرا در خلقت خداوند جای هیچ تغییر و تبدیلی نیست؛ بنابراین انسان طالب حق، چارهای جز پذیرش و اقامه دین یکتاپرستی و اجابت ندای فطرت ندارد، تا بدین وسیله هدایت و راهنمایی شود و از طریق اسلام به کمال مطلوب برسد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص8</ref>. | ||
در واقع این همان ندایی است که از اعماق وجود آدمی سر میزند؛ ندایی که از هر چیزی به آدمی نزدیکتر و در روح وی تأثیرگذارتر است و دستیابی به حق از این راه، نسبت به دیگر راهها بسیار آسانتر است؛ لذا اعتراف به اسلام و اصول و عقاید آن بسیار ساده و موافق با فطرت و براهان عقلی صحیح است<ref>ر.ک: همان</ref>. | در واقع این همان ندایی است که از اعماق وجود آدمی سر میزند؛ ندایی که از هر چیزی به آدمی نزدیکتر و در روح وی تأثیرگذارتر است و دستیابی به حق از این راه، نسبت به دیگر راهها بسیار آسانتر است؛ لذا اعتراف به اسلام و اصول و عقاید آن بسیار ساده و موافق با فطرت و براهان عقلی صحیح است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
نویسنده در ادامه این بخش از کتاب، فطرت را به سه بخش ذاتی، کونی و عقلی تقسیم نموده و برای هرکدام توضیحاتی ارائه مینماید<ref>ر.ک: همان، ص8-11</ref> و تأثیر هرکدام از این اقسام سهگانه را در ایمان به خداوند گوشزد میکند<ref>ر.ک: همان، ص12-15</ref>. | نویسنده در ادامه این بخش از کتاب، فطرت را به سه بخش ذاتی، کونی و عقلی تقسیم نموده و برای هرکدام توضیحاتی ارائه مینماید<ref>ر.ک: همان، ص8-11</ref> و تأثیر هرکدام از این اقسام سهگانه را در ایمان به خداوند گوشزد میکند<ref>ر.ک: همان، ص12-15</ref>. |
ویرایش