خمینی روح‌الله؛ زندگی‌نامه امام خمینی بر اساس اسناد و خاطرات و خیال: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'نويسي' به 'نویسی')
    جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
    خط ۳۶: خط ۳۶:
    #نويسنده مقدمه‌اى طولانى نوشته كه متأسفانه روشمند و منظم نيست و سخت احساسى است و البته گاه نكته‌هايى روشى در آن آمده است، از جمله: «... در سال 1365 مسئوليت يك گروه تحقيقاتى را براى كشف مبانى سياست خارجى اسلام عهده‌دار بودم. ناگزير بايد بر انديشه سياسى كسى كه جمهورى اسلامى را بر اساس انديشه‌اى ريشه‌دار، اما با بيانى نوين پى ريخت، تمركز جدى مى‌كردم. چنين مسئوليتى باعث شد علاوه بر مطالعه آثار منتشرشده او به برداشت‌هاى ارادت‌مندانه، خنثى يا خصمانه ديگران نيز گوش بسپرم. در خارج از كشور بيش از داخل به انديشه‌هاى سياسى او پرداخته مى‌شد و هر فرد و تشكيلات به انگيزه‌اى؛ يكى براى الگوبردارى، ديگرى، براى مقابله با بنيادگرايى اسلامى.
    #نويسنده مقدمه‌اى طولانى نوشته كه متأسفانه روشمند و منظم نيست و سخت احساسى است و البته گاه نكته‌هايى روشى در آن آمده است، از جمله: «... در سال 1365 مسئوليت يك گروه تحقيقاتى را براى كشف مبانى سياست خارجى اسلام عهده‌دار بودم. ناگزير بايد بر انديشه سياسى كسى كه جمهورى اسلامى را بر اساس انديشه‌اى ريشه‌دار، اما با بيانى نوين پى ريخت، تمركز جدى مى‌كردم. چنين مسئوليتى باعث شد علاوه بر مطالعه آثار منتشرشده او به برداشت‌هاى ارادت‌مندانه، خنثى يا خصمانه ديگران نيز گوش بسپرم. در خارج از كشور بيش از داخل به انديشه‌هاى سياسى او پرداخته مى‌شد و هر فرد و تشكيلات به انگيزه‌اى؛ يكى براى الگوبردارى، ديگرى، براى مقابله با بنيادگرايى اسلامى.
    #: تا حد مقدورات نتايج مطالعات ديگران را نيز خواندم و صدها سؤال و مسئله در ذهنم جرقه خورده بود. با ده‌ها صاحب‌نظر بحث كرده بودم و كم‌كم امر بر من مشتبه گرديد كه با انديشه سياسى او تا حدودى آشنا شده‌ام. حاصل اين مطالعات حدود پنجاه سخنرانى و ده مقاله پيرامون ابعادى از انديشه‌هاى سياسى او شد و شايد همين سابقه، علت آن بود كه معاونت بين‌الملل مؤسسه تنظيم و نشر آثار، پيشنهاد كند تا بر انگاره آنچه يافته‌ام زندگى‌اش را براى مخاطبينى كه فارسى نمى‌دانند و به منابع فارسى دسترسى ندارند، بنویسیم..<ref>مقدمه كتاب، ج1، ص40-41</ref>
    #: تا حد مقدورات نتايج مطالعات ديگران را نيز خواندم و صدها سؤال و مسئله در ذهنم جرقه خورده بود. با ده‌ها صاحب‌نظر بحث كرده بودم و كم‌كم امر بر من مشتبه گرديد كه با انديشه سياسى او تا حدودى آشنا شده‌ام. حاصل اين مطالعات حدود پنجاه سخنرانى و ده مقاله پيرامون ابعادى از انديشه‌هاى سياسى او شد و شايد همين سابقه، علت آن بود كه معاونت بين‌الملل مؤسسه تنظيم و نشر آثار، پيشنهاد كند تا بر انگاره آنچه يافته‌ام زندگى‌اش را براى مخاطبينى كه فارسى نمى‌دانند و به منابع فارسى دسترسى ندارند، بنویسیم..<ref>مقدمه كتاب، ج1، ص40-41</ref>
    #نويسنده، نكته مهمى را تأكيد كرده است: «از آوردن نام اشخاص مرتبط با زندگى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] پرهيز كرده و به همين جهت، برخى از جنبه‌هاى زندگى امام مبهم باقى مانده است؛ جز مواردى كه يا قبلا از آنان در كتاب و مقاله‌اى مطلبى منتشر شده و يا در آثار ايشان جوازى براى افشاى آن ذكر شده است<ref>ر.ک: همان، ج1، ص69-70</ref>
    #نويسنده، نكته مهمى را تأكيد كرده است: «از آوردن نام اشخاص مرتبط با زندگى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] پرهيز كرده و به همين جهت، برخى از جنبه‌هاى زندگى امام مبهم باقى مانده است؛ جز مواردى كه يا قبلا از آنان در كتاب و مقاله‌اى مطلبى منتشر شده و يا در آثار ايشان جوازى براى افشاى آن ذكر شده است.<ref>ر.ک: همان، ج1، ص69-70</ref>
    #آغوش گرم مادر: روح‌اللَّه اكنون كودكى است كه آغوش مادر، گرمى‌اش مى‌دهد و مهر پدر تنها در ناخودآگاه اوست. صاحبه خانم، زنى است مهربان و مردم‌دار و شجاع كه «خواهر آقا» صدايش مى‌كنند. عمه روح‌اللَّه است و ننه‌خاور، نيز زنى همه‌فن‌حريف است كه به اين خانه آمده و در كار منزل و دايگى، مادر و عمه را كمك مى‌كند. بى‌گمان وقتى نخستين واژه‌ها را طوطى‌وار تكرار مى‌كرد، لهجه خمينى را كه بعدها با آن خطابه‌هاى آتشين داشت و كلماتش را نمكين مى‌كرد، بيشتر از لبان اين سه برگرفته بود.
    #آغوش گرم مادر: روح‌اللَّه اكنون كودكى است كه آغوش مادر، گرمى‌اش مى‌دهد و مهر پدر تنها در ناخودآگاه اوست. صاحبه خانم، زنى است مهربان و مردم‌دار و شجاع كه «خواهر آقا» صدايش مى‌كنند. عمه روح‌اللَّه است و ننه‌خاور، نيز زنى همه‌فن‌حريف است كه به اين خانه آمده و در كار منزل و دايگى، مادر و عمه را كمك مى‌كند. بى‌گمان وقتى نخستين واژه‌ها را طوطى‌وار تكرار مى‌كرد، لهجه خمينى را كه بعدها با آن خطابه‌هاى آتشين داشت و كلماتش را نمكين مى‌كرد، بيشتر از لبان اين سه برگرفته بود.
    #:مى‌توان گفت اولين آموزگارانش همين سه تن بودند و بى‌گمان مرتضى نيز كه بعدها معلم رسمى‌اش شد، در خانه هرچه داشت در طبق اخلاص مى‌گذاشت و از پدر و جدالش با خان‌ها حكايت‌ها داشت. روح‌اللَّه از برادر شنيد كه عمه دليرش به خون‌خواهى پدر با همه بچه‌ها، به‌جز روح‌اللَّه كه هنوز به سينه‌اى پرشير نياز داشت، با حاج شيخ فضل‌اللَّه، عموى مادرشان و يك خدمتكار راه پرمشقت تهران را پيمود؛ دو ماه در شمس‌العماره ماند و اتابك اعظم را به قصاص قاتل مجبور كرد تا خان‌هاى خمين از ترس قصاص، خون حق‌طلبان و مظلومان نريزند.
    #:مى‌توان گفت اولين آموزگارانش همين سه تن بودند و بى‌گمان مرتضى نيز كه بعدها معلم رسمى‌اش شد، در خانه هرچه داشت در طبق اخلاص مى‌گذاشت و از پدر و جدالش با خان‌ها حكايت‌ها داشت. روح‌اللَّه از برادر شنيد كه عمه دليرش به خون‌خواهى پدر با همه بچه‌ها، به‌جز روح‌اللَّه كه هنوز به سينه‌اى پرشير نياز داشت، با حاج شيخ فضل‌اللَّه، عموى مادرشان و يك خدمتكار راه پرمشقت تهران را پيمود؛ دو ماه در شمس‌العماره ماند و اتابك اعظم را به قصاص قاتل مجبور كرد تا خان‌هاى خمين از ترس قصاص، خون حق‌طلبان و مظلومان نريزند.
    #:روح‌اللَّه در جوانى گاه به ياد پدر و پدربزرگِ پدر، زير بعضى نوشته‌هايش، «ابن الشهيد» امضا مى‌كرد. صبر را كه از كليدواژه‌هاى دين و ايمان است، از عمه صبورش، نه به معناى سكوت در قبال رخدادهاى زشت، بل به معناى شكيب در قبال مصيبت و پايمردى و استقامت در مقابله با ناحق، به‌عنوان اولين درس‌هاى دين و سياست آموخت. تاريخ زندگى اجدادش را عمه از نيشابور تا كشمير گفت و بقيه را بعدها خود تا كربلا و مدينه و مكه تعقيب كرد و از آنجا تا ابراهيم خليل(ع) رد پاى اجدادش را پى گرفت تا بداند آنان كه بودند و چه كردند و بداند كه بايد بود و چه بايد كرد<ref>متن كتاب، ج1، ص107-108</ref>
    #:روح‌اللَّه در جوانى گاه به ياد پدر و پدربزرگِ پدر، زير بعضى نوشته‌هايش، «ابن الشهيد» امضا مى‌كرد. صبر را كه از كليدواژه‌هاى دين و ايمان است، از عمه صبورش، نه به معناى سكوت در قبال رخدادهاى زشت، بل به معناى شكيب در قبال مصيبت و پايمردى و استقامت در مقابله با ناحق، به‌عنوان اولين درس‌هاى دين و سياست آموخت. تاريخ زندگى اجدادش را عمه از نيشابور تا كشمير گفت و بقيه را بعدها خود تا كربلا و مدينه و مكه تعقيب كرد و از آنجا تا ابراهيم خليل(ع) رد پاى اجدادش را پى گرفت تا بداند آنان كه بودند و چه كردند و بداند كه بايد بود و چه بايد كرد<ref>متن كتاب، ج1، ص107-108</ref>
    #آقا روح‌اللَّه، هشت سال پس از ورود به قم، در سن 27 سالگى همسر گزيد و حاصل آن ازدواج دو پسر و سه دختر بود كه البته يك پسر و دو دختر نيز پس از چندى كه چشم گشودند، براى هميشه چشم بستند... پس از ازدواج علاوه بر رعايت تمام احكام فقهى كه موبه‌مو اجرايش مى‌كرد، ارشادات لطيف اخلاقى را نيز رشد مى‌داد تا مقلدانش بدانند كه هركه دين‌دارتر، در خانه خوش‌رفتارتر است<ref>همان، ج1، ص415</ref>
    #آقا روح‌اللَّه، هشت سال پس از ورود به قم، در سن 27 سالگى همسر گزيد و حاصل آن ازدواج دو پسر و سه دختر بود كه البته يك پسر و دو دختر نيز پس از چندى كه چشم گشودند، براى هميشه چشم بستند... پس از ازدواج علاوه بر رعايت تمام احكام فقهى كه موبه‌مو اجرايش مى‌كرد، ارشادات لطيف اخلاقى را نيز رشد مى‌داد تا مقلدانش بدانند كه هركه دين‌دارتر، در خانه خوش‌رفتارتر است.<ref>همان، ج1، ص415</ref>
    #آنگاه كه آقا به خانه مى‌آمد به همسرش سلام هديه مى‌كرد، چند غنچه لبخند به دامنش مى‌ريخت، عبايش را به گيره مى‌آويخت و به آشپزخانه مى‌رفت و با يك سينى و فنجان چاى در كنار او مى‌نشست و گاه كه در سفره چيدن آستين بالا مى‌زد و كمك مى‌كرد و همسر كه خجلت‌زده مى‌گفت: شما چرا؟ و با لبخندى كه عمق جان را بهارى مى‌كرد، پاسخ مى‌شنيد: كمك از بهشت آمده است<ref>همان، ج1، ص431</ref>
    #آنگاه كه آقا به خانه مى‌آمد به همسرش سلام هديه مى‌كرد، چند غنچه لبخند به دامنش مى‌ريخت، عبايش را به گيره مى‌آويخت و به آشپزخانه مى‌رفت و با يك سينى و فنجان چاى در كنار او مى‌نشست و گاه كه در سفره چيدن آستين بالا مى‌زد و كمك مى‌كرد و همسر كه خجلت‌زده مى‌گفت: شما چرا؟ و با لبخندى كه عمق جان را بهارى مى‌كرد، پاسخ مى‌شنيد: كمك از بهشت آمده است.<ref>همان، ج1، ص431</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==

    نسخهٔ ‏۲۴ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۲

    ‏خمینی روح الله: زندگینامه امام خمینی بر اساس اسناد و خاطرات و خیال
    خمینی روح‌الله؛ زندگی‌نامه امام خمینی بر اساس اسناد و خاطرات و خیال
    پدیدآورانقادری، علی (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرزندگینامه امام خمینی بر اساس اسناد و خاطرات و خیال
    ناشرموسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی(س)
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1378 ش
    چاپ1
    موضوعخمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - سرگذشت‌نامه
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏DSR‎‏ ‎‏1576‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏2‎‏خ‎‏8

    خمينى روح‌الله: زندگى‌نامه امام خمينى بر اساس اسناد و خاطرات و خيال، اثر سيد على قادرى است كه در آن، شرح حال امام خمينى را از آغاز تا دوران قم و دعوت از آيت‌الله بروجردى براى حضور در قم و پذيرش مرجعيت و طرح اصلاح ساختار حوزه در سال 1328ش و داستان ازدواج در 27 سالگى، به‌صورت داستانى بيان كرده است.

    كتاب حاضر، مستند است و بر اساس اسناد نوشته شده، ولى مطالبش مقدارى پرورش يافته است.

    كتاب مذكور، جلد اول از اثرى دو يا چند جلدى براى نسل سوم انقلاب اسلامى و غير فارسى‌زبانانى است كه آشنايى چندانى با امام ندارند. اين اثر تاكنون فقط جلد اولش منتشر شده و زمان و چگونگى انتشار جلد يا جلدهاى بعدى آن مشخص نيست.

    ساختار

    اين اثر، به‌صورت داستان و به ترتيب زمانى تنظيم شده است و داراى دو مقدمه (ناشر و نويسنده) و پنج بخش است.

    گزارش محتوا

    براى آشنايى با برخى از ويژگى‌ها و مطالب جالب كتاب، توجه به نكات زير مفيد است:

    1. نويسنده مقدمه‌اى طولانى نوشته كه متأسفانه روشمند و منظم نيست و سخت احساسى است و البته گاه نكته‌هايى روشى در آن آمده است، از جمله: «... در سال 1365 مسئوليت يك گروه تحقيقاتى را براى كشف مبانى سياست خارجى اسلام عهده‌دار بودم. ناگزير بايد بر انديشه سياسى كسى كه جمهورى اسلامى را بر اساس انديشه‌اى ريشه‌دار، اما با بيانى نوين پى ريخت، تمركز جدى مى‌كردم. چنين مسئوليتى باعث شد علاوه بر مطالعه آثار منتشرشده او به برداشت‌هاى ارادت‌مندانه، خنثى يا خصمانه ديگران نيز گوش بسپرم. در خارج از كشور بيش از داخل به انديشه‌هاى سياسى او پرداخته مى‌شد و هر فرد و تشكيلات به انگيزه‌اى؛ يكى براى الگوبردارى، ديگرى، براى مقابله با بنيادگرايى اسلامى.
      تا حد مقدورات نتايج مطالعات ديگران را نيز خواندم و صدها سؤال و مسئله در ذهنم جرقه خورده بود. با ده‌ها صاحب‌نظر بحث كرده بودم و كم‌كم امر بر من مشتبه گرديد كه با انديشه سياسى او تا حدودى آشنا شده‌ام. حاصل اين مطالعات حدود پنجاه سخنرانى و ده مقاله پيرامون ابعادى از انديشه‌هاى سياسى او شد و شايد همين سابقه، علت آن بود كه معاونت بين‌الملل مؤسسه تنظيم و نشر آثار، پيشنهاد كند تا بر انگاره آنچه يافته‌ام زندگى‌اش را براى مخاطبينى كه فارسى نمى‌دانند و به منابع فارسى دسترسى ندارند، بنویسیم..[۱]
    2. نويسنده، نكته مهمى را تأكيد كرده است: «از آوردن نام اشخاص مرتبط با زندگى امام خمينى پرهيز كرده و به همين جهت، برخى از جنبه‌هاى زندگى امام مبهم باقى مانده است؛ جز مواردى كه يا قبلا از آنان در كتاب و مقاله‌اى مطلبى منتشر شده و يا در آثار ايشان جوازى براى افشاى آن ذكر شده است.[۲]
    3. آغوش گرم مادر: روح‌اللَّه اكنون كودكى است كه آغوش مادر، گرمى‌اش مى‌دهد و مهر پدر تنها در ناخودآگاه اوست. صاحبه خانم، زنى است مهربان و مردم‌دار و شجاع كه «خواهر آقا» صدايش مى‌كنند. عمه روح‌اللَّه است و ننه‌خاور، نيز زنى همه‌فن‌حريف است كه به اين خانه آمده و در كار منزل و دايگى، مادر و عمه را كمك مى‌كند. بى‌گمان وقتى نخستين واژه‌ها را طوطى‌وار تكرار مى‌كرد، لهجه خمينى را كه بعدها با آن خطابه‌هاى آتشين داشت و كلماتش را نمكين مى‌كرد، بيشتر از لبان اين سه برگرفته بود.
      مى‌توان گفت اولين آموزگارانش همين سه تن بودند و بى‌گمان مرتضى نيز كه بعدها معلم رسمى‌اش شد، در خانه هرچه داشت در طبق اخلاص مى‌گذاشت و از پدر و جدالش با خان‌ها حكايت‌ها داشت. روح‌اللَّه از برادر شنيد كه عمه دليرش به خون‌خواهى پدر با همه بچه‌ها، به‌جز روح‌اللَّه كه هنوز به سينه‌اى پرشير نياز داشت، با حاج شيخ فضل‌اللَّه، عموى مادرشان و يك خدمتكار راه پرمشقت تهران را پيمود؛ دو ماه در شمس‌العماره ماند و اتابك اعظم را به قصاص قاتل مجبور كرد تا خان‌هاى خمين از ترس قصاص، خون حق‌طلبان و مظلومان نريزند.
      روح‌اللَّه در جوانى گاه به ياد پدر و پدربزرگِ پدر، زير بعضى نوشته‌هايش، «ابن الشهيد» امضا مى‌كرد. صبر را كه از كليدواژه‌هاى دين و ايمان است، از عمه صبورش، نه به معناى سكوت در قبال رخدادهاى زشت، بل به معناى شكيب در قبال مصيبت و پايمردى و استقامت در مقابله با ناحق، به‌عنوان اولين درس‌هاى دين و سياست آموخت. تاريخ زندگى اجدادش را عمه از نيشابور تا كشمير گفت و بقيه را بعدها خود تا كربلا و مدينه و مكه تعقيب كرد و از آنجا تا ابراهيم خليل(ع) رد پاى اجدادش را پى گرفت تا بداند آنان كه بودند و چه كردند و بداند كه بايد بود و چه بايد كرد[۳]
    4. آقا روح‌اللَّه، هشت سال پس از ورود به قم، در سن 27 سالگى همسر گزيد و حاصل آن ازدواج دو پسر و سه دختر بود كه البته يك پسر و دو دختر نيز پس از چندى كه چشم گشودند، براى هميشه چشم بستند... پس از ازدواج علاوه بر رعايت تمام احكام فقهى كه موبه‌مو اجرايش مى‌كرد، ارشادات لطيف اخلاقى را نيز رشد مى‌داد تا مقلدانش بدانند كه هركه دين‌دارتر، در خانه خوش‌رفتارتر است.[۴]
    5. آنگاه كه آقا به خانه مى‌آمد به همسرش سلام هديه مى‌كرد، چند غنچه لبخند به دامنش مى‌ريخت، عبايش را به گيره مى‌آويخت و به آشپزخانه مى‌رفت و با يك سينى و فنجان چاى در كنار او مى‌نشست و گاه كه در سفره چيدن آستين بالا مى‌زد و كمك مى‌كرد و همسر كه خجلت‌زده مى‌گفت: شما چرا؟ و با لبخندى كه عمق جان را بهارى مى‌كرد، پاسخ مى‌شنيد: كمك از بهشت آمده است.[۵]

    وضعيت كتاب

    در آغاز كتاب، فهرست تفصيلى مطالب و در پايان نيز فهرست‌هاى فنى (كتاب‌ها، نشريات، اشخاص، مكان‌ها و مؤسسات) آمده است. كتاب حاضر، مستند است و نويسنده ارجاعاتش را به‌صورت پاورقى آورده است.

    پانويس

    1. مقدمه كتاب، ج1، ص40-41
    2. ر.ک: همان، ج1، ص69-70
    3. متن كتاب، ج1، ص107-108
    4. همان، ج1، ص415
    5. همان، ج1، ص431

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.