التفسير و المفسرون (محمد ماردینی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>')
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۴۷: خط ۴۷:
# تفسیر بیانی است وابسته به اسباب نزول آیه، اما تأویل، اخذ معنای محتملی است که موافق با ماقبل و مابعد آیه باشد.
# تفسیر بیانی است وابسته به اسباب نزول آیه، اما تأویل، اخذ معنای محتملی است که موافق با ماقبل و مابعد آیه باشد.
# تفسیر متعلق به روایت است اما تأویل متعلق به درایت است.
# تفسیر متعلق به روایت است اما تأویل متعلق به درایت است.
# تفسیر بیان معانی مستفاد از وضع عبارت است اما تأویل بیان معانی مستفاد از طریق اشاره است<ref>ر.ک: همان، ص18-19</ref>.
# تفسیر بیان معانی مستفاد از وضع عبارت است اما تأویل بیان معانی مستفاد از طریق اشاره است.<ref>ر.ک: همان، ص18-19</ref>.


در مبحث چهارم پیرامون منشأ علم تفسیر سخن به میان آمده؛ منشأ اولیه این علم را متعلق به عصر حیات پیامبر اکرم(ص) و زمان نزول قرآن کریم است. آن زمان که صحابه پیامبر اسلام(ص) در تفسیر و توضیح برخی آیات غامض و صعب قرآنی به پیامبر اکرم(ص) رجوع می‌کردند و ایشان از طریق تفسیر قرآن به قرآن ابهامات صحابه را پاسخ می‌دادند. تفسیر قرآن به قرآن بر شش گونه است:
در مبحث چهارم پیرامون منشأ علم تفسیر سخن به میان آمده؛ منشأ اولیه این علم را متعلق به عصر حیات پیامبر اکرم(ص) و زمان نزول قرآن کریم است. آن زمان که صحابه پیامبر اسلام(ص) در تفسیر و توضیح برخی آیات غامض و صعب قرآنی به پیامبر اکرم(ص) رجوع می‌کردند و ایشان از طریق تفسیر قرآن به قرآن ابهامات صحابه را پاسخ می‌دادند. تفسیر قرآن به قرآن بر شش گونه است:
خط ۵۵: خط ۵۵:
# جمع‌کردن بین آیات در جایی که توهم تفاوت مفهوم آن‌ها با یکدیگر می‌رود. همانند خلقت آدم که در جایی از قرآن از «طین» سخن به میان آمده و در جای دیگر با «حمأ مسنون» و «صلصال» یاد شده است. در اینجا در حقیقت بیانگر مراحل مختلف خلقت (از ابتدای خلقت تا دمیده شدن روح در او) است.
# جمع‌کردن بین آیات در جایی که توهم تفاوت مفهوم آن‌ها با یکدیگر می‌رود. همانند خلقت آدم که در جایی از قرآن از «طین» سخن به میان آمده و در جای دیگر با «حمأ مسنون» و «صلصال» یاد شده است. در اینجا در حقیقت بیانگر مراحل مختلف خلقت (از ابتدای خلقت تا دمیده شدن روح در او) است.
# حمل بعضی از قراءات بر بعضی دیگر.
# حمل بعضی از قراءات بر بعضی دیگر.
# محدود کردن معنای مطلوب به آنچه توضیح و تفسیرش مابعدش می‌آید؛ مانند «الصَّمَدُ» در آیه شریفه «اللَّهُ الصَّمَدُ» یعنی همان «لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ*وَ لَمْ يَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ» (توحید: 3-4) است<ref>ر.ک: همان، ص21-23</ref>.
# محدود کردن معنای مطلوب به آنچه توضیح و تفسیرش مابعدش می‌آید؛ مانند «الصَّمَدُ» در آیه شریفه «اللَّهُ الصَّمَدُ» یعنی همان «لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ*وَ لَمْ يَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ» (توحید: 3-4) است.<ref>ر.ک: همان، ص21-23</ref>.


مؤلف در مبحث پنجم پیرامون شرافت و جایگاه علم تفسیر قرآن کریم مطالبی را بیان می‌کند، از جمله اینکه منظور از حکمت در آیه شریفه: «يُؤْتِي الْحِکْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً کَثِيراً وَ مَا يَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبَابِ‌ (بقره: 269)، [خدا] به هر كس كه بخواهد حكمت می‌بخشد و به هر كس حكمت داده شود، به‌یقین، خيرى فراوان داده شده است؛ و جز خردمندان، كسى پند نمی‌‏گيرد». شناخت ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، مقدم و مؤخر، حلال و حرام در قرآن و امثال آن است<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>.
مؤلف در مبحث پنجم پیرامون شرافت و جایگاه علم تفسیر قرآن کریم مطالبی را بیان می‌کند، از جمله اینکه منظور از حکمت در آیه شریفه: «يُؤْتِي الْحِکْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً کَثِيراً وَ مَا يَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبَابِ‌ (بقره: 269)، [خدا] به هر كس كه بخواهد حكمت می‌بخشد و به هر كس حكمت داده شود، به‌یقین، خيرى فراوان داده شده است؛ و جز خردمندان، كسى پند نمی‌‏گيرد». شناخت ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، مقدم و مؤخر، حلال و حرام در قرآن و امثال آن است.<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>.


در مبحث ششم از این فصل به موضوع عرض و هدف از تفسیر قرآن کریم پرداخته شده است.
در مبحث ششم از این فصل به موضوع عرض و هدف از تفسیر قرآن کریم پرداخته شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش