۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
لکن مورخان و محدثان بر اینکه اهلبیت پنج نفر آخر هستند، متفقند<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص11-17</ref>. | لکن مورخان و محدثان بر اینکه اهلبیت پنج نفر آخر هستند، متفقند<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص11-17</ref>. | ||
باب اول کتاب، با تعریف لغوی و اصطلاحی «امامت» آغاز میشود، سپس به وجوب امامت در میان مسلمانان اشاره میگردد. مؤلف حکم «وجوب امامت» را از روایات زیادی از جمله کلام امیرالمؤمنین علی(ع) که میفرماید: «امامان، از جانب خدا تدبیرکننده کار مردمانند و آنها کارگزاران خدا بر بندگانش هستند. به بهشت نمیرود مگر کسى که آنان را بشناسد و ائمه نیز او را بشناسند. به دوزخ وارد نمىشود مگر کسى که ائمه را انکار کند و ایشان نیز آن شخص را انکار نمایند»، استخراج نموده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص30</ref>. | باب اول کتاب، با تعریف لغوی و اصطلاحی «امامت» آغاز میشود، سپس به وجوب امامت در میان مسلمانان اشاره میگردد. مؤلف حکم «وجوب امامت» را از روایات زیادی از جمله کلام امیرالمؤمنین علی(ع) که میفرماید: «امامان، از جانب خدا تدبیرکننده کار مردمانند و آنها کارگزاران خدا بر بندگانش هستند. به بهشت نمیرود مگر کسى که آنان را بشناسد و ائمه نیز او را بشناسند. به دوزخ وارد نمىشود مگر کسى که ائمه را انکار کند و ایشان نیز آن شخص را انکار نمایند»، استخراج نموده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص30</ref>. | ||
مؤلف گریزی به نظرات علما، درباره حکم امام زده و گفته است که [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم اندلسی]] میگوید: اهل سنت، مرجئه، شیعه، خوارج بر وجوب امام اتفاق نظر دارند و فقط اصحاب نجدة بن عامر حروری خارجی نظری مخالف دارند<ref>ر.ک: همان، ص38</ref>. سپس مخالفان این قول را شاذ خوانده و اجماع را حجتی علیه آنان دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>. | مؤلف گریزی به نظرات علما، درباره حکم امام زده و گفته است که [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم اندلسی]] میگوید: اهل سنت، مرجئه، شیعه، خوارج بر وجوب امام اتفاق نظر دارند و فقط اصحاب نجدة بن عامر حروری خارجی نظری مخالف دارند<ref>ر.ک: همان، ص38</ref>. سپس مخالفان این قول را شاذ خوانده و اجماع را حجتی علیه آنان دانسته است.<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>. | ||
بررسی اختیارات امام نیز از مباحث باب اول کتاب است. مؤلف در این بخش از کتاب، نظرات علما در موضوع اختیارات امام را برشمرده است. اولین نظری که مؤلف به آن اشاره میکند، اختیار بیشمار و بینهایت امام نسبت به همه چیز است. مستند این نظریه، روایات متعددی است؛ همچون این قول پیامبر(ص): «من أطاعني فقد أطاع الله و من يعصني فقد عصی الله و من يطع الأمير فقد أطاعني و من يعص الأمير فقد عصاني»<ref>ر.ک: همان، ص50</ref>؛ «هرکس مرا فرمان برد، خدا را فرمان برده است و هرکس نافرمانی من کند، خدا را نافرمانی کرده و هرکس فرمانروا را فرمان پذیرد، مرا فرمان پذیرفته و هرکس از فرمان فرمانروا سرپیچی کند، از فرمان من سرپیچی کرده است». | بررسی اختیارات امام نیز از مباحث باب اول کتاب است. مؤلف در این بخش از کتاب، نظرات علما در موضوع اختیارات امام را برشمرده است. اولین نظری که مؤلف به آن اشاره میکند، اختیار بیشمار و بینهایت امام نسبت به همه چیز است. مستند این نظریه، روایات متعددی است؛ همچون این قول پیامبر(ص): «من أطاعني فقد أطاع الله و من يعصني فقد عصی الله و من يطع الأمير فقد أطاعني و من يعص الأمير فقد عصاني»<ref>ر.ک: همان، ص50</ref>؛ «هرکس مرا فرمان برد، خدا را فرمان برده است و هرکس نافرمانی من کند، خدا را نافرمانی کرده و هرکس فرمانروا را فرمان پذیرد، مرا فرمان پذیرفته و هرکس از فرمان فرمانروا سرپیچی کند، از فرمان من سرپیچی کرده است». | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
نویسنده میگوید: خوارج جایز میدانند که امام از غیر قریش، باشد و تنها کسی که قائم به کتاب و سنت باشد، استحقاق آن را دارد، خواه عرب باشد خواه عجم<ref>ر.ک: همان</ref>. | نویسنده میگوید: خوارج جایز میدانند که امام از غیر قریش، باشد و تنها کسی که قائم به کتاب و سنت باشد، استحقاق آن را دارد، خواه عرب باشد خواه عجم<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
این در حالی است که شیعه اعتقاد دارد امامت مختص به [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] و دو فرزندش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و سپس فرزندان امام حسین(ع) است<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>. | این در حالی است که شیعه اعتقاد دارد امامت مختص به [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] و دو فرزندش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و سپس فرزندان امام حسین(ع) است.<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>. | ||
هرکدام از مذاهب شیعه و سنی برای امام شروطی در نظر گرفتهاند؛ علم، عدالت، توانایی، شجاعت، ورع، سلامت اعضا و حواس و... از جمله آنها میباشد<ref>ر.ک: همان، ص62 تا 75</ref>. | هرکدام از مذاهب شیعه و سنی برای امام شروطی در نظر گرفتهاند؛ علم، عدالت، توانایی، شجاعت، ورع، سلامت اعضا و حواس و... از جمله آنها میباشد<ref>ر.ک: همان، ص62 تا 75</ref>. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
برای امام دو حق است: اطاعت و فرمانبرداری از او و کمک و یاری کردن او در اموری همچون امور دین و جهاد<ref>ر.ک: همان، ص118 تا 120</ref>. | برای امام دو حق است: اطاعت و فرمانبرداری از او و کمک و یاری کردن او در اموری همچون امور دین و جهاد<ref>ر.ک: همان، ص118 تا 120</ref>. | ||
خلیفه، امیرالمؤمنین، امام و ملک از جمله القاب امام یا خلیفه است<ref>ر.ک: همان، ص124 تا 132</ref>. | خلیفه، امیرالمؤمنین، امام و ملک از جمله القاب امام یا خلیفه است.<ref>ر.ک: همان، ص124 تا 132</ref>. | ||
شیعه بهجز زیدیه، خوارج و گروهی از معتزله معتقدند که امامت امام مفضول صحیح نیست؛ یعنی صحیح نیست امامت شخصی، درصورتیکه بهتر از او وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص151</ref>، اما اهل سنت، زیدیه، مرجئه و گروهی از معتزله، امامت امام مفضول را صحیح میدانند<ref>ر.ک: همان</ref>. | شیعه بهجز زیدیه، خوارج و گروهی از معتزله معتقدند که امامت امام مفضول صحیح نیست؛ یعنی صحیح نیست امامت شخصی، درصورتیکه بهتر از او وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص151</ref>، اما اهل سنت، زیدیه، مرجئه و گروهی از معتزله، امامت امام مفضول را صحیح میدانند<ref>ر.ک: همان</ref>. |
ویرایش