المرشد في علم التجويد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '==وابسته‌ها==')
    جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
    خط ۳۵: خط ۳۵:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    اولین فصل کتاب با ذکر فضیلت و آداب تلاوت قرآن کریم آغاز شده است. آیات و روایات فراوانی بر فضیلت تلاوت دلالت دارد که نویسنده روایاتی را به نقل از خلفا و صحابی پیامبر(ص) ذکر کرده است. در رابطه با آداب نیز به یازده ادب و سنت که حضور قلب و تدبر، ترتیل، طهارت بدن و لباس و مکان از جمله آن‌ها است، اشاره کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص15-11</ref>.
    اولین فصل کتاب با ذکر فضیلت و آداب تلاوت قرآن کریم آغاز شده است. آیات و روایات فراوانی بر فضیلت تلاوت دلالت دارد که نویسنده روایاتی را به نقل از خلفا و صحابی پیامبر(ص) ذکر کرده است. در رابطه با آداب نیز به یازده ادب و سنت که حضور قلب و تدبر، ترتیل، طهارت بدن و لباس و مکان از جمله آن‌ها است، اشاره کرده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص15-11</ref>.


    از مباحث مهمی که در باب دوم از فصل چهارم مطرح شده موضوع وقف و ابتدا است. نویسنده این موضوع را با بیتی از اشعار [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزری]] (متوفی 338ق) آغاز کرده است. [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزری]] آثار مختلفی در زمینه علوم قرآنی داشته و نویسنده اشاره به منبع این بیت نکرده است. نویسنده در مقدمه، اشعار [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزری]] را به «مـقدمه جـزریه» او که منظومه‌ای در علم تجوید است نسبت داده بود<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref>؛ اما در مقدمه جزریه چنین آمده است: «و بعد تجويدك للحروف*لابد من معرفة الوقوف...»<ref>ر.ک: قاری هروی، ملاعلی، ص244</ref>. پس از تحقیق مشخص شد که این بیت در ابتدای اقسام وقف کتاب «طيبة النشر في القرائات العشر» [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزری]] ذکر شده است<ref>ر.ک: محیسن، محمدسالم، ج1، ص113</ref>؛ که به‌عنوان دومین منبع در لیست منابع جلد اول ذکر شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص309</ref>.
    از مباحث مهمی که در باب دوم از فصل چهارم مطرح شده موضوع وقف و ابتدا است. نویسنده این موضوع را با بیتی از اشعار [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزری]] (متوفی 338ق) آغاز کرده است. [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزری]] آثار مختلفی در زمینه علوم قرآنی داشته و نویسنده اشاره به منبع این بیت نکرده است. نویسنده در مقدمه، اشعار [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزری]] را به «مـقدمه جـزریه» او که منظومه‌ای در علم تجوید است نسبت داده بود<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref>؛ اما در مقدمه جزریه چنین آمده است: «و بعد تجويدك للحروف*لابد من معرفة الوقوف...»<ref>ر.ک: قاری هروی، ملاعلی، ص244</ref>. پس از تحقیق مشخص شد که این بیت در ابتدای اقسام وقف کتاب «طيبة النشر في القرائات العشر» [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزری]] ذکر شده است.<ref>ر.ک: محیسن، محمدسالم، ج1، ص113</ref>؛ که به‌عنوان دومین منبع در لیست منابع جلد اول ذکر شده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص309</ref>.


    عقرباوی سپس این‌گونه موضوع را توضیح می‌دهد: هرگاه قاری نتوانست سوره یا آیه‌ای از قرآن را به یک‌نفس بخواند و تنفس بین دو کلمه هم در حال وصل جایز نبود چراکه همانند تنفس در وسط کلمه است، در این هنگام واجب است که وقف را برای تنفس و استراحت اختیار کند و پس از تنفس برای این‌که به معنی خللی وارد نشود ابتدا کند و ادامه آیه را بخواند<ref>ر.ک: همان، ص171</ref>. وقف به چهار قسم اختیاری، اضطراری، اختباری و انتظاری تقسیم می‌شود. وقف اختیاری یا اجتهادی نیز خود به پنج قسم تقسیم می‌شود که نویسنده این اقسام را به استناد به اشعار [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزری]] توضیح داده است<ref>ر.ک: همان، ص176-174</ref>.
    عقرباوی سپس این‌گونه موضوع را توضیح می‌دهد: هرگاه قاری نتوانست سوره یا آیه‌ای از قرآن را به یک‌نفس بخواند و تنفس بین دو کلمه هم در حال وصل جایز نبود چراکه همانند تنفس در وسط کلمه است، در این هنگام واجب است که وقف را برای تنفس و استراحت اختیار کند و پس از تنفس برای این‌که به معنی خللی وارد نشود ابتدا کند و ادامه آیه را بخواند<ref>ر.ک: همان، ص171</ref>. وقف به چهار قسم اختیاری، اضطراری، اختباری و انتظاری تقسیم می‌شود. وقف اختیاری یا اجتهادی نیز خود به پنج قسم تقسیم می‌شود که نویسنده این اقسام را به استناد به اشعار [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزری]] توضیح داده است.<ref>ر.ک: همان، ص176-174</ref>.


    اولین فصل از جلد دوم کتاب با ذکر مباحث مقدماتی علم تجوید آغاز شده است. معرفی قرآن کریم در دو سطر و ذکر معنای لغوی و اصطلاحی و اقسام تجوید و حکم هر قسم، کلیاتی است که در ابتدای مباحث ذکر شده است. تجوید در لغت به معنای تحسین و نیکو گردانیدن و در اصطلاح ادای هر حرف از مخرج آن و اعطای حق آن از نظر مخرج و صفت است<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد2، ص5</ref>.
    اولین فصل از جلد دوم کتاب با ذکر مباحث مقدماتی علم تجوید آغاز شده است. معرفی قرآن کریم در دو سطر و ذکر معنای لغوی و اصطلاحی و اقسام تجوید و حکم هر قسم، کلیاتی است که در ابتدای مباحث ذکر شده است. تجوید در لغت به معنای تحسین و نیکو گردانیدن و در اصطلاح ادای هر حرف از مخرج آن و اعطای حق آن از نظر مخرج و صفت است.<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد2، ص5</ref>.


    تجوید بر دو گونه است: علمی و عملی. تجوید علمی عبارت از شناخت قضایا و احکامی که در کتب تجوید آمده است. تجوید عملی هم عبارت از تطبیق احکام مذکور است که برای مسلمین مستحب است؛ چراکه صحت قرائت توقف بر دانستن احکام تجوید ندارد اما نسبت به اهل علم واجب کفایی است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    تجوید بر دو گونه است: علمی و عملی. تجوید علمی عبارت از شناخت قضایا و احکامی که در کتب تجوید آمده است. تجوید عملی هم عبارت از تطبیق احکام مذکور است که برای مسلمین مستحب است؛ چراکه صحت قرائت توقف بر دانستن احکام تجوید ندارد اما نسبت به اهل علم واجب کفایی است.<ref>ر.ک: همان</ref>.


    از دیگر قواعد تجویدی فصل دوم «مد و قصر» است. مدّ به معناى زیاد است و در اصطلاح بدین معناست که زمان صوت حرف مد را طول بدهیم. قصر به معناى محبوس کردن است و در اصطلاح یعنی حرف مد را به‌اندازه معمولی بکشیم و زیاد نکشیم. حروف مد سه تاست: الف ساکنه که بعدش فتحه است؛ واو ساکنه که قبلش مضموم است و یاء ساکنه که قبلش مکسور است. پس‌ازآن انواع مد اصلی و فرعی و اقسام چهارگانه مد لازم تبیین شده است<ref>ر.ک: همان، ص23-20</ref>.
    از دیگر قواعد تجویدی فصل دوم «مد و قصر» است. مدّ به معناى زیاد است و در اصطلاح بدین معناست که زمان صوت حرف مد را طول بدهیم. قصر به معناى محبوس کردن است و در اصطلاح یعنی حرف مد را به‌اندازه معمولی بکشیم و زیاد نکشیم. حروف مد سه تاست: الف ساکنه که بعدش فتحه است؛ واو ساکنه که قبلش مضموم است و یاء ساکنه که قبلش مکسور است. پس‌ازآن انواع مد اصلی و فرعی و اقسام چهارگانه مد لازم تبیین شده است.<ref>ر.ک: همان، ص23-20</ref>.


    مخارج حروف و مطالعه حروفی که از حلق، جوف، شفتان و خیشوم خارج می‌شود از مباحث مهم تجویدی است. حروف حلقی شش حرف است: از دورترین نقطه حلق همزه و هاء، از وسط حلق عین و حاء و از نزدیک‌ترین نقطه آن غین و خاء خارج می‌شود. جَوْف به فضاى حلق و دهان که میان تهی است گفته مى‌شود. این موضع، یک مخرج بیشتر ندارد که از آن، حروف الف و واو و یاء مدّى خارج مى‌شود.
    مخارج حروف و مطالعه حروفی که از حلق، جوف، شفتان و خیشوم خارج می‌شود از مباحث مهم تجویدی است. حروف حلقی شش حرف است: از دورترین نقطه حلق همزه و هاء، از وسط حلق عین و حاء و از نزدیک‌ترین نقطه آن غین و خاء خارج می‌شود. جَوْف به فضاى حلق و دهان که میان تهی است گفته مى‌شود. این موضع، یک مخرج بیشتر ندارد که از آن، حروف الف و واو و یاء مدّى خارج مى‌شود.
    خط ۵۳: خط ۵۳:
    «خیشوم» یعنى انتهاى حفره‌هاى بینى که یک مخرج دارد و دو حرف «میم» و «نون» که دارای غنه هستند از این مخرج ادا می‌شوند<ref>ر.ک: همان، ص28-26؛ علامی، ابوالفضل، ص120</ref>.
    «خیشوم» یعنى انتهاى حفره‌هاى بینى که یک مخرج دارد و دو حرف «میم» و «نون» که دارای غنه هستند از این مخرج ادا می‌شوند<ref>ر.ک: همان، ص28-26؛ علامی، ابوالفضل، ص120</ref>.


    هر یک از قراء سبعه آیاتی از قرآن کریم را به‌گونه‌ای خاص قرائت کرده است که منحصر به اوست، این موضوع اصطلاحاً «تفردات قراء سبعه» نامیده شده است. در بخشی از فصل سوم این جلد، تفردات هر یک از قراء به تفکیک ذکر شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد2، ص131-121</ref>.
    هر یک از قراء سبعه آیاتی از قرآن کریم را به‌گونه‌ای خاص قرائت کرده است که منحصر به اوست، این موضوع اصطلاحاً «تفردات قراء سبعه» نامیده شده است. در بخشی از فصل سوم این جلد، تفردات هر یک از قراء به تفکیک ذکر شده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد2، ص131-121</ref>.


    در آخرین فصل از کتاب موضوع اخلاقیات قرآن کریم مطرح شده است. قاری قرآن باید از مفاسد اخلاقی و مباهات و فخرفروشی پرهیز کند و خود را به نیکوشنیدن و سکوت و وقار آراسته گرداند. همچنین در نشر علم و تبلیغ و تعلیم مردم به استناد «خیرکم من تعلم القرآن و علمه» به‌اندازه توان و استعداد و امکاناتش مشارکت کند<ref>ر.ک: همان، ص234</ref>.
    در آخرین فصل از کتاب موضوع اخلاقیات قرآن کریم مطرح شده است. قاری قرآن باید از مفاسد اخلاقی و مباهات و فخرفروشی پرهیز کند و خود را به نیکوشنیدن و سکوت و وقار آراسته گرداند. همچنین در نشر علم و تبلیغ و تعلیم مردم به استناد «خیرکم من تعلم القرآن و علمه» به‌اندازه توان و استعداد و امکاناتش مشارکت کند<ref>ر.ک: همان، ص234</ref>.

    نسخهٔ ‏۲۴ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۵۹

    المرشد في علم التجويد
    المرشد في علم التجويد
    پدیدآورانعقرباوي، زيدان محمود (نويسنده)
    ناشردار الفرقان
    مکان نشرعمان
    سال نشرمجلد1: 1427ق ,
    چاپ1
    موضوعقرآن - تجويد قرآن - قرائت
    زبانعربي
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏79‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏7‎‏م‎‏4

    المرشد في علم التجويد تألیف زیدان محمود عقرباوی از جمله آثار معاصر در موضوع علم تجوید قرآن کریم است.

    انگیزه نگارش

    نویسنده انگیزه‌اش در نگارش این اثر را تألیف کتابی در علم تجوید به شیوه آسان و قابل‌فهم و درعین‌حال گسترده دانسته که برای مبتدی و محقق قابل استفاده باشد[۱].

    ساختار

    کتاب مشتمل بر دو مقدمه از نویسنده و دو جزء است که اجزای کتاب در پنج و شش فصل تنظیم شده است. مباحث هر فصل نیز در ضمن ابوابی مطرح شده است.

    مباحث کتاب مستند به آیات و روایات و منابع قدیم و جدید علم تجوید است.

    گزارش محتوا

    اولین فصل کتاب با ذکر فضیلت و آداب تلاوت قرآن کریم آغاز شده است. آیات و روایات فراوانی بر فضیلت تلاوت دلالت دارد که نویسنده روایاتی را به نقل از خلفا و صحابی پیامبر(ص) ذکر کرده است. در رابطه با آداب نیز به یازده ادب و سنت که حضور قلب و تدبر، ترتیل، طهارت بدن و لباس و مکان از جمله آن‌ها است، اشاره کرده است.[۲].

    از مباحث مهمی که در باب دوم از فصل چهارم مطرح شده موضوع وقف و ابتدا است. نویسنده این موضوع را با بیتی از اشعار ابن جزری (متوفی 338ق) آغاز کرده است. ابن جزری آثار مختلفی در زمینه علوم قرآنی داشته و نویسنده اشاره به منبع این بیت نکرده است. نویسنده در مقدمه، اشعار ابن جزری را به «مـقدمه جـزریه» او که منظومه‌ای در علم تجوید است نسبت داده بود[۳]؛ اما در مقدمه جزریه چنین آمده است: «و بعد تجويدك للحروف*لابد من معرفة الوقوف...»[۴]. پس از تحقیق مشخص شد که این بیت در ابتدای اقسام وقف کتاب «طيبة النشر في القرائات العشر» ابن جزری ذکر شده است.[۵]؛ که به‌عنوان دومین منبع در لیست منابع جلد اول ذکر شده است.[۶].

    عقرباوی سپس این‌گونه موضوع را توضیح می‌دهد: هرگاه قاری نتوانست سوره یا آیه‌ای از قرآن را به یک‌نفس بخواند و تنفس بین دو کلمه هم در حال وصل جایز نبود چراکه همانند تنفس در وسط کلمه است، در این هنگام واجب است که وقف را برای تنفس و استراحت اختیار کند و پس از تنفس برای این‌که به معنی خللی وارد نشود ابتدا کند و ادامه آیه را بخواند[۷]. وقف به چهار قسم اختیاری، اضطراری، اختباری و انتظاری تقسیم می‌شود. وقف اختیاری یا اجتهادی نیز خود به پنج قسم تقسیم می‌شود که نویسنده این اقسام را به استناد به اشعار ابن جزری توضیح داده است.[۸].

    اولین فصل از جلد دوم کتاب با ذکر مباحث مقدماتی علم تجوید آغاز شده است. معرفی قرآن کریم در دو سطر و ذکر معنای لغوی و اصطلاحی و اقسام تجوید و حکم هر قسم، کلیاتی است که در ابتدای مباحث ذکر شده است. تجوید در لغت به معنای تحسین و نیکو گردانیدن و در اصطلاح ادای هر حرف از مخرج آن و اعطای حق آن از نظر مخرج و صفت است.[۹].

    تجوید بر دو گونه است: علمی و عملی. تجوید علمی عبارت از شناخت قضایا و احکامی که در کتب تجوید آمده است. تجوید عملی هم عبارت از تطبیق احکام مذکور است که برای مسلمین مستحب است؛ چراکه صحت قرائت توقف بر دانستن احکام تجوید ندارد اما نسبت به اهل علم واجب کفایی است.[۱۰].

    از دیگر قواعد تجویدی فصل دوم «مد و قصر» است. مدّ به معناى زیاد است و در اصطلاح بدین معناست که زمان صوت حرف مد را طول بدهیم. قصر به معناى محبوس کردن است و در اصطلاح یعنی حرف مد را به‌اندازه معمولی بکشیم و زیاد نکشیم. حروف مد سه تاست: الف ساکنه که بعدش فتحه است؛ واو ساکنه که قبلش مضموم است و یاء ساکنه که قبلش مکسور است. پس‌ازآن انواع مد اصلی و فرعی و اقسام چهارگانه مد لازم تبیین شده است.[۱۱].

    مخارج حروف و مطالعه حروفی که از حلق، جوف، شفتان و خیشوم خارج می‌شود از مباحث مهم تجویدی است. حروف حلقی شش حرف است: از دورترین نقطه حلق همزه و هاء، از وسط حلق عین و حاء و از نزدیک‌ترین نقطه آن غین و خاء خارج می‌شود. جَوْف به فضاى حلق و دهان که میان تهی است گفته مى‌شود. این موضع، یک مخرج بیشتر ندارد که از آن، حروف الف و واو و یاء مدّى خارج مى‌شود.

    «شفتین» به معنای دو لب است که سه حرف «واو، باء و میم» از این موضع ادا می‌شود. در حرف واو اندکی دو لب باز می‌شود، اما در باء و میم دو لب بر هم منطبق می‌شود.

    «خیشوم» یعنى انتهاى حفره‌هاى بینى که یک مخرج دارد و دو حرف «میم» و «نون» که دارای غنه هستند از این مخرج ادا می‌شوند[۱۲].

    هر یک از قراء سبعه آیاتی از قرآن کریم را به‌گونه‌ای خاص قرائت کرده است که منحصر به اوست، این موضوع اصطلاحاً «تفردات قراء سبعه» نامیده شده است. در بخشی از فصل سوم این جلد، تفردات هر یک از قراء به تفکیک ذکر شده است.[۱۳].

    در آخرین فصل از کتاب موضوع اخلاقیات قرآن کریم مطرح شده است. قاری قرآن باید از مفاسد اخلاقی و مباهات و فخرفروشی پرهیز کند و خود را به نیکوشنیدن و سکوت و وقار آراسته گرداند. همچنین در نشر علم و تبلیغ و تعلیم مردم به استناد «خیرکم من تعلم القرآن و علمه» به‌اندازه توان و استعداد و امکاناتش مشارکت کند[۱۴].

    وضعیت کتاب

    مستند مطالب کتاب، با ذکر جلد و صفحه در پاورقی‌ ذکر شده است.

    فهرست منابع هر جلد کتاب در انتهای آن ذکر شده و تنها مشتمل بر نام کتاب و نویسنده است. فهرست مطالب هر جلد نیز در انتهای آن ارائه شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص6
    2. ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص15-11
    3. ر.ک: مقدمه، ص6
    4. ر.ک: قاری هروی، ملاعلی، ص244
    5. ر.ک: محیسن، محمدسالم، ج1، ص113
    6. ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص309
    7. ر.ک: همان، ص171
    8. ر.ک: همان، ص176-174
    9. ر.ک: متن کتاب، جلد2، ص5
    10. ر.ک: همان
    11. ر.ک: همان، ص23-20
    12. ر.ک: همان، ص28-26؛ علامی، ابوالفضل، ص120
    13. ر.ک: متن کتاب، جلد2، ص131-121
    14. ر.ک: همان، ص234

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. علامی، ابوالفضل، پژوهشی در علم تجوید، قم، نشر یاقوت، 1381ش.
    3. محیسن، محمدسالم، الهادی شرح طيبة النشر في القراءات العشر، بیروت، دارالجیل، 1417ق.
    4. قاری هروی، ملاعلی، المنح الفكرية في شرح المقدمة الجزرية، تحقیق اسامة عطایا، دمشق، دارالغوثانی للدراسات القرآنیة، الطبعة الاولی، 1427ق.

    وابسته‌ها

    التمهيد في علم التجويد

    درآمدی بر علم تجوید