ابن ابیعقیل عمانی، حسن بن علی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'کتابها' به 'کتابها') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
مرحوم [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|ميرزا عبدالله افندى]] صاحب [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] درباره او گوید: | مرحوم [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|ميرزا عبدالله افندى]] صاحب [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] درباره او گوید: | ||
«فقيه بزرگ، متكلم اصيل، شيخ بزرگوار، معروف به ابن ابى عقيل، اقوال و آراء او در | «فقيه بزرگ، متكلم اصيل، شيخ بزرگوار، معروف به ابن ابى عقيل، اقوال و آراء او در کتابهاى ما مورد نقل قول قرار گرفته است، با آنكه مردم سرزمين عمان همگى از خوارج و ناصبيها هستند، ولى به نظر مىرسد كه آنان پس از سده سوم از ديار مغرب بهآن منطقه آمده باشند.»<ref>ریاض العلما، ج ۱، ص ۲۰۴ </ref> | ||
او مىافزايد: «علامه در کتاب «خلاصة الاقوال» توصيف و تجليل فراوانى از او به عمل آورده است.» | او مىافزايد: «علامه در کتاب «خلاصة الاقوال» توصيف و تجليل فراوانى از او به عمل آورده است.» | ||
[[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، صاحب کتاب رجال معروف، پس از توصيف او به ثقة و فقيه و متكلم بودن، و پس از ذكر | [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، صاحب کتاب رجال معروف، پس از توصيف او به ثقة و فقيه و متكلم بودن، و پس از ذكر کتابهاى او، از کتاب «المتمسك بحبل آل الرسول(ص)» نام مىبرد و مى گوید: «کتاب بسيار مشهورى در ميان شيعه مىباشد. كمتر كسى پيدا مىشود كه وارد خراسان گردد و از آن کتاب نسخه يا نسخههايى تهيه نكرده باشد. از استادم ابا عبدالله شنيدم كه در حق اين مرد فراوان مدح و ثنا مىگفت.»<ref>رجال نجاشی، ص ۴۸</ref> | ||
فقيه بزرگوار شيعه، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در کتاب «الفهرست» درباره او مىگوید: | فقيه بزرگوار شيعه، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در کتاب «الفهرست» درباره او مىگوید: | ||
«ابن ابى عقيل عمانى، داراى | «ابن ابى عقيل عمانى، داراى کتابهاى متعددى است. او از زمره متكلمين شيعه بوده و کتابهايى در فقه دارد. و کتاب «الكر و الفر» (در امامت)، و «المتمسك بحبل آلالرسول» (در فقه) را ذكر كرده است.»<ref>الفهرست، ص ۵۴</ref> | ||
[[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهر آشوب]] در معالم العلماء<ref>معالم العلماء، ص ۳۷</ref>، و مرحوم [[حر عاملی، محمد بن حسن|شيخ حر عاملى]] در املالآمل <ref>امل الآمل، ج۲، ص ۶۱ </ref>، عين مطالب گذشته را در حق او نقل نمودهاند و او را با علم و فضيلت و فقاهت و كلامى بودن توصيف نمودهاند. | [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهر آشوب]] در معالم العلماء<ref>معالم العلماء، ص ۳۷</ref>، و مرحوم [[حر عاملی، محمد بن حسن|شيخ حر عاملى]] در املالآمل <ref>امل الآمل، ج۲، ص ۶۱ </ref>، عين مطالب گذشته را در حق او نقل نمودهاند و او را با علم و فضيلت و فقاهت و كلامى بودن توصيف نمودهاند. | ||
شيخ اردبيلى صاحب [[جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد|جامع الرواة]] درباره او سخن [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] را نقل مىكند و مىگوید: «حسن بن على بن ابى عقيل حذاء، فقيه وارسته و متكلم است و | شيخ اردبيلى صاحب [[جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد|جامع الرواة]] درباره او سخن [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] را نقل مىكند و مىگوید: «حسن بن على بن ابى عقيل حذاء، فقيه وارسته و متكلم است و کتابهايى در زمينه فقه و كلام دارد. از استادم ابوعبدالله شنيدم كه فراوان در حق او ثنا و تعريف مىنمود...».<ref>جامع الرواة، ج ۱، ص ۹۱۱ </ref> | ||
آیتالله [[صدر، حسن|سيدحسن صدر]]، مؤلف کتاب «تاسيس الشيعه لعلوم الاسلام» او را در گروه فقهاى بزرگ اماميه نام برده است و درباره او چنين مىنویسد: | آیتالله [[صدر، حسن|سيدحسن صدر]]، مؤلف کتاب «تاسيس الشيعه لعلوم الاسلام» او را در گروه فقهاى بزرگ اماميه نام برده است و درباره او چنين مىنویسد: | ||
«او بزرگ شيعه و آبرو و اعتبار آنان، متكلم، فقيه، ركن و مؤسس در فقه و محقق در علوم شرعى و مدقق در علوم عقلى، | «او بزرگ شيعه و آبرو و اعتبار آنان، متكلم، فقيه، ركن و مؤسس در فقه و محقق در علوم شرعى و مدقق در علوم عقلى، کتابهاى متعددى در فنون اسلامى دارد، ولىشهرت او در فقه و استنباط احكام شرعى است. او معاصر [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] و از علماى قرن سومهجرى مىباشد...».<ref>تاسیس الشیعه، ص ۳۰۳</ref> | ||
[[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خویى]] صاحب معجم رجال الحديث، پس از نقل اقوال و آراء [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] مىفرمايد: «شهرت و اعتبار او، عظمت علمى و عملى اين شخصيت، در بين فقهاى اعلام، ما را بى نياز از اطاله سخن و تعرض به اقاویل و كلمات آن بزرگان مىنمايد».<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۵، ص ۲۲</ref> | [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خویى]] صاحب معجم رجال الحديث، پس از نقل اقوال و آراء [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] مىفرمايد: «شهرت و اعتبار او، عظمت علمى و عملى اين شخصيت، در بين فقهاى اعلام، ما را بى نياز از اطاله سخن و تعرض به اقاویل و كلمات آن بزرگان مىنمايد».<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۵، ص ۲۲</ref> |
نسخهٔ ۲۳ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۰۵
نام | ابنابیعقیل عمانی، حسن بن علی |
---|---|
نامهای دیگر | عقیل عمانی، حسن بن علی
ابنابیعقیل، حسن بن علی حذاء عمانی، حسن بن علی ابن عقیل، حسن بن علی عمانی، ابومحمدحسن |
نام پدر | علی |
متولد | قرن چهارم |
محل تولد | عمان |
رحلت | حدود 330 تا 350ق |
اساتید | |
برخی آثار | مجموعة فتاوی ابن ابيعقیل |
کد مؤلف | AUTHORCODE94AUTHORCODE |
حسن بن علی ابنابیعقیل عمانى محدّث، فقیه و از بزرگان متکلم شیعه امامیه، معاصر شیخ محمد بن یعقوب کلینی صاحب کتاب کافی، رجال شناسان شیعی وثاقت وی را تأیید کردهاند، آرای فقهی ابن ابی عقیل مورد توجه غالب فقیهان شیعه از جمله، ابن ادریس در السرائر، محقق حلی در المعتبر فی شرح المختصر و علامه حلی در مختلف الشیعة، واقع شده است.
گفته شده که ایشان یمنی است و عمان از سواحل درياى يمن است.
او در آغاز غيبت كبرى مىزيسته است.
از «بحر العلوم» نقل شده است كه او استاد جعفر بن قولویه بوده و جعفر بن قولویه استاد شيخ مفيد بوده است. اين قول از قول بالا كه جعفر بن قولویه را همدوره على بن بابویه معرفى كرده است، اقرب به تحقيق است.
آراء ابن ابى عقيل در فقه زياد نقل مىشود. او از چهرههايى است كه مكرر به ناماو در فقه بر مىخوريم.
حسن بن ابى عقيل ملقب به «حذاء» معروف به «عمانى» و «ابن عقيل»، كنيهاش «ابوعلى»، از فقهاى بزرگ و از بزرگان اماميه و از متكلمين وارستهاى است كه معاصر با ثقة الاسلام كلينى (متوفى329) بوده، و از اساتيد شيخ مفيد به شمار مىآيد.
گفتار بزرگان
مرحوم مدرس صاحب ريحانة الادب درباره او مىنویسد:
«شيخ مفيد به غايت او را ستوده است و او نخستين كسى است كه در اول غيبت كبرى، فقه را مهذب كرد و با قواعد اصوليه تطبيقش نمود، طريق اجتهاد و تطبيق احكام با ادله و اصول آنها را باز كرد. بعد از او «ابن جنيد اسكافى»، هم همان طريق را پيمود. بدين جهت است كه در اصطلاح فقها، اين دو فقيه جليل القدر به «قدیمین» (دو تن از قدما) تعبير آورده مىشود. آراء ابن عقيل محل توجه و اعتناى بيشتر محقق حلى و علامه و متاخرين قرار گرفته است و از فتاواى نادره او عدم تنجس آب قليل به مجرد ملاقات با نجس، وجوب اذان و اقامه در نماز صبح و شام و بطلان نماز در صورت ترك آنها (اذان و اقامه) است...»[۱]
مرحوم ميرزا عبدالله افندى صاحب رياض العلماء درباره او گوید:
«فقيه بزرگ، متكلم اصيل، شيخ بزرگوار، معروف به ابن ابى عقيل، اقوال و آراء او در کتابهاى ما مورد نقل قول قرار گرفته است، با آنكه مردم سرزمين عمان همگى از خوارج و ناصبيها هستند، ولى به نظر مىرسد كه آنان پس از سده سوم از ديار مغرب بهآن منطقه آمده باشند.»[۲]
او مىافزايد: «علامه در کتاب «خلاصة الاقوال» توصيف و تجليل فراوانى از او به عمل آورده است.»
نجاشى، صاحب کتاب رجال معروف، پس از توصيف او به ثقة و فقيه و متكلم بودن، و پس از ذكر کتابهاى او، از کتاب «المتمسك بحبل آل الرسول(ص)» نام مىبرد و مى گوید: «کتاب بسيار مشهورى در ميان شيعه مىباشد. كمتر كسى پيدا مىشود كه وارد خراسان گردد و از آن کتاب نسخه يا نسخههايى تهيه نكرده باشد. از استادم ابا عبدالله شنيدم كه در حق اين مرد فراوان مدح و ثنا مىگفت.»[۳]
فقيه بزرگوار شيعه، شيخ طوسى در کتاب «الفهرست» درباره او مىگوید:
«ابن ابى عقيل عمانى، داراى کتابهاى متعددى است. او از زمره متكلمين شيعه بوده و کتابهايى در فقه دارد. و کتاب «الكر و الفر» (در امامت)، و «المتمسك بحبل آلالرسول» (در فقه) را ذكر كرده است.»[۴]
ابن شهر آشوب در معالم العلماء[۵]، و مرحوم شيخ حر عاملى در املالآمل [۶]، عين مطالب گذشته را در حق او نقل نمودهاند و او را با علم و فضيلت و فقاهت و كلامى بودن توصيف نمودهاند.
شيخ اردبيلى صاحب جامع الرواة درباره او سخن نجاشى را نقل مىكند و مىگوید: «حسن بن على بن ابى عقيل حذاء، فقيه وارسته و متكلم است و کتابهايى در زمينه فقه و كلام دارد. از استادم ابوعبدالله شنيدم كه فراوان در حق او ثنا و تعريف مىنمود...».[۷]
آیتالله سيدحسن صدر، مؤلف کتاب «تاسيس الشيعه لعلوم الاسلام» او را در گروه فقهاى بزرگ اماميه نام برده است و درباره او چنين مىنویسد:
«او بزرگ شيعه و آبرو و اعتبار آنان، متكلم، فقيه، ركن و مؤسس در فقه و محقق در علوم شرعى و مدقق در علوم عقلى، کتابهاى متعددى در فنون اسلامى دارد، ولىشهرت او در فقه و استنباط احكام شرعى است. او معاصر كلينى و از علماى قرن سومهجرى مىباشد...».[۸]
آیتالله خویى صاحب معجم رجال الحديث، پس از نقل اقوال و آراء نجاشى، شيخ طوسى و علامه حلى مىفرمايد: «شهرت و اعتبار او، عظمت علمى و عملى اين شخصيت، در بين فقهاى اعلام، ما را بى نياز از اطاله سخن و تعرض به اقاویل و كلمات آن بزرگان مىنمايد».[۹]
وفات
با همه تلاشى كه در رابطه با شناخت تاريخ دقيق وفات او صورت گرفت و به صاحبان فن نيز مراجعه شد، چيزى به دست نيامد، ولى با توجه به هم عصر بودن او با ثقة الاسلام كلينى و ابن بابویه (صدوق اول)، حدس زده مىشود كه وفات او نيز همان نيمه اول قرن چهارم، در حدود 330 تا 350 هجرى رخ داده باشد.
پانویس
منابع مقاله
- آشنايى با علوم اسلامى: ص294، چاپ دفتر انتشارات اسلامى
- ريحانة الادب: ج7، ص360
- رياض العلماء: ج 1، ص204
- رجال نجاشى: ص48، كد معرفى 100، چاپ جامعه مدرسين قم
- الفهرست: ص54
- جامع الرواة: ج 1، ص911
- تاسيس الشيعه: ص303
- معجم رجال الحديث: ج 5، ص22، كد معرفى2933