۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==') |
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
در اولين فصل از رساله، معناى لغوى " اله " و موارد استعمال و مفهوم آن در قرآن كريم مورد كنكاش قرار گرفته و چنين نتيجهگيرى كرده است كه به معناى معبود نبوده، بلكه مراد از آن همان مراد از لفظ " الله " است و فرق آنها جزئى و كلى است. | در اولين فصل از رساله، معناى لغوى " اله " و موارد استعمال و مفهوم آن در قرآن كريم مورد كنكاش قرار گرفته و چنين نتيجهگيرى كرده است كه به معناى معبود نبوده، بلكه مراد از آن همان مراد از لفظ " الله " است و فرق آنها جزئى و كلى است. | ||
در تبيين معناى " رب " همانند فصل قبل ابتدا معناى لغوى بررسى شده است. در اين مقال به | در تبيين معناى " رب " همانند فصل قبل ابتدا معناى لغوى بررسى شده است. در اين مقال به یک نقص در كتب لغت اشاره شده است: مفروض در كتب لغت ضبط موارد استعمال كلمه است، خواه مستعمل فيه همانى باشد كه لفظ برای آن وضع شده است يا نه، و لذا معانى مجازى در كنار معانى لغوى - با اين استدلال كه همه مستعمل فيه است - آمده است. اين نقص واضحى است كه در كتب لغت و معاجم ديده مىشود. وى سپس به ذكر پنج معنا از طرف " مودودى " با استشهاد به قرآن كريم مثال مىزند كه در حقيقت صور مختلفه برای یک معناى واحد اصيل است؛ يعنى كسى است كه امور شىء مربّى از حيث اصلاح و تدبير و تربيت به او تفويض شده است. در ادامه مباحث اين فصل با استشهاد به آيات قرآن كريم، خالقيت را بر خلاف نظر وهابيت، از معانى رب نمىشمارد و برای روشن شدن اين مطلب در هفت عنوان معانى مختلف توحيد را شرح مىدهد. | ||
كلمه سوم مورد بحث " عبادت " است كه با نقل معناى آن از معاجم مختلف، چنين نتيجه مىگيرد كه معناى عبادت صرف خضوع و خشوع نيست، بلكه عبادت خضوع برای شىء از جهت ربوبيت و الوهيت اوست. در ادامه مباحث اين فصل به عقائد مشركين و آيات ربوبيت پرداخته شده و در خاتمه نيز به برخى از ثمرات اين بحث كه وهابيون آنها را انكار مىكنند، اشاره شده است: | كلمه سوم مورد بحث " عبادت " است كه با نقل معناى آن از معاجم مختلف، چنين نتيجه مىگيرد كه معناى عبادت صرف خضوع و خشوع نيست، بلكه عبادت خضوع برای شىء از جهت ربوبيت و الوهيت اوست. در ادامه مباحث اين فصل به عقائد مشركين و آيات ربوبيت پرداخته شده و در خاتمه نيز به برخى از ثمرات اين بحث كه وهابيون آنها را انكار مىكنند، اشاره شده است: |
ویرایش