ابوالمجد، محمدرضا: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'سبک ى ' به 'سبکى') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
با اين حال با همۀ شهرت و بزرگى جايگاه علمى ايشان وضعيت مالى مناسبى نداشته و غالبا در امر امرار معاش و گذران زندگى دچار مشكل بوده است. | با اين حال با همۀ شهرت و بزرگى جايگاه علمى ايشان وضعيت مالى مناسبى نداشته و غالبا در امر امرار معاش و گذران زندگى دچار مشكل بوده است. | ||
عظمت علمى همراه با زهد و تنگدستى و شادابى و روحيۀ با نشاط، خوش صحبتى و در همان حال رعايت وقار و متانت و دورى از | عظمت علمى همراه با زهد و تنگدستى و شادابى و روحيۀ با نشاط، خوش صحبتى و در همان حال رعايت وقار و متانت و دورى از سبکىو بىمحتوايى در گفتار، اين شخصيت عظيم را چهرهاى استثنايى و محبوب ساخته بود. | ||
==هجرت به اصفهان== | ==هجرت به اصفهان== |
نسخهٔ ۲۱ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۱۷
نام | ابوالمجد، محمدرضا |
---|---|
نامهای دیگر | آلعلامه، محمدرضا
اصفهانی، محمدرضا مسجدشاهی نجفی، محمدرضا نجفی، رضا بن محمدحسین نجفی، محمدرضا نجفی اصفهانی، محمدرضا |
نام پدر | |
متولد | 1247 ش |
محل تولد | نجف اشرف |
رحلت | 1322 ش یا 1362 ق |
اساتید | |
برخی آثار | أداء المفروض من شرح أرجوزة العروض |
کد مؤلف | AUTHORCODE138AUTHORCODE |
محمدرضا بن محمدحسین بن محمدباقربن محمدتقى ايوان كيفى تهرانى اصفهانى، (متوفاى 1362 قمرى)
ولادت
مؤلف در 20 محرم الحرام سال 1287 قمرى در نجف اشرف چشم به جهان گشود. از ناحيۀ پدرى به شيخ محمدتقى اصفهانى صاحب هداية المسترشدين مىرسد و مادر او نيز ربابه سلطان بيگم دختر سيدمحمدباقربن محمدتقى موسوى، معروف به حجتالاسلام شفتى (متوفاى 1260 قمرى) مىباشد.
خاندان
خاندان شيخ محمدتقى اصفهانى (صاحب حاشيه بر معالم) (متوفاى 1248 قمرى) و جد مؤلف از اشرف و افضل خاندان علم و تقوى در اصفهان بودهاند. در اين خاندان نوابغ و بزرگانى در فضل و علم و ادب و معرفت ظهور كردهاند. سيدحسن امين دربارۀ خاندان او اين چنين مىگوید:آل صاحب الحاشية بيت علم جليل في أصفهان.(مستدركات أعيان الشيعة ج 6 ص165)
در أعيان الشيعه دربارۀ پدر بزرگوار ايشان اين چنين آمده است الإمام الزاهد العارف... كان مجدا مجتهدا في شأنه كان كثير الفكر منقطعا عن الناس.(أعيان الشيعة ج 9 ص249)
دربارۀ جد او شيخ محمدباقربن محمدتقى اصفهانى:شيخ شيوخ أصفهان و أحد أعيان الرؤساء في إيران... لم يبق معه شأن لولاة أصفهان أبطل حكومتهم حتى ضاق بهم الخناق، بل كان حكمه فوق كل حكم.(أعيان الشيعة ج 9 ص186)
و امّا شيخ محمدتقى اصفهانى صاحب هداية المسترشدين نيازى به بيان مطلبى دربارۀ عظمت او نيست.
اجداد و خاندان مادرى او نيز از بزرگان علم و فضل بودهاند. پدر مادرش سيدمحمدباقربن محمدتقى موسوى (متوفاى 1260 قمرى)، معروف به حجتالاسلام شفتى در أعيان آمده الفقيه الإمام الرئيس في أصفهان.
در مورد دايىهايش:جلهم علماء فضلاء انتهت إليهم الرياسة العلميّة بعد أبيهم في أصفهان.(أعيان الشيعة ج 9 ص188)
دوران كودكى و تحصيل
مؤلف در نه سالگى از نجف اشرف همراه پدرش به اصفهان مسافرت كرده و پس از آموختن ادبيات و مقدمات فقه و اصول در سن پانزده سالگى به نجف اشرف برمىگردد.
در نجف اشرف ابتدا از محضر پدر بزرگوارش شيخ محمدحسین اصفهانى (متوفاى 1308 قمرى) در فقه و اصول (کتاب فصول و قسمتى از رسائل) و بعضى از کتابهاى تفسيرى (تفسير بيضاوى و كشاف) استفاده نموده و همينطور از سيدابراهيم قزوینى در رياضيات و هيئت و علوم عقلى و معالم الأصول و شرح لمعه و شيخ فتح اللّه مشهور به شريعتمدارى اصفهانى در قسمت زيادى از رسائل، ميرزا حبيباللّه تهرانى در رياضيات، شيخ محمد كاظم خراسانى (متوفاى 1329 قمرى) شيخ الشريعة اصفهانى (متوفاى 1339 قمرى)، سيدمحمد كاظم يزدى (متوفاى 1337 قمرى)، شيخ آقا رضا همدانى (متوفاى 1322 قمرى)، سيدمحمد فشاركى (متوفاى 1316 قمرى)، شيخ حسين نورى (متوفاى 1320 قمرى) و سيدمرتضى كشميرى (متوفاى 1323 قمرى) استفاده نموده است. در بين اساتيد مؤلف، سيدمحمد فشاركى از جايگاه خاصى برخوردار است. مؤلف در مورد ايشان اين چنين مىگفته كه در مدت كوتاهى كه مصاحب او بوده از وى بيش از اساتيد ديگرش استفاده نموده است.
ویژگیها
از مهمترين ویژگیهاى شخصيتى مؤلف جامعيت او در علوم مختلف اسلامى است. جديت در تحصيل و فراگيرى علوم، او را فردى صاحب نظر و داراى نظريات جديد، عميق، و مبتكر در رشتههاى مختلف علمى ساخته است.
جامعيت در علوم مختلف، فضل و عظمت علمى، حافظۀ عجيب، استعداد فطرى و عشق او به كسب علم و دانش باعث شده بود كه در بين اعلام و بزرگان حوزه به نبوغ و برترى علمى مشهور شده و شخصيتى باشد كه فضايل مختلف در او جمع گردد. او در فقه و اصول متخصص و در تفسير قرآن كريم، فلسفه، كلام و رياضى فردى صاحب نظر و متبحر بود.
به علاوه در ادبيات و شعر نبوغ عجيب ايشان زبانزد عام و خاص بوده است. در کتاب كواكب السماویة تأليف علامۀ سماوى و همينطور کتاب الطليعة در ترجمۀ شعراى شيعه به بعضى از نكات خيره كنندۀ ادبى ايشان اشاره شده است.
در الذريعة و أعيان الشيعة دربارۀ تبحر او به زبان عربى و شعر اينگونه گفته شده است:نظم المعاني الفارسیة بألفاظ العربية همانطور كه راجع به مهيار ديلمى گفتهاند. همينطور در أعيان الشيعة بعضى از اشعار زيبا و پر معناى او آورده شده است. (أعيان الشيعة ج 7 ص17 و نقباء البشر ج 2 ص747)
در نقباء البشر در رابطه با شعر مؤلف اين گونه آورده شده:و في بعض شعره نكات أدبية قد لا يتنبه لها البعض لدقتها و غموضها و كان يحمل اللفظ معنى أكثر من قابليته.
با اين حال با همۀ شهرت و بزرگى جايگاه علمى ايشان وضعيت مالى مناسبى نداشته و غالبا در امر امرار معاش و گذران زندگى دچار مشكل بوده است.
عظمت علمى همراه با زهد و تنگدستى و شادابى و روحيۀ با نشاط، خوش صحبتى و در همان حال رعايت وقار و متانت و دورى از سبکىو بىمحتوايى در گفتار، اين شخصيت عظيم را چهرهاى استثنايى و محبوب ساخته بود.
هجرت به اصفهان
مؤلف پس از شروع جنگ جهانى اوّل در سال 1333 قمرى مدتى به كربلا مىرود اما به علت دشواريهايى كه در نتيجۀ جنگ برای خانواده و فرزندانش بوجود آمد به اصفهان مسافرت مىكند و در آنجا زعامت دينى و رياست فقهى مردم را به عهده گرفته و به جاى پدر بزرگوارش به هدايت مردم و نشر معارف اسلامى و نيز امامت جماعت و تدريس مىپردازد.
تدريس
به دليل بلاغت و رسايى در گفتار و تقرير نيكو و زيبا و جامعيت ايشان در علوم مختلف حوزوى و اينكه كلام ايشان با دلايل و استشهاد به اشعار عربى و فارسی و گفتار علماى لغت آميخته بوده، بسيارى از طلاب و فضلا علاقهمند به شركت در درس ايشان و استفادۀ علمى از اين شخصيت برجسته بودهاند و همينطور به دليل خوشرویى و خوش اخلاقى و لطافت روحى ايشان، در بين طالبين علم محبوبيت زائد الوصفى داشتهاند كه اين خود بر علاقۀ فضلا و بزرگان به شركت در حلقۀ درس ايشان مىافزوده است.
مؤلف در اوج فقر و تنگدستى داراى تأليفات و تصنيفات زيادى بوده كه در قسمت تأليفات ذكر خواهد شد.
گفتار ديگران دربارۀ او
نقباء البشر:عالم كبير و أديب جليل و فيلسوف بارع. كان مجتهدا في الفقه محيطا بأصوله و فروعه، متبحرا في الأصول متقنا لمباحثه و مسائله، متضلعا في الفلسفة خبيرا بالتفسير، بارعا في الكلام و العلوم الرياضية، و له في كل ذلك آراء فاضجة و نظريات صائبة، أضف إلى ذلك نبوغه في الأدب و الشعر (ج 2، ص274)
أعيان الشيعة به نقل از کتاب الطليعة: فاضل تلقى الفضل عن أب و جد و لم يكفه ذلك حتى سعى في تحصيله و جد إلى ذكاء ثاقب و نظر صائب و روح خفيفة و حاشية طبع رقيقة أتى النجف فارتقى معارج الكمال و زاحم بمناكب الفضل الرجال. (أعيان الشيعة ج 7، ص16)
و همينطور در أعيان به نقل از سيدشهابالديننجفى مىفرمايد:هذا الرجل من نوابغ عصره و أغاليظ الزمان فقها و أصولا و أدبا و شعرا و حديثا و رياضيا.(همان منبع)
قابل ذكر است كه در رابطه با زندگینامۀ شيخ محمدرضا اصفهانى يك بار در أعيان الشيعة ج 7 ص16 و يك بار در مستدركات أعيان الشيعة ج 6 صفحۀ 165 توضيح داده شده است.
اساتيد
1 - پدر بزرگوار او، شيخ محمدحسین اصفهانى نجفى (متوفاى 1308 قمرى)
3 - ميرزا حبيباللّه تهرانى عراقى، مشهور به ذو الفنون (استاد رياضيات، هيئت، نجوم و معقول)
4 - شيخ محمد كاظم خراسانى، صاحب كفاية الأصول (متوفاى 1329 قمرى)
5 - سيدمحمد كاظم يزدى (متوفاى 1337 قمرى)
6 - شيخ آقا رضا همدانى (متوفاى 1322 قمرى)
7 - سيدمحمد فشاركى اصفهانى (متوفاى 1316 قمرى)
8 - شيخ حسين نورى (متوفاى 1320 قمرى) استاد علم حديث و رجال.
9 - سيدمرتضى كشميرى (1323 قمرى)
10 - شيخ الشريعة اصفهانى (متوفاى 1339 قمرى)
11 - شيخ فتح اللّه ملقب به شريعتمدارى اصفهانى
12 - سيدجعفر حلّى
تأليفات
1 - وقاية الأذهان و الألباب
2 - رسالة في القبلة
3 - نقد فلسفۀ داروین (در سه جلد، دو جلد آن در بغداد در سال 1331 قمرى چاپ شده است.)
4 - حواشى بر نجاة العباد تأليف محمدحسن نجفى صاحب جواهر
5 - أداء المفروض في شرح أرجوزة العروض، تأليف ميرزا مصطفى تبريزى (در علم عروض و قافيه)
6 - استيضاح المراد من قول الفاضل الجواد (فقهى)
7 - أمجديّة (فقهى، اخلاقى)
8 - الإيراد و الإصدار
9 - حلى الدهر العاطل يا حلى الزمن العاطل
10 - ذخائر المجتهدين في شرح «معالمالدين في فقه آل ياسين»، تأليف ابن قطان (فقهى است و دو جلد نكاح و طهارت آن چاپ شده است)
11 - الرد على البهائية
12 - رسالة في الرد على «فصل القضاء في عدم حجيّة فقه الرضا عليهالسلام» تأليف سيدحسن صدر
13 - الروض الأريض (ديوان شعر عربى)
14 - الروضة الغناء (در فقه)
15 - السيف الصنيع على رقاب منكرى البديع (در علم بلاغت)
16 - العقد الثمين
17 - نجعة المرتاد
18 - القول الجميل
19 - النوافج و الروزنامج
20 - حاشيه بر كافى تأليف مرحوم كلينى
21 - حواشى على اكثر «اكر لثاوى ذيلاسوس الحكيم اليوناني»، در علم هندسه
22 - تنبيهات دليل انسداد يا اثبات حجّية الظن الطريقي (کتاب اصولى)
وفات
در 24 محرم الحرام سال 1362ه.ق. در شهر اصفهان اين يگانۀ دوران از اين عالم خاک ى رخت بربسته و به ديار حق شتافت. بدن مطهر او در تخت فولاد، در تكيۀ مخصوص به خانوادهاش به خاک سپرده شد.