إحصاء العلوم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ـ' به ''
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
جز (جایگزینی متن - 'ـ' به '')
خط ۶۹: خط ۶۹:
فصل چهارم، در زمنیه علم الهی (مابعدالطبیعه‌- متافیزیک‌) و علم طبیعی (فیزیک) است. علم طبیعی در مورد اجسام طبیعی‌ یا مصنوعی بحث‌ می‌کند‌ و فرق‌ میان علت‌های نهایی و فاعلی‌ اجسام و ماده و صورت آن‌ها را مشخص می‌کند و درباره‌ عرض‌های جسم و مراتب اجسام‌ طبیعی ‌(بسیط و مرکب) سخن‌ می‌گوید.
فصل چهارم، در زمنیه علم الهی (مابعدالطبیعه‌- متافیزیک‌) و علم طبیعی (فیزیک) است. علم طبیعی در مورد اجسام طبیعی‌ یا مصنوعی بحث‌ می‌کند‌ و فرق‌ میان علت‌های نهایی و فاعلی‌ اجسام و ماده و صورت آن‌ها را مشخص می‌کند و درباره‌ عرض‌های جسم و مراتب اجسام‌ طبیعی ‌(بسیط و مرکب) سخن‌ می‌گوید.


[[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] نخست علم طبیعی را بر پایه کـتاب‌های ارسـطو‌ بـه‌ هشت‌ بخش بزرگ تقسیم می‌کند؛ آنگاه علم الهی را به‌ شـیوه ارسـطو تعریف و آن را به سه‌ بخش تقسیم می‌کند. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در این‌ بحث‌ها‌ به «اولی» می‌رسد کـه مـمکن نـیست پیش‌ از‌ او‌ اولی بوده باشد، به «قدیمی» می‌رسد که‌ ممکن‌ نیست قدیم‌تر از او موجودی بوده باشد، به «مـوجودی» مـی‌رسد کـه ممکن است‌ وجود‌ خود را از دیگری گرفته‌ باشد‌ و این‌ موجود‌ همان‌ موجود‌ ازلی قـدیم واحـد مطلق است که‌ دیگر‌ موجودات‌ در وجود او متأخرند و ثابت می‌کند که او موجود اولی است‌ که‌ به‌ هر مـوجودی، سـوای خود، وجود‌ می‌بخشد و روشن می‌سازد که‌ او‌ واحد اولی است و به همه موجودات‌ وحـدت داده اسـت<ref>همان، ص48-49</ref>.
[[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] نخست علم طبیعی را بر پایه کتاب‌های ارسطو‌ به‌ هشت‌ بخش بزرگ تقسیم می‌کند؛ آنگاه علم الهی را به‌ شیوه ارسطو تعریف و آن را به سه‌ بخش تقسیم می‌کند. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در این‌ بحث‌ها‌ به «اولی» می‌رسد که ممکن نیست پیش‌ از‌ او‌ اولی بوده باشد، به «قدیمی» می‌رسد که‌ ممکن‌ نیست قدیم‌تر از او موجودی بوده باشد، به «موجودی» می‌رسد که ممکن است‌ وجود‌ خود را از دیگری گرفته‌ باشد‌ و این‌ موجود‌ همان‌ موجود‌ ازلی قدیم واحد مطلق است که‌ دیگر‌ موجودات‌ در وجود او متأخرند و ثابت می‌کند که او موجود اولی است‌ که‌ به‌ هر موجودی، سوای خود، وجود‌ می‌بخشد و روشن می‌سازد که‌ او‌ واحد اولی است و به همه موجودات‌ وحدت داده است<ref>همان، ص48-49</ref>.


فصل پنجم، در مورد علم مدنی (اخلاق و سیاست)، عمل‌ فقه‌ و علم‌ کلام است. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] علم مدنی‌ را‌ به‌ دو بخش تقسیم‌‌ می‌کند‌: در بخش نخست، دو گونه‌ سعادت‌ حقیقی و پنداری را بیان می‌کند و رسیدن به سعادت را منوط به زندگی جاودانه در‌ دیگر‌ سرای می‌داند. بخش دوم درباره گونه‌های‌ حکومت‌ و مدینه فاضله‌ است.‌ [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی‌]] می‌گوید راه ایجاد فضیلت‌ در وجود انسان آن است که سنن فاضله پیوسته در شهرها و میان مردم‌ ترویج شوند‌ و همگان‌ آن را به کار برند و این‌ شدنی‌ نیست‌ مگر‌ با‌ حکومتی که در‌ پرتو‌ آن کارهای نیک و اخلاق پسندیده گسترش‌ یابد و پیدایش چنین حکومتی با نیروی فضیلتی ممکن است که‌‌ مردم‌ آن‌ را بپسندند. سپس به علم فقه می‌پردازد‌ و آن‌ را علم‌‌ استنباط‌ احکام‌ ناشناخته‌ شرعی از احکام مصرح می‌داند یا دانشی‌ که با آن می‌توان از احکام شناخته شده شریعتی به احکام‌ نامصرح فرعی رسید<ref>همان، ص49</ref>.
فصل پنجم، در مورد علم مدنی (اخلاق و سیاست)، عمل‌ فقه‌ و علم‌ کلام است. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] علم مدنی‌ را‌ به‌ دو بخش تقسیم‌‌ می‌کند‌: در بخش نخست، دو گونه‌ سعادت‌ حقیقی و پنداری را بیان می‌کند و رسیدن به سعادت را منوط به زندگی جاودانه در‌ دیگر‌ سرای می‌داند. بخش دوم درباره گونه‌های‌ حکومت‌ و مدینه فاضله‌ است.‌ [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی‌]] می‌گوید راه ایجاد فضیلت‌ در وجود انسان آن است که سنن فاضله پیوسته در شهرها و میان مردم‌ ترویج شوند‌ و همگان‌ آن را به کار برند و این‌ شدنی‌ نیست‌ مگر‌ با‌ حکومتی که در‌ پرتو‌ آن کارهای نیک و اخلاق پسندیده گسترش‌ یابد و پیدایش چنین حکومتی با نیروی فضیلتی ممکن است که‌‌ مردم‌ آن‌ را بپسندند. سپس به علم فقه می‌پردازد‌ و آن‌ را علم‌‌ استنباط‌ احکام‌ ناشناخته‌ شرعی از احکام مصرح می‌داند یا دانشی‌ که با آن می‌توان از احکام شناخته شده شریعتی به احکام‌ نامصرح فرعی رسید<ref>همان، ص49</ref>.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش