محمودمیرزا قاجار: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|محمود میرزا قاجار {| class="wikitable aboutAuthorTab...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۹ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۲۶
نام | محمود میرزا قاجار |
---|---|
نام های دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1214ق |
محل تولد | |
رحلت | 1271ق |
اساتید | |
برخی آثار |
|
کد مولف | AUTHORCODE13566AUTHORCODE |
محمودمیرزا قاجار، از پسران فتحعلی شاه قاجار و مریم خانم بود که در نهاوند و لرستان به حکومت رسید. او با برادرانش بر سر حکومت لرستان درگیریهایی داشت و به همین دلیل توسط پدرش از حکومت لرستان عزل شد. محمودمیرزا فعالیتهای عمرانی فراوانی در نهاوند داشت. او دارای طبع شعری روان بود و کتابهای زیادی نوشت.
خانواده
پدر و مادر
«محمودمیرزا قاجار پسر فتحعلیشاه (حاکم در 1250-1212ق) و مریم خانم بود. این بانو از زنان یهودی شیراز بود که به دین ا سلام گروید و بهواسطه زیبایی خاصی که داشت، به دربار قاجار راه یافت و ابتدا به عقد آقامحمد خان درآمد... [پس از وی فتحعلی شاه] مریم خانم را به عقد ازدواج خود درآورد»[۱].
برادران و خواهران تنی
حاصل پیوند فتحعلی شاه با این بانو، یازده فرزند بود که پنج تن از آنان در زمان حیات فتحعلی شاه درگذشتند و چهار پسر و دو دختر باقی ماندند؛ محمودمیرزا، همایونمیرزا متخلص به حشمت، احمدعلیمیرزا متخلص به احمد، جهانشاهمیرزا متخلص به جهان، شاهبیگم ملقب به ضیاءالسلطنه و سلطانبیگم[۲].
تولد، کودکی
وی در سهشنبه 12 صفر 1214ق، به دنیا آمد. چهار ساله بود که فتحعلی شاه او را برای تربیت به صدراعظمش میرزا محمدشفیع مازندرانی سپرد. محمودمیرزا دوازده سال در خانه صدراعظم ماند و در این مدت گاهی همراه شاه به سفر میرفت که از آن جمله میتوان به چند سفر به تبریز و اوجان، همچنین به چمن سلطانیه و سفرهایش به خوشییلاق و بعضی نواحی خراسان اشاره کرد[۳].
مناصب سیاسی
حکومت نهاوند
«او در 1229ق، به حکومت نهاوند رسید و به امید آنکه کمکم ولایات دیگر به قلمروش افزوده شود، روزگار را سپری کرد، اما مرگ صدراعظم در قزوین امیدهای وی را به یأس تبدیل کرد و او بهناچار به همان حکومت نهاوند قناعت ورزید. محمودمیرزا بهتفصیل در کتاب «گلشن محمود» و «تذكرة السلاطين» راجع به این مسئله سخن گفته است»[۴]. وی تا سال 1241ق، حاکم نهاوند بود و در آن سال حکومت این شهر را به برادرش جهان، یا حشمت، سپرد[۵].
حکومت لرستان
او پس از واگذاری حکومت نهاوند، صدهزار تومان به شاه داد و به حکومت لرستان فیلی منصوب شد. قبل از صدور فرمان شاه، عدهای از اهالی آنجا برای شاه از حکومت محمودمیرزا در آنجا ابراز نگرانی کرده بودند[۶]. وی در 1242ق، با برادر بزرگترش محمدتقیمیرزا حسامالسلطنه، حاکم بروجرد و بختیاری، بر سر لرستان درگیر جنگ شد. فتحعلی شاه که محمودمیرزا را در این جنگ مقصر میدانست، او را از حکومت لرستان عزل و حسامالسلطنه را به حکومت آن ناحیه نصب کرد[۷].
او مجددا در 1244ق، توسط پدرش به حکومت نهاوند رسید[۸]. وی سپس مجدد به حکومت لرستان رسید و تا مرگ فتحعلی شاه در 1250ق، در حکومت آنجا باقی ماند[۹].
فعالیتهای عمرانی
در نهاوند
«او «ضرابخانه نهاوند» را احیا و راهاندازی کرد و علامت آن را هم «ماه بصر» قرار داد. قلعه نهاوند را با نام جدید «روئیندژ» در سال 1232 از نو بنا کرد. او این دژ را مرکز قدرت نظامی خود ساخت و مبلغ هشتاد هزار تومان صرف بازسازی آن کرد»[۱۰].
محمودمیرزا در 1239 مدرسه «مقام محمود» یا «محمودیه» را در محله راسته آمیرزا آقا ساخت. این مکان محل تجمع طلاب و علمای آن زمان بود. این مدرسه تا سال 1317ش، پابرجا بوده و در آن سال به دست رئیس فرهنگ وقت (آقای مینایی) مدرسه جدیدی بهجای آن ساخته شده است؛ ابتدا دبستان شش کلاسه سعدی و سپس دبیرستان فیروزان در آن دایر گردید. «در ابتدای درب ورودی سالن سمت راست در اطاق کوچکی، سنگنبشتهای بر دیوار نصب شده که سنگ بنای مدرسه مذکور است»[۱۱].
باغ شاه، از دیگر بناهایی بود که او در نهاوند احداث کرد. «محمودمیرزا در تذكرة السلاطين، از آثار دیگری که خود بنا یا تعمیر کرده سخن گفته است. از آن جمله به قصری به نام پسرش مسعودمیرزا، «منظر محمود» که به اسم خودش خوانده، «گلشن احمد» به اسم برادر کهترش، «بازار ضیا» نزدیک به تیمچه همایون، «تیمچه همایون» واقع در کنار دیوار قیصریه ابتدای بازار بزازها، بقعه «امامزاده محمد»، بقعه «امامزاده سراب گیان معروف به بابااحمد»، «بقعه شیخ ابوالعباس نهاوندی» و بقعه «بدیعالزمان» میتوان اشاره داشت... قیصریه از دیگر احداثات محمودمیرزا بوده که امروزه بهجز نام و دو چنار کهنسال آثاری از آن برجای نمانده است... «مسجد محمود»، «کاخ همایون» و چند حمام و کاروانسرا از دیگر بناهایی است که این شاهزاده قاجاری در نهاوند احداث کرده که امروزه متأسفانه تعداد اندکی از آنها باقی مانده است»[۱۲].
در لرستان
تعمیر مقبره محمد بن احمد بن رضیالدین، معروف به «حياة الغيب»[۱۳].
زندان
وی در ذی قعده 1250 به دستور محمد شاه قاجار دستگیر و روانه تهران شد و در 1251ق، به دستور همان شاه، همراه دیگر شاهزادگانی که ادعای حکومت داشتند به زندان اردبیل منتقل شد[۱۴]. «محمود میرزا چندی بعد به علت شیوع وبا به تبریز منتقل گردید، ولی دوباره پس از رفع بیماری به زندان اردبیل بازگردانده شد و تا پایان عمر در زندان ماند»[۱۵].
وفات
«در باب تاریخ مرگ او اطلاع دقیقی در دست نیست. تاریخ وفات او را بعد از 1271ق، ذکر کردهاند»[۱۶].
اساتید
- میرزا عبداللطیف لاریجانی (خط تعلیق)؛
- حاج علیاکبر خویی (کتاب علیشیر نوایی و اشعار ترکی)؛
- ملا حاجی محمد اصفهانی (آداب قرائت و رسوم عبارت)؛
- میرزا رضای مجوس (ریاضی اقلیدس)؛
- ملا مراد خراسانی (محکمات و متشابهات قرآن و علم اخلاق)؛
- میرزا ابوالقاسم همدانی؛
- ذبیح نهاوندی؛
- ملا حسنعلی مازندرانی؛
- میرزا عبدالوهاب نشاط؛
- میرزا یوسف طرب[۱۷].
آثار
- سفينة المحمود؛
- باده بیخمار؛
- دلق محمودی؛
- اخبار محمدی؛
- تحفه شاهی یا تحفه شهنشاهی؛
- گلشن محمود؛
- محمودنامه؛
- درر المحمود؛
- بيان المحمود؛
- غزلیات؛
- سنبلستان؛
- منتخب اشعار؛
- مقصود جهان؛
- پرورده خیال؛
- مبكی العيون؛
- کتاب حدیث؛
- مخزن المحمود؛
- تذكرة السلاطين؛
- منتخب المحمود؛
- نصيحة المسعود؛
- رؤیای صادقه؛
- صاحبنامه؛
- محمود المرائي؛
- مهر خاوری؛
- ضياء المحمود؛
- دیوان اشعار؛
- مرآت محمدی؛
- نقل مجلس؛
- مجمع محمود؛
- سفرنامه خوزستان/ عهد حسام؛
- تاریخ صاحبقرانی[۱۸].
پانویس
- ↑ جلالی، نادره، صفحه بیست و بیستویک
- ↑ ر.ک: همان، صفحه بیستویک
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ همان، صفحه بیستودو
- ↑ ر.ک: همان، صفحه سیویک و سیودو
- ↑ ر.ک: همان، صفحه سیوسه
- ↑ ر.ک: همان، صفحه سیوسه - سیوپنج
- ↑ ر.ک: همان، صفحه سیوشش
- ↑ ر.ک: همان، صفحه سیوشش - سیوهشت
- ↑ همان، صفحه بیستودو و بیستوسه
- ↑ ر.ک: همان، صفحه بیستوپنج و بیستوشش
- ↑ همان، صفحه بیستوشش و بیستونه
- ↑ ر.ک: همان، صفحه سیوپنج
- ↑ ر.ک: همان، صفحه سیوهشت
- ↑ همان، صفحه سیونه
- ↑ همان
- ↑ ر.ک: همان، صفحه بیستویک و بیستودو
- ↑ ر.ک: همان، صفحه چهلویک - چهلونه
منابع مقاله
جلالی، نادره، مقدمه کتاب «تاریخ صاحبقرانی: حوادث تاریخی سلسله قاجار (1190-1248ق)، اثر محمودمیرزا قاجار، تصحیح نادره جلالی، کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، تهران 1389ش.