۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
خوزستان | خوزستان | ||
| مکان نشر =اهواز - ایران | | مکان نشر =اهواز - ایران | ||
| سال نشر = 1378 ش | | سال نشر = 1378 ش | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16041AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16041AUTOMATIONCODE | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
مؤلف در مقدمه كتاب تذكر مىدهد كه براى راهيابى به اخلاق اسلامى و متخلق شدن به مكارم اخلاق بايد ابزار لازم و وسايل ضرورى را تهيه نمود و راه صحيح كسب كمالات را پيمود. از ميان مقدمات لازم و بايسته در مسير نيل به اخلاق، مهمترين آنها عبارت است از: 1. عزم و اراده، 2. اخلاص، 3. علم، 4. عمل، 5. تكرار عمل تا حصول ملكه ثابته، 6. توصيهها و دستورالعملهاى اخلاقى، 7. توجه و اهتمام به آيات و روايات معصومين(ع).<ref>آغاز سخن، ص4</ref> | مؤلف در مقدمه كتاب تذكر مىدهد كه براى راهيابى به اخلاق اسلامى و متخلق شدن به مكارم اخلاق بايد ابزار لازم و وسايل ضرورى را تهيه نمود و راه صحيح كسب كمالات را پيمود. از ميان مقدمات لازم و بايسته در مسير نيل به اخلاق، مهمترين آنها عبارت است از: 1. عزم و اراده، 2. اخلاص، 3. علم، 4. عمل، 5. تكرار عمل تا حصول ملكه ثابته، 6. توصيهها و دستورالعملهاى اخلاقى، 7. توجه و اهتمام به آيات و روايات معصومين(ع).<ref>آغاز سخن، ص4</ref> | ||
نويسنده معتقد است كه علم بايد چنان تأثيرى در فرد عالم بگذارد كه او به حقايق و دستورات ايمان قطعى و جازم داشته باشد و در برابر آنها كاملاً مطيع و فرمانبردار و تأثيرپذير شود.<ref>متن كتاب، ص86</ref> | نويسنده معتقد است كه علم بايد چنان تأثيرى در فرد عالم بگذارد كه او به حقايق و دستورات ايمان قطعى و جازم داشته باشد و در برابر آنها كاملاً مطيع و فرمانبردار و تأثيرپذير شود.<ref>متن كتاب، ص86</ref> وى سپس با استناد به كلامى از پيامبر(ص) كه علم را به سه بخش علم به معاد (فقه اكبر)، علم به احكام عملى (فقه اصغر) و علم اخلاق و روشهاى انسانيت (سنت قائمه) تقسيم كردهاند، ديدگاه [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|ملا محسن فيض كاشانى]] و ميرداماد را دراينباره مورد بررسى قرار داده است.<ref>همان، ص87-90</ref> | ||
وى به نقل از دانشمندان درباره رابطه علم و عمل مىنويسد: علم باعث تقويت ايمان مىشود و ايمان با كثرت عملى افزايش مىيابد و نيز عمل به علم موجب كثرت علم مىشود. وى در ادامه به سخن [[امام على(ع)]] اشاره مىكند كه مىفرمايد: دانايان عملكننده به علم خويش اهل نجات و دانايان بىعمل اهل سقوط و هلاكتاند.<ref>همان، ص97</ref> | وى به نقل از دانشمندان درباره رابطه علم و عمل مىنويسد: علم باعث تقويت ايمان مىشود و ايمان با كثرت عملى افزايش مىيابد و نيز عمل به علم موجب كثرت علم مىشود. وى در ادامه به سخن [[امام على(ع)]] اشاره مىكند كه مىفرمايد: دانايان عملكننده به علم خويش اهل نجات و دانايان بىعمل اهل سقوط و هلاكتاند.<ref>همان، ص97</ref> | ||
دربارهى تعريف اخلاق دو تعبير در اين كتاب ارائه شد: 1. عادة الإرادة: يعنى سالك راه اخلاق اراده و عزم خويش را به كار گيرد تا به اجراء خوبیها و ترك بديها عادت كند؛ 2. تغلب ميل من الميول باستمرار: يعنى غلبه يكى از خواستههاى نفسانى و تمايلات انسانى بر صاحب خود بهگونهاى كه حالت تداوم و استمرار داشته باشد.<ref>همان، ص117</ref> | دربارهى تعريف اخلاق دو تعبير در اين كتاب ارائه شد: 1. عادة الإرادة: يعنى سالك راه اخلاق اراده و عزم خويش را به كار گيرد تا به اجراء خوبیها و ترك بديها عادت كند؛ 2. تغلب ميل من الميول باستمرار: يعنى غلبه يكى از خواستههاى نفسانى و تمايلات انسانى بر صاحب خود بهگونهاى كه حالت تداوم و استمرار داشته باشد.<ref>همان، ص117</ref> | ||
نويسنده در مقدمه ششم كتاب دستورالعملهاى اخلاقى را مطرح كرده است. همنشينى با نيكان، كوشش در عبادت و كسب فضيلت، مواظبت بر ترك گناه و دورى از عوامل شهوت و غضب از جمله توصيههاى اخلاقى است كه مورد تأكيد قرار گرفته است.<ref>همان، ص121-131</ref> | نويسنده در مقدمه ششم كتاب دستورالعملهاى اخلاقى را مطرح كرده است. همنشينى با نيكان، كوشش در عبادت و كسب فضيلت، مواظبت بر ترك گناه و دورى از عوامل شهوت و غضب از جمله توصيههاى اخلاقى است كه مورد تأكيد قرار گرفته است.<ref>همان، ص121-131</ref> | ||
توجه فكرى و عملى به آيات شريف قرآن و روايات معصومين(ع)، آخرين مقدمهاى است كه هر فرد مسلمان بالاخص سالك راه اخلاق اسلامى و طالب تكامل صفات بايد آن را مورد توجه قرار دهد.<ref>همان، ص 141</ref> | توجه فكرى و عملى به آيات شريف قرآن و روايات معصومين(ع)، آخرين مقدمهاى است كه هر فرد مسلمان بالاخص سالك راه اخلاق اسلامى و طالب تكامل صفات بايد آن را مورد توجه قرار دهد.<ref>همان، ص 141</ref> | ||
در بحث بعدى كه در مورد اخلاق در مكتب اهلبيت است، سخن را با بحث حكمت نظرى و عملى آغاز مىكند.<ref>همان، ص170</ref> | در بحث بعدى كه در مورد اخلاق در مكتب اهلبيت است، سخن را با بحث حكمت نظرى و عملى آغاز مىكند.<ref>همان، ص170</ref> سپس بحث اخلاق را به سهگونه قابل طرح دانسته و مورد مطالعه قرار مىدهد. وى راه دوم يعنى استفاده از آيات اخلاقى قرآن، پيش كشيدن روايات اخلاقى و نمونهها و داستانهاى عالى زيباى صادره از سوى پرورشيافتگان دين و تكامل يافتگان به حق و برحق را محكمترين روش و بهترين راه و صحيحترين شيوهها در جهت تحصيل اخلاق و آداب اسلامىدانسته است.<ref>همان، ص173</ref> سپس در ادامه آخوند ملا حسينقلى همدانى، ميرزا مهدى غروى اصفهانى و [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ه) را به عنوان الگو و اسوه معرفى مىنمايد.<ref>همان، ص181-196</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش