شذور العقود في تاريخ العهود (مقابلا علی أربع نسخ خطية إحداها في ملك المحقق): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'شيعيان' به 'شیعیان ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
ذهبى از قول موفّق عبداللّطيف مىنويسد: «در تصانيف [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابنجوزى]] اغلاط بسيار ديده مىشود، زيرا او پس از اتمام كتاب به تنقيح آن نمىپرداخته است». آنگاه با تأييد اين سخن مىافزايد: به سبب ترك مراجعه به كتاب، سخنان بىاساس در آثارش مشاهده مىشود و آنقدر تأليف كرده است كه اگر عمرى دوباره بيابد، نمىتواند آنها را اصلاح و بازنويسى كند. ابنرحب هم مىگويد: [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابنجوزى]] به محض آنكه كتابى را به پايان مىبرد، بىآنكه به تنقيح آن بپردازد، به تأليف كتابى ديگر مىپرداخت و گاه در يك زمان به تأليف چندين كتاب مشغول بود و اگر جز اين بود، اين همه آثار متعدّد گرد نمىآمد. همچنين ابنفرات مىنويسد: صاحب المعجم كه كتاب زادالمسير ابنجوزى را بارها نزد او خوانده بوده است، به وجود اغلاط بسيارى در كتابهاى او اشاره مىكند. | ذهبى از قول موفّق عبداللّطيف مىنويسد: «در تصانيف [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابنجوزى]] اغلاط بسيار ديده مىشود، زيرا او پس از اتمام كتاب به تنقيح آن نمىپرداخته است». آنگاه با تأييد اين سخن مىافزايد: به سبب ترك مراجعه به كتاب، سخنان بىاساس در آثارش مشاهده مىشود و آنقدر تأليف كرده است كه اگر عمرى دوباره بيابد، نمىتواند آنها را اصلاح و بازنويسى كند. ابنرحب هم مىگويد: [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابنجوزى]] به محض آنكه كتابى را به پايان مىبرد، بىآنكه به تنقيح آن بپردازد، به تأليف كتابى ديگر مىپرداخت و گاه در يك زمان به تأليف چندين كتاب مشغول بود و اگر جز اين بود، اين همه آثار متعدّد گرد نمىآمد. همچنين ابنفرات مىنويسد: صاحب المعجم كه كتاب زادالمسير ابنجوزى را بارها نزد او خوانده بوده است، به وجود اغلاط بسيارى در كتابهاى او اشاره مىكند. | ||
وى در نقل رويدادهاى روزگار خود گاه از اخبار و مطالبى نظير آنچه درروزنامههاى روزگار ما مىآيد، سخن مىگويد: رويدادهاى مهمّ سياسى، توطئهها، و اخبار مربوط به جنگها، منازعات مذهبى و كلامى، تاريخ آغاز و پايان بناها، قتلها، سرقتها، نيرنگها و كلاهبردارىها، آتشسوزىها، رويدادهاى شگفتانگيز، اخبار مربوط به خليفه،(شكار، سياحت، بيمارى)، گزارش برخى نرخها در روزهاى گرانى و ارزانى، شيوع بيمارىها، سوانح طبيعى و...، تا آنجا كهاگر صحّت اين گزارشها محقّق گردد، مىتوان اين كتاب، به ويژه مجلّدات مقارن دوران زندگى مؤلف، را آيينه تمام نماى رزوگار او دانست كه از لحاظ مطالعات علوم انسانى به ويژه علوم اجتماعى حائز اهميّت فراوان است. در لابهلاى رويدادهايى كه [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابنجوزى]] در [[المنتظم في تاريخ الأمم و الملوك|المنتظم]] آورده است، به رغم فشارهاى فراوان علماى اهل سنت و دولتمردان عباسى، نشانههايى از تلاشهاى شیعیان | وى در نقل رويدادهاى روزگار خود گاه از اخبار و مطالبى نظير آنچه درروزنامههاى روزگار ما مىآيد، سخن مىگويد: رويدادهاى مهمّ سياسى، توطئهها، و اخبار مربوط به جنگها، منازعات مذهبى و كلامى، تاريخ آغاز و پايان بناها، قتلها، سرقتها، نيرنگها و كلاهبردارىها، آتشسوزىها، رويدادهاى شگفتانگيز، اخبار مربوط به خليفه،(شكار، سياحت، بيمارى)، گزارش برخى نرخها در روزهاى گرانى و ارزانى، شيوع بيمارىها، سوانح طبيعى و...، تا آنجا كهاگر صحّت اين گزارشها محقّق گردد، مىتوان اين كتاب، به ويژه مجلّدات مقارن دوران زندگى مؤلف، را آيينه تمام نماى رزوگار او دانست كه از لحاظ مطالعات علوم انسانى به ويژه علوم اجتماعى حائز اهميّت فراوان است. در لابهلاى رويدادهايى كه [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابنجوزى]] در [[المنتظم في تاريخ الأمم و الملوك|المنتظم]] آورده است، به رغم فشارهاى فراوان علماى اهل سنت و دولتمردان عباسى، نشانههايى از تلاشهاى شیعیان اثناعشرى براى كسب قدرت به چشم مىخورد. | ||
گزارشهاى ديگر نيز از زمينه مساعد براى پذيرش تشيع حكايت مىكند. چنانكه وى يكى از علل توجه مردم به صدقه بن وزير واسطى را كه در بغداد بر منبر مىرفت، سخنان رفضآميز وى ذكر مىكند. رفتن المقتفى در 553ق به زيارت مرقد امام حسين(ع) نيز مىتواند، يكى از نشانههاى نفوذ و قدرت تشيع در اين دوران باشد. در وقايع سال 571ق نيز آمده است كه تشيع در اين ايام نيرو گرفت، تا آنجا كه صاحب المخزن به خليفه مىنويسد كه [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابنجوزى]] را بايد در مبارزه با بدعتها تقويت كرد. | گزارشهاى ديگر نيز از زمينه مساعد براى پذيرش تشيع حكايت مىكند. چنانكه وى يكى از علل توجه مردم به صدقه بن وزير واسطى را كه در بغداد بر منبر مىرفت، سخنان رفضآميز وى ذكر مىكند. رفتن المقتفى در 553ق به زيارت مرقد امام حسين(ع) نيز مىتواند، يكى از نشانههاى نفوذ و قدرت تشيع در اين دوران باشد. در وقايع سال 571ق نيز آمده است كه تشيع در اين ايام نيرو گرفت، تا آنجا كه صاحب المخزن به خليفه مىنويسد كه [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابنجوزى]] را بايد در مبارزه با بدعتها تقويت كرد. | ||
نكته تأمل برانگيز در عصر [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابنجوزى]] (سده 6ق / 12م) سكوت نسبتا آشكار دستگاه خلافت و بزرگان بغداد در برابر يكى از بزرگترين رويدادهاى تاريخ جهان؛ يعنى جنگهاى صليبى (490-690ق / 1094 - 1291م) است كه ميان مسلمانان و مسيحيان و به بيانى ديگر ميان شرق و غرب، نزدیک | نكته تأمل برانگيز در عصر [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابنجوزى]] (سده 6ق / 12م) سكوت نسبتا آشكار دستگاه خلافت و بزرگان بغداد در برابر يكى از بزرگترين رويدادهاى تاريخ جهان؛ يعنى جنگهاى صليبى (490-690ق / 1094 - 1291م) است كه ميان مسلمانان و مسيحيان و به بيانى ديگر ميان شرق و غرب، نزدیک به دويست سال ادامه داشت. [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابنجوزى]] به عنوان مسلمانى دانشمند و مورخ روزگار خود تقريبا معاصر و شاهد دو دوره از اين جنگها بوده است: دوره فتوحات صليبيان؛ يعنى تصرف بخش بزرگى از شام و تشكيل امارتنشينهاى لاتينى در شهرهاى بيتالمقدس، انطاكيه، طرابلس و رها (اورفا)، و دوره واكنش مسلمانان در مقابل صليبيان به سر كردگى سرداران رشيد جامعه اسلامى، چون عمادالدين زنگى، نورالدين زنگى و سپس صلاحالدين ايوبى و باز پسگيرى بيتالمقدس و ديگر شهرهاى مهم كه تقريبا خودجوش و بىارتباط با مركز خلافت تحقق يافت. | ||
خلفاى ناتوان عباسى، امرا و وزراى جاهطلب و علماى غافل بغداد چنان سرگرم بازىهاى سياسى، درگيرىها و قدرت جويىهاى فردى، منازعات كلامى و كشمكشهاى مذهبى بودند كه نه تنها اقدامى در برانگيختن مسلمانان و گسيل كردن نيرو براى مقابله انجام نگرفت، بلكه استمداد مكرر گروههايى از مردم جنگزده شام كه به بغداد پناه مىآوردند، نيز بىپاسخ ماند. | خلفاى ناتوان عباسى، امرا و وزراى جاهطلب و علماى غافل بغداد چنان سرگرم بازىهاى سياسى، درگيرىها و قدرت جويىهاى فردى، منازعات كلامى و كشمكشهاى مذهبى بودند كه نه تنها اقدامى در برانگيختن مسلمانان و گسيل كردن نيرو براى مقابله انجام نگرفت، بلكه استمداد مكرر گروههايى از مردم جنگزده شام كه به بغداد پناه مىآوردند، نيز بىپاسخ ماند. |
نسخهٔ ۵ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۲۲
شذور العقود في تاریخ العهود (مقابلا علی أربع نسخ خطیة إحداها في ملک المحقق) | |
---|---|
پدیدآوران | شهبایی، ابیالهیثم (محقق)
نجیب، احمد عبدالکریم (محقق) ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده) |
ناشر | مرکز نجیبویة للمخطوطات و خدمة التراث |
مکان نشر | [بی جا] - [بی جا] |
سال نشر | 1428 ق یا 2007 م |
چاپ | 1 |
موضوع | اسلام - تاریخ - سال شمار کشورهای اسلامی - تاریخ - سال شمار |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 35/63 /الف2ش4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شذور العقود فى تاريخ العهود تأليف محدث، مورخ و كلامى معروف عبدالرحمن بن على بن محمد جوزى معروف به ابنجوزى(متوفى 597ق) به زبان عربى است. مؤلف صاحب كتابى به نام «المنتظم» است كه به عنوان منبعى مهم براى مورخان پس از او به شمار مىرود. اثر حاضر تلخيص آن كتاب به قلم خود مؤلف است.
ساختار
او در ترتيب ذكر وقايع تاريخى دو روش را در پيش گرفته است:
- حوادث تاريخى قبل از هجرت پيامبر از مكه به مدينه را در قالب ابواب ذكر كرده است.
- حوادث پس از هجرت را در ذيل سال وقوع آن آورده است.
او در هر سال نخست اخبار مهم و حوادثى را كه از نظر وى جالب و شگفت انگيز بوده است، آورده و سپس به وفيات بزرگان مىپردازد و در اين بخش نام آنان را كه گاه همراه شرح برخى آثارشان است به ترتيب الفبايى ذكر مىكند.
گزارش محتوا
در آغاز كتاب مقدمهاى به قلم محقق اثر آمده است كه در آن به مطالبى درباره كتاب اشاره مىكند:
- در اين كتاب ذكر مخلوقات و اهم حوادث از زمان آدم ابوالبشر(ع) تا اواخر قرن ششم هجرى(578ق) با عباراتى روشن و موجز و در عين حال جامع بيان شده است؛ به گونهاى كه خواننده را از اهم حوادث و اخبار مطلع مىكند.
- اهتمام بسيارى از نويسندگان و مورخان به اين كتاب و نقل مطالب از آن، حاكى از ارزشمند بودن مطالب در عين حجم كم كتاب است؛ به عنوان مثال ابن خلكان در بيشتر از ده موضع از كتابش «وفياتالاعيان و أنباء ابناء الزمان» از آن نقل كرده و به آن ارجاع داده است.
- گزينش نيكوى اخبار و احاديث و افزودن مطالبى بر آنچه در اصل آن؛ يعنى كتاب «المنتظم» آمده است، نيز از ديگر ويژگىهاى كتاب به شمار مىرود.
ابنجوزى خود در مقدمهاش بر كتاب چنين مىنگارد: «هنگامىكه كتاب جامع نكتههاى تواريخ، مسماى به «المنتظم فى تاريخ الملوك و الامم» را جمع كردم... بهترين مطالب آن را گزينش كردم».
كتاب اگرچه خلاصه «المنتظم» است؛ اما ابنجوزى به مطالب آن بسنده نكرده و مطالبى ديگرى را بر آن افزوده است. در واقع «الشذور» را مىتوان به منزله ذيلى بر المنتظم دانست. البته در برخى موارد نيز غفلتهايى صورت گرفته به عنوان نمونه سالهاى 14، 15، 16، 17 و 18 از مولد پيامبر(ص) كه در المنتظم صفحات طولانى را به خود اختصاص داده و نيز ده سال ديگر كه از سال 25 ولادت آن حضرت آغاز مىشود، را ناديده گرفته و حوادث آن را ذكر نكرده است. ويژگى ديگر اين اثر كه با بسيارى از خلاصهها متفاوت است، آنست كه مصنف اصل و مختصر يكى است.
برخى از اخبار نقل شده در كتاب صحيح نبوده و عقل سليم آن را نمىپذيرد. اين اخبار به ويژه در آغاز خلقت و تاريخ ماقبل از اسلام ديده مىشود؛ البته ذكر اين اخبار مختص به اين اثر نبوده و در آثار مورخين پيش از او نيز امرى شايع بوده است.
شيوه نگارش كتاب به روش سالشمارى است كه شامل اطلاعات تاريخى از آدم تا عيسى(ع)، حوادث متعلق به عرب قبل از اسلام، دولتهاى بزرگ مثل ايران و روم، سيره نبوى، عصر خلفاى راشدين، حوادث سياسى نظامى دوره امويان و عباسيان و حوادث طبيعى مثل سيل، زلزله، قحطى، آتش سوزى مىباشد. وى در ضمن بيان رويدادهاى مهم سياسى از اخبار فرهنگى، منازعات مذهبى و كلامى سخن مىگويد و اطلاعات بسيارى مربوط به تشكيلات ادارى، مالى، نظامى، آداب و رسوم و ديگر پديدههاى فرهنگى و تمدنى در اختيار خواننده مىگذارد.
به رغم بلندى مقام ابنجوزى در تأليف، وى از طعن و خردهگيرى علما بر كنار نمانده است. شايد سبب اصلى آن غرور و خودپسندى او بوده باشد. علاوه بر اين بدگويى بسيار او از علماى ديگر مذاهب و گاه هم مذهبان خود سبب برخى خردهگيرىها نسبت به وى شده است. به هر حال در كارهاى او اغلاط بسيارى ديده مىشود كه منشأ آنها را مىتوان كثرت تأليف، بازبينى نكردن آنها پس از تصنيف و ميل وى به تأويل در بعضى مسائل دانست، خاصّه آنكه در حلّ شبهات متكّلمان و بيان فساد آراى آنان تبحّرى نداشته است.
ابن جوزى كه از متعصبان حنابله اهل سنت بود، بسيارى از حقايق و وقايع مربوط به عقايد شيعه را در كتابهاى خود ذكر نكرده است. او كه از نوادگان ابوبكر بود با تشيع مبارزه مىكرد و همه علماى شيعه را در بغداد ممنوعالمنبر كرد. همچنين مثل ساير تراجمنويسان اهل سنت، اعتقاد به تشيع را دليل بر ضعف راوى دانسته و با عباراتى مثل «كان يميل الى الرفض يا التشيع»، «كان يرمى بالاعتزال و الرفض»، «يتظاهر فى الغلوّ و الرفض»، «لايعظّم بيت الخلافة» به تضعيف و ردّ علما و راويان شيعه پرداخته است. البته به طور ناخواسته مطالبى در كتابش بيان كرده كه موافق با شيعه بوده و به وسيله علماى شيعه مورد دقت قرار گرفته است.
ذهبى از قول موفّق عبداللّطيف مىنويسد: «در تصانيف ابنجوزى اغلاط بسيار ديده مىشود، زيرا او پس از اتمام كتاب به تنقيح آن نمىپرداخته است». آنگاه با تأييد اين سخن مىافزايد: به سبب ترك مراجعه به كتاب، سخنان بىاساس در آثارش مشاهده مىشود و آنقدر تأليف كرده است كه اگر عمرى دوباره بيابد، نمىتواند آنها را اصلاح و بازنويسى كند. ابنرحب هم مىگويد: ابنجوزى به محض آنكه كتابى را به پايان مىبرد، بىآنكه به تنقيح آن بپردازد، به تأليف كتابى ديگر مىپرداخت و گاه در يك زمان به تأليف چندين كتاب مشغول بود و اگر جز اين بود، اين همه آثار متعدّد گرد نمىآمد. همچنين ابنفرات مىنويسد: صاحب المعجم كه كتاب زادالمسير ابنجوزى را بارها نزد او خوانده بوده است، به وجود اغلاط بسيارى در كتابهاى او اشاره مىكند.
وى در نقل رويدادهاى روزگار خود گاه از اخبار و مطالبى نظير آنچه درروزنامههاى روزگار ما مىآيد، سخن مىگويد: رويدادهاى مهمّ سياسى، توطئهها، و اخبار مربوط به جنگها، منازعات مذهبى و كلامى، تاريخ آغاز و پايان بناها، قتلها، سرقتها، نيرنگها و كلاهبردارىها، آتشسوزىها، رويدادهاى شگفتانگيز، اخبار مربوط به خليفه،(شكار، سياحت، بيمارى)، گزارش برخى نرخها در روزهاى گرانى و ارزانى، شيوع بيمارىها، سوانح طبيعى و...، تا آنجا كهاگر صحّت اين گزارشها محقّق گردد، مىتوان اين كتاب، به ويژه مجلّدات مقارن دوران زندگى مؤلف، را آيينه تمام نماى رزوگار او دانست كه از لحاظ مطالعات علوم انسانى به ويژه علوم اجتماعى حائز اهميّت فراوان است. در لابهلاى رويدادهايى كه ابنجوزى در المنتظم آورده است، به رغم فشارهاى فراوان علماى اهل سنت و دولتمردان عباسى، نشانههايى از تلاشهاى شیعیان اثناعشرى براى كسب قدرت به چشم مىخورد.
گزارشهاى ديگر نيز از زمينه مساعد براى پذيرش تشيع حكايت مىكند. چنانكه وى يكى از علل توجه مردم به صدقه بن وزير واسطى را كه در بغداد بر منبر مىرفت، سخنان رفضآميز وى ذكر مىكند. رفتن المقتفى در 553ق به زيارت مرقد امام حسين(ع) نيز مىتواند، يكى از نشانههاى نفوذ و قدرت تشيع در اين دوران باشد. در وقايع سال 571ق نيز آمده است كه تشيع در اين ايام نيرو گرفت، تا آنجا كه صاحب المخزن به خليفه مىنويسد كه ابنجوزى را بايد در مبارزه با بدعتها تقويت كرد.
نكته تأمل برانگيز در عصر ابنجوزى (سده 6ق / 12م) سكوت نسبتا آشكار دستگاه خلافت و بزرگان بغداد در برابر يكى از بزرگترين رويدادهاى تاريخ جهان؛ يعنى جنگهاى صليبى (490-690ق / 1094 - 1291م) است كه ميان مسلمانان و مسيحيان و به بيانى ديگر ميان شرق و غرب، نزدیک به دويست سال ادامه داشت. ابنجوزى به عنوان مسلمانى دانشمند و مورخ روزگار خود تقريبا معاصر و شاهد دو دوره از اين جنگها بوده است: دوره فتوحات صليبيان؛ يعنى تصرف بخش بزرگى از شام و تشكيل امارتنشينهاى لاتينى در شهرهاى بيتالمقدس، انطاكيه، طرابلس و رها (اورفا)، و دوره واكنش مسلمانان در مقابل صليبيان به سر كردگى سرداران رشيد جامعه اسلامى، چون عمادالدين زنگى، نورالدين زنگى و سپس صلاحالدين ايوبى و باز پسگيرى بيتالمقدس و ديگر شهرهاى مهم كه تقريبا خودجوش و بىارتباط با مركز خلافت تحقق يافت.
خلفاى ناتوان عباسى، امرا و وزراى جاهطلب و علماى غافل بغداد چنان سرگرم بازىهاى سياسى، درگيرىها و قدرت جويىهاى فردى، منازعات كلامى و كشمكشهاى مذهبى بودند كه نه تنها اقدامى در برانگيختن مسلمانان و گسيل كردن نيرو براى مقابله انجام نگرفت، بلكه استمداد مكرر گروههايى از مردم جنگزده شام كه به بغداد پناه مىآوردند، نيز بىپاسخ ماند.
در آثار ابن جوزى همچنان كه انتظار مىرود، به نكاتى كه از همدردى و نگرانى وى در برابر اين تصادم بزرگ حكايت كند، بر نمىخوريم، حتى در المنتظم، بزرگترين تأليف تاريخى او نيز بهجز خبرهايى كوتاه از اين درگيرىها كه گاه از لابهلاى حوادث هر سال به دست مىدهد، چيز قابل توجهى نمىيابيم.
وضعيت كتاب
محقق كتاب أبىهيثم شهبائى، چهار نسخه خطى را با هم مقابله كرده و در پاورقىهاى مفصلى اختلاف نسخهها و آدرس مطالب در منابع مختلف و شرح حال اعلام را ذكر كرده است. فهارس پايان كتاب عبارت است از: 1-فهرست آيات و احاديث وآثار 2-اعلام 3-لغت و اصطلاحات 4-شهرها و مكانها 5-مطالب
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب
- مقاله انديشههاى دينى، كلامى، سياسى و اجتماعى ابنجوزى دانشمند سده ششم هجرى، هادى عالمزاده، مجله معارف، مرداد-آبان 1379، شماره 50