ابومدین مغربی، شعیب بن حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نزدیک ى' به 'نزدیکى'
جز (جایگزینی متن - 'تبرك' به 'تبرک')
جز (جایگزینی متن - 'نزدیک ى' به 'نزدیکى')
خط ۶۷: خط ۶۷:


==وفات==
==وفات==
هرچند دايره اشتهار ابومدين پس از سده ششم هجرى در شرق و غرب جهان اسلام گسترش يافته است، اما وى در زمان حيات نيز يكى از مشهورترين و مقبول‌ترين مشايخ بوده و به سبب همين شهرت و نفوذ فكرى و روحى او، ارباب علوم ظاهر از او تشویش خاطر داشتند و ازاين‌رو، نزد خليفه موحدى، وجود او را برای حكومت وى خطرناك و خود او را همچون رقيبى برای مقام خلافت قلمداد كردند. اگرچه، برخى از متأخران گفته‌اند كه خليفه يعقوب بر اثر كشتن برادر خود دچار تألم روحى شده، مى‌خواست كه درد اضطراب ناشى از قتل برادر را با تقرب به شيخ الشيوخ مغرب تسكين دهد و به قرب او تبرک جوید، اما ترديدى نيست كه يعقوب موحدى از اهل ظاهر حمايت مى‌كرد و آنان نيز كه طبعا آراء و عقايد تأویلى و صوفيانه را برنمى‌تابيدند، ابومدين را كه از ولايت سخن مى‌گفت و آراء تأویل‌آميز خانقاهى داشت و اتباع فراوان يافته بود، خطرى برای حكومت موحدون وانمود كردند. به اين سبب، يعقوب خليفه از والى بجايه خواست تا او را به سوى مراكش سوق دهد. او نيز چنين كرد و شيخ مغرب ظاهرا در اواخر 594ق، به‌سوى مراكش روانه شد و پيش از آنكه به آنجا برسد در نزدیک ى تلمسان در قريه عباد بيمار شد و درگذشت.
هرچند دايره اشتهار ابومدين پس از سده ششم هجرى در شرق و غرب جهان اسلام گسترش يافته است، اما وى در زمان حيات نيز يكى از مشهورترين و مقبول‌ترين مشايخ بوده و به سبب همين شهرت و نفوذ فكرى و روحى او، ارباب علوم ظاهر از او تشویش خاطر داشتند و ازاين‌رو، نزد خليفه موحدى، وجود او را برای حكومت وى خطرناك و خود او را همچون رقيبى برای مقام خلافت قلمداد كردند. اگرچه، برخى از متأخران گفته‌اند كه خليفه يعقوب بر اثر كشتن برادر خود دچار تألم روحى شده، مى‌خواست كه درد اضطراب ناشى از قتل برادر را با تقرب به شيخ الشيوخ مغرب تسكين دهد و به قرب او تبرک جوید، اما ترديدى نيست كه يعقوب موحدى از اهل ظاهر حمايت مى‌كرد و آنان نيز كه طبعا آراء و عقايد تأویلى و صوفيانه را برنمى‌تابيدند، ابومدين را كه از ولايت سخن مى‌گفت و آراء تأویل‌آميز خانقاهى داشت و اتباع فراوان يافته بود، خطرى برای حكومت موحدون وانمود كردند. به اين سبب، يعقوب خليفه از والى بجايه خواست تا او را به سوى مراكش سوق دهد. او نيز چنين كرد و شيخ مغرب ظاهرا در اواخر 594ق، به‌سوى مراكش روانه شد و پيش از آنكه به آنجا برسد در نزدیکى تلمسان در قريه عباد بيمار شد و درگذشت.


اينكه بعضى سال فوت او را 580 ثبت كرده‌اند، بى‌ترديد نادرست است، اما ضبط عده‌اى ديگر كه متضمن سال‌هاى 588 تا 593ق است، البته درخور تأمل مى‌نمايد.
اينكه بعضى سال فوت او را 580 ثبت كرده‌اند، بى‌ترديد نادرست است، اما ضبط عده‌اى ديگر كه متضمن سال‌هاى 588 تا 593ق است، البته درخور تأمل مى‌نمايد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش