إتحاف الوری بأخبار أم القری: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد‌‎')
    جز (جایگزینی متن - 'رسيد‌‎' به 'رسيد‌ ‎')
    خط ۵۷: خط ۵۷:
    2- 832ق: شريف بركات صلح با ابراهيم را برهم زد و خانواده‌اش را سبى كرد و تعدادى از دخترانش را اسير و محله آنها را غارت نمود.
    2- 832ق: شريف بركات صلح با ابراهيم را برهم زد و خانواده‌اش را سبى كرد و تعدادى از دخترانش را اسير و محله آنها را غارت نمود.


    3- 835ق: ايجاد بناى مدرسه معروف الباسطيه آغاز شد و سال به پایان نرسيده، عمارت جنوبى آن و بخش اعظم شمال آن به اتمام رسيد‌‎و در دهه اول ذى‌الحجه قاضى القضاة جلال‌الدين أبوالسعادات ابن ظهيره تدريس نمود.
    3- 835ق: ايجاد بناى مدرسه معروف الباسطيه آغاز شد و سال به پایان نرسيده، عمارت جنوبى آن و بخش اعظم شمال آن به اتمام رسيد‌ ‎و در دهه اول ذى‌الحجه قاضى القضاة جلال‌الدين أبوالسعادات ابن ظهيره تدريس نمود.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==

    نسخهٔ ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۴۸

    إتحاف الوری بأخبار أم القری
    إتحاف الوری بأخبار أم القری
    پدیدآورانشلتوت، فهیم محمد (محقق) ابن فهد، عمر بن محمد (نویسنده)
    ناشرالمملکة العربیة السعودیة، وزارة التعلیم العالي، جامعة أم القری
    مکان نشرمکه مکرمه - عربستان
    سال نشر1403 ق
    چاپ3
    موضوعاسلام - تاریخ

    عربستان - تاریخ

    مدینه - تاریخ

    مکه - تاریخ
    زبانعربی
    تعداد جلد5
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏356‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏ف‎‏9‎‏الف‎‏2‎‏*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    إتحاف الوری بأخبار أم القری تأليف ابن‌فهد(812-885ق.) از محدثان و مورخان شافعى است كه در آن در پنج مجلد، اخبار و حوادث مكه از ازدواج عبدالله با آمنه و ولادت پيامبر اكرم(ص) تا سال 885ق. آمده است. بيشتر منابع از اين کتاب با همين عنوان نام برده‌اند؛ ولى برخى ديگر، با تعابيرى؛ همانند «ذيل على تاريخ مكة الفاسى» از آن ياد كرده‌اند كه نشان مى‌دهد اين کتاب در حقيقت تكمله و ذيلى بر کتاب شفاءالغرام ابوعبدالله فاسى (م. 832ق) است.

    ساختار

    شيوه نگارش ابن‌فهد بدين گونه است كه در ذيل هر سال حوادث و وقايع آن سال را ذكر كرده است و اگر مطلبي نيافته است و نياز به تحقيق بيشتر بوده است آن بخش را سفيد گذاشته تا با يافتن مطلب جديد ذكر كند. او تا سال آخر عمر نيز درصدد يافتن مطالب بوده و حوادث مكه را تا اين سال در کتابش آورده است.

    گزارش محتوا

    مكه در گذشته و حال همواره محل اجتماع و گردآمدن مسلمانان سراسر جهان بوده است و در نتيجه از مهم‌ترين و قوى‌ترين مراكز نشر فرهنگ ميان سرزمين‌هاى مسلمان‌نشين و حلقه اتصال ميان عالمان شرق، غرب، شمال و جنوب عالم اسلامى در ادوار گوناگون بوده و هست.

    با انتقال مركز خلافت از شبه جزيره، در نيمه دوم سده اول هجرى، به طور طبيعى مركز جديد خلافت مورد توجه خاص و عام قرار گرفت و عالمان راهى آن ديار شدند؛ با اين همه، مكه مكرمه موقعيت و منزلت دينى و آيينى خود را در دل مسلمانان حفظ كرد و آنان همواره رو به آن دارند و كعبه آمالشان در آن جا قرار دارد.

    عالمان از روزگاران نخست، از سرزمين‌هاى گوناگون اسلامى راهى مكه مى‌شدند تا علاوه بر اداى فريضه حج نيازهاى ديگر خود را كه مهم‌ترين آنها افزايش توان علمى و بهره‌ورى علمى و بهره‌ورى علمى بوده، برآورده سازند. اين چنين است كه مى‌بينيم دانشمندى از دورترين نقاط شرق يا غرب راهى مكه مى‌شود تا در آنجا با همتاى خود كه از مكان دور ديگرى عازم مكه شده است، ديدار و مبادله علمى‌كند و با اين كار تفاهم و وحدت و نزدیک ى، بهره‌ورى علمى، استمرار پيوندهاى معرفتى و انتشار افكار و انديشه‌ها در كشورهاى مختلف اسلامى حاصل شود.

    مطالب کتاب با شرح ازدواج عبدالله بن‌عبدالمطلب با آمنه بنت وهب آغاز می‌شود. در سال اول قصه اصحاب فيل و ولادت نبي اكرم(ص) آمده است. در سال دوم مطلبي ذكر نشده است و محقق نيز تدكر داده است كه اين بخش در نسخه اصلي سفيد است، شايد ابن‌فهد قصد داشته است كه بعدها مطلبي را اضافه كند؛ ولي اجل به او مهلت نداده است. اين وضعيت در سال‌هاي 28 و29 و سال‌هاي ديگري نيز تكرار شده و مطلبي نيامده است. در برخی از سال‌ها مطالب به تفصيل آمده، اما در بعضي نيز تنها به يك خط اكتفا شده است، به عنوان مثال در سال 12ق تنها چنين آمده كه: "بنا بر قولي ابوطالب به همراه پيامبر به بصره رفت" و يا در سال 30 و 32 تنها از ولادت زينب دختر پيامبر و بلال بن الحارث خبر داده است.

    به نظر مي‌رسد كه نویسنده حريت را در نقل اخبار رعايت نكرده و از ذكر مواردي خودداري كرده است؛ به عنوان نمونه در سال 11 هجرى، پس از وفات پيامبر(ص) درباره جانشيني ابوبكر تنها به اين جمله اكتفا شده است كه "استخلف بعده ابوبكر الصديق" و مطلبي دربا ره حوادث پس از رحلت پيامبر(ص) نيامده است؛ در حالي كه اين بخش از تاريخ از اهميت فوق‌العاده برخوردار است.

    منبع اصلي کتاب در اخبار پيش از خود کتاب شفاءالغرام است كه منبع اصلي در مطالعات تاريخ مكه است. در رابطه با تاريخ پس از آن نيز تا سال 885ق خود اثر به عنوان منبع اصلي به شمار مى‌رود.

    به جهت اطلاع از شيوه تاريخ نگارى کتاب به عنوان نمونه به برخى از اين اخبار از جلد چهارم اشاره مى‌شود:

    1- 831ق: سيد‌‎مبارک أباعفيف از سلطان برسباى الدقماقى درخواست مى‌كند كه لشكرى را در نبرد با برادرانش ابراهيم و أبى‌القاسم به يارى او ارسال كند. لشكر با تعداد 50 سوار به فرماندهى امير أرَن‌بغا به مكه مى‌رسند. با شنيدن اين خبر برادران أباعفيف به وحشت افتاده و از ورود به مكه خوددارى مى‌كنند.

    در اواخر جمادى‌الآخره خواجه "ديوانه الكيلانى" كه از بلاد كليكوت هند به مكه مشرف شده بود، در دريا به قتل رسيد. شرح واقعه بدين گونه بوده كه ابراهيم شبانه به كشتى او حمله كرده و او را با ضربه شمشير به قتل مى‌رساند.

    2- 832ق: شريف بركات صلح با ابراهيم را برهم زد و خانواده‌اش را سبى كرد و تعدادى از دخترانش را اسير و محله آنها را غارت نمود.

    3- 835ق: ايجاد بناى مدرسه معروف الباسطيه آغاز شد و سال به پایان نرسيده، عمارت جنوبى آن و بخش اعظم شمال آن به اتمام رسيد‌ ‎و در دهه اول ذى‌الحجه قاضى القضاة جلال‌الدين أبوالسعادات ابن ظهيره تدريس نمود.

    وضعیت کتاب

    در مجلدات پنج گانه کتاب اخبار مربوط به اين سال‌ها ديده می‌شود:

    1- تا سال 11 هجری.

    2- سال 12 تا 600.

    3- سال 601 تا 830.

    4- 831 تا 885.

    5- فهارس.

    در ابتدا مقدمه به قلم محقق اثر عبدالكريم علي باز آمده است كه در آن گزارشی از تاريخ نگاری مكه و مطالبی درباره کتاب آمده است. وی يك تحقيق جامع از منابع اخبار و گزارشات را نيز استخراج نموده و الفاظ و عباراتي را كه نياز به توضيح داشته است، در پاورقیشرح كرده است. در پایان هر يك از مجلدات فهرست موضوعات آمده است. فهارس کتاب كه تمامي جلد پنجم را به خود اختصاص داده و توسط محمداسماعيل سيد‌‎احمد به انجام رسيده است به ترتيب عبارت است از:

    1- آيات قرآني 2- احاديث و آثار نبوی 3- اشعار 4- اعلام(رجال) 5- اعلام(نساء) 6- اماكن و بلدان 7- مصادر و مراجع به تفكيك خطي و چاپي.

    منابع مقاله

    1- مقدمه و متن کتاب.

    2- دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد 4، صفحه 428 و 429.