الملخص في أصول‌الدين: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد‌‎')
    جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>')
    خط ۷۰: خط ۷۰:
    اين كتاب تنها داراى فهرست مطالب كتاب بوده و فهارس ديگرى نظير فهرست آيات، روايات و... ندارد.
    اين كتاب تنها داراى فهرست مطالب كتاب بوده و فهارس ديگرى نظير فهرست آيات، روايات و... ندارد.


    ==پانویس ==
    ==پانویس==
    <references />
    <references/>





    نسخهٔ ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۲

    الملخص في أصول‌الدين
    الملخص في أصول‌الدين
    پدیدآورانانصاری قمی، محمدرضا (محقق) علم‌الهدی، علی بن الحسین (نويسنده)
    ناشرمرکز نشر دانشگاهی
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1381 ش
    موضوعتوحید

    خدا - صفات

    شیعه امامیه - عقاید

    عدل (اصول دین)
    زبانعربی
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏217‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏م‎‏7
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الملخص في أصول‌الدين،از مهم‌ترين كتب كلامى سيد‌‎مرتضى است، بلكه مى‌توان گفت از بسيارى جهات اين كتاب بر ديگر كتب كلامى سيد‌‎مقدم است، چرا كه اين كتاب مشتمل است بر معظم مباحث توحيد، صفات بارى تعالى، عدل و ديگر مباحثى كه مورد اختلاف شيعه، اشاعره، معتزله، مرجئة، قدريه و غير اين‌ها است. اما ديگر تأليفات كلامى مؤلف چنين نيستند، براى مثال كتاب الشافى في الامامة گرچه كتابى است مبسوط، اما تنها اختصاص يافته است، به مباحث امامت و كتاب الذخيره، گرچه جامع اصول اعتقادى است؛ اما در آن مباحث خيلى مختصرى، مورد بررسى واقع شده‌اند، بلكه چنانكه مؤلف در آخر كتاب الذخيره گفته است، الذخيره تكملۀ الملخص مى‌باشد و تفصيل مطالب را مؤلف به الذخيره ارجاع مى‌دهد.

    مؤلف اين كتاب را بعد از كتاب الشافى و بخشى از آن را قبل از الذخيره و بخش ديگر را همزمان با الذخيره نگاشته است. اول كتاب ناقص است و مطلب بدون مقدمه از «قدمها يرجع الى ذاتها...» شروع مى‌شود كه احتمالا چند صفحه‌اى از نسخۀ موجود حذف شده است.

    در مورد انتساب كتاب الملخص، به سيد‌‎مرتضى هيچ اختلافى نيست، چنانكه شاگرد بلافصل او؛ يعنى شيخ طوسى در رجال خود، كتاب الملخص را از تأليفات استاد خود ذكر نموده است.

    همچنين نجاشى، صاحب تأسيس الشيعه و كشف الحجب نيز اين كتاب را به سيد‌‎نسبت داده است. معرفى مؤلف: ابوالقاسم على بن حسين، از فرزندان امام موسى كاظم(ع) که به پنج واسطه به حضرت امام موسى كاظم(ع) مى‌رسد. از اين‌رو به شريف مرتضى شهرت يافته است. از او گاه به سيد‌‎مرتضى و گاه به علم الهدى نيز نام مى‌برند.

    سيد‌‎مرتضى يكى از فقهاء، ادباء و متكلمين بزرگ اسلامى است كه در سال 355ق در خانواده‌اى از اهل فضل و كمال در شهر بغداد متولد شد. پدر او شريف ابواحمد موسوى نقيب طالبيان (علويان) بغداد و مادر او فاطمه بنت حسن بن احمد دختر والى ديلم و طبرستان كه او نيز از احفاد امام سجاد(ع) مى‌باشد.

    سيد‌‎مرتضى تعليمات مقدماتى را در منزل فرا گرفته و تا پانزده سالگى نزد عبدالله بن نباته به تحصيل علم مشغول شد. او بعد از آن به محضر شيخ مفيد راه يافته و عمده علوم اسلامى را نزد وى آموخت. سيد‌‎مرتضى از همان ابتداى جوانى به عنوان يكى از علماء مطرح شيعه به حساب مى‌آمد، چنانكه رسالۀ المسائل الموصليه را در سن 27 سالگى در پاسخ به شبهات و پرسش‌هاى شيعان موصل نگاشته است. از محضر علمى سيد‌‎مرتضى افراد متعددى تلمذ نموده‌اند كه بعضى از آنها از مشاهير علماء شيعه به حساب مى‌آيند. از آن جمله مى‌توان به شيخ طوسى، سلار، قاضى بن براج و صهرشتى اشاره نمود. همچنين از او آثار متعددى در زمينۀ علوم مختلف به جا مانده است كه مى‌توان به كتاب الانتصار و الناصريات در فقه، الذريعه در اصول فقه، الشافى، الذخيره و الملخص در كلام اشاره نمود. شريف مرتضى پس از عمرى پر بركت و تلاش‌هاى پيوستۀ علمى و اجتماعى در 25 ربيع‌الاول سال 436ق در سن 81 سالگى دار فانى را وداع گفت.

    ساختار و گزارش محتوا

    كتاب الملخص از نظم منطقى برخوردار نيست؛ ولى از سه جزء تشكيل يافته است. در جزء اول غالب بحث‌ها در رابطه با اثبات حضرت حق جل جلاله و اثبات صفات ثبوتيه جزء دوم در مورد اثبات صفات سلبيه و جزء سوم اثبات اراده و كلام حضرت حق مى‌باشد.

    الجزء الاول: جزء اول كتاب از 16 فصل تشكيل يافته است. فصل اول در اثبات وجود واجب تعالى با برهان حدوث و فصول بعدى تحت عنوان باب الكلام في الصفات در اثبات صفات ثبوتيه؛ همچون قدرت، حيات، سمع، بصر، قديم بودن، موجود بودن، عدم زيادت صفات بر ذات، مستحق نبودن خداوند بر صفات معدومه و حادثه و...هستند.

    الجزء الثانى: اين جزء از 26 فصل تشكيل يافته است. 10 فصل اول به بعضى از صفات سلبيه؛ همچون عدم حاجت حضرت حق، عدم شباهتش به اجسام و جواهر، نفى جهت از خداوند، عدم حلولش در چيزى و... اختصاص يافته است.

    در 10 فصل بعدى تحت عنوان باب الكلام في نفى الرؤية و الادراك عنه هم از مستحيل بودن رؤيت حضرت حق و مرئى نبودنش بحث شده است و هم وحدت واجب تعالى و آراء ثنويه و نصارى و مجوس و صائبيان و بت‌پرستان نقل و نقد شده است.

    در پايان 6 فصل تحت عنوان باب الكلام في العدل آمده است كه در آن از افعال الهى اقسام آنها، احكام آنها، حسن و قبح عقلى، قدرت حضرت حق بر فعل قبيح، قدرت خداوند بر تمام مقدورات و...بحث شده است.

    الجزء الثالث: جزء سوم از 30 فصل تشكيل يافته است. چهار فصل اول آن ادامۀ مباحث مربوط به عدل مى‌باشد، مانند: عدم اراده حق فعل قبيح را، بيان آنچه صحيح است، اراده شود و آنچه واجب است و آنچه واجب نيست و... هشت فصل بعدى را مؤلف تحت عنوان باب الكلام في الاراده و ما يتعلق بها آورده است. در اين هشت فصل از معناى اراده و كراهت، تقدم اراده بر مراد، حادث بودن ارادۀ حق و... بحث شده است. قسمت بعدى فصول تحت عنوان باب الكلام في الكلام و احواله و احكامه از كلام الهى بحث مى‌كند. اين باب از 9 فصل تشكيل يافته است كه در آنها بحث شده از حقيقت كلام، اثبات صفت تكلم در حق تعالى، ابطال قديم بودن كلام الهى، حادث بودن قرآن و... 9 فصل آخر كتاب تحت عنوان باب الكلام في المخلوق از افعال انسان، اختيار و قدرت انسان و متعلق قدرت در انسان و... بحث كرده است.

    ویژگی‌ها و معايب كتاب

    1. منظم نبودن بحث‌هاى كتاب: پراكندگى مطالب و نامنظم بودن آنها استفاده از كتاب را كمى دشوار نموده است. مباحث مربوط به عدل بخشى در جزء دوم و بخشى در جزء سوم بعد از اين كه فاصلۀ زيادى بين آنها افتاده است، مطرح مى‌شود.همچنين تقسيم مطالب به ابواب و فصول چندان منطقى به نظر نمى‌رسند. بابى كه به عنوان نفى رؤيت حضرت حق منعقد گشته در فصولش از وحدت و توحيد بحث مى‌شود و بعضى از فصول هم تحت هيچ بابى نيستند.
    2. تأثر از معتزله: مؤلف در بحث‌هاى متعدد كلامى كه در اين كتاب مطرح شده است، از افكار و عقائد معتزله متأثر شده است. قاضى عبدالجبار در كتاب طبقات المعتزله كه سيد‌‎مرتضى را از معتزله شمرده است، با توجه به اين كلمات است.سيد‌‎مرتضى در بحث از كلام الهى و صفت تكلم قائل شده است كه اين صفت حادث است، بلكه او مى‌گويد: «اعلم ان الخلاف في حدوث كلامه تعالى-مع الاعتراف بأنه من جنس كلامنا و از هو هذا المعقول المسموع» - «يكاد يقع من يحصل عن نفسه...و انما قلنا ذلك لان امارات الحدوث في الكلام اقوى و اظهر من امارات الحدوث في الاجسام و الاعراض».[۱] او كلام الهى را از جنس كلام انسانى مى‌داند و براى اين مطلب دليل ذكر كرده است و از اين كه اين دو مثل هم هستنداستفاده مى‌كند كه كلام الهى حادث است!

    نسخه‌شناسى

    اين كتاب براى اولين بار در سال 1381ش در تهران با تحقيق آقاى محمدرضا انصارى قمى و توسط مركز نشر دانشگاهى و كتابخانه مجلس شوراى اسلامى در 479 صفحه به چاپ رسيده است.

    كتاب؛ شامل پيش‌گفتارى در مورد مؤلف و كتاب و نسخه‌هاى آن مى‌باشد و به زبان فارسى نگاشته شده است و مقدمه‌اى نيز به زبان عربى دارد كه مفصل‌تر از پيش گفتار فارسى بوده و حول مؤلف و كتاب‌هاى او مى‌باشد.

    محقق كتاب نيز علاوه بر آنچه ذكر شد، مقدمه‌اى دارد تحت عنوان كلمة المحقق كه در آن جا از رابطۀ متكلمين شيعه با معتزله و همچنين از كتاب الملخص و صحت نسبت كتاب به مؤلف بحث نموده است.

    اين كتاب تنها داراى فهرست مطالب كتاب بوده و فهارس ديگرى نظير فهرست آيات، روايات و... ندارد.

    پانویس

    1. ص 422