۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'گزارشهاي' به 'گزارشهای') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
درباره يك يا دو نفر بودن مترجم، همانگونه كه مصحّح نيز آورده است، بين فضلا و اهل تحقيق ابهام و شك وجود دارد. دستهاى اعتقاد دارند كه مترجم اول يعنى محمد بن احمد بن ابىبكر مستوفى هروى در آغاز ترجمه كتاب -يعنى به زمان ترجمه وقايع خلافت ابوبكر- جهان را وداع كرده و كار نيمه تمام او را محمد بن احمد بن ابىبكر مابيژ نابادى، طبق همان دستورى كه از طرف امير خوارزم و خراسان براى مترجم اول صادر شده بود، ادامه داده است. از اين دسته مىتوان به آقاى دبير سياقى اشاره كرد، كه در مقالهاى با عنوان «ترجمه فارسى تاريخ اعثم و دو مترجم آن»، با استناد به مقدمه برخى نُسَخ خطى، به اين مطلب اعتقاد پيدا كردهاند. | درباره يك يا دو نفر بودن مترجم، همانگونه كه مصحّح نيز آورده است، بين فضلا و اهل تحقيق ابهام و شك وجود دارد. دستهاى اعتقاد دارند كه مترجم اول يعنى محمد بن احمد بن ابىبكر مستوفى هروى در آغاز ترجمه كتاب -يعنى به زمان ترجمه وقايع خلافت ابوبكر- جهان را وداع كرده و كار نيمه تمام او را محمد بن احمد بن ابىبكر مابيژ نابادى، طبق همان دستورى كه از طرف امير خوارزم و خراسان براى مترجم اول صادر شده بود، ادامه داده است. از اين دسته مىتوان به آقاى دبير سياقى اشاره كرد، كه در مقالهاى با عنوان «ترجمه فارسى تاريخ اعثم و دو مترجم آن»، با استناد به مقدمه برخى نُسَخ خطى، به اين مطلب اعتقاد پيدا كردهاند. | ||
نسخههاى مورد استناد وى به دو مترجم تصريح دارند. گويا به تَبَع نوشته آقاى دبير سياقى است كه دائرةالمعارف بزرگ اسلامى نيز مىنويسد: «اين كتاب به وسيله دو مترجم به فارسى ترجمه شده است، اما در منابع دراينباره اختلاف است».اگر دو نسخهاى كه آقاى دبير سياقى به آنها استناد كرده است معتبر باشند، در بودن دو مترجم ترديدى باقى نمىماند، زيرا در مقدمه آنها آمده است كه، محمد بن احمد بن ابىبكر الماثر نابادى (مترجم دوم) بعد از درگذشت عالم اخص محترم رضىالدين | نسخههاى مورد استناد وى به دو مترجم تصريح دارند. گويا به تَبَع نوشته آقاى دبير سياقى است كه دائرةالمعارف بزرگ اسلامى نيز مىنويسد: «اين كتاب به وسيله دو مترجم به فارسى ترجمه شده است، اما در منابع دراينباره اختلاف است».اگر دو نسخهاى كه آقاى دبير سياقى به آنها استناد كرده است معتبر باشند، در بودن دو مترجم ترديدى باقى نمىماند، زيرا در مقدمه آنها آمده است كه، محمد بن احمد بن ابىبكر الماثر نابادى (مترجم دوم) بعد از درگذشت عالم اخص محترم رضىالدين سيدالكُتّاب أميرالشعراء محمد بن احمد مستوفى، اقدام به اين ترجمه و ادامه كار او نموده است. | ||
دورهاى كه ترجمه الفتوح درآن به نگارش درآمده، دوره رواج و توسعه زبان و ادبيات فارسى است. در قرن چهارم و اوايل قرن پنجم، نثر پارسى تازه ظهور كرده بود و با همه پيشرفتهايى كه داشته هنوز در آغاز راه سير مىكرده است، و چون به نيمه دوم قرن پنجم مىرسيم با دوره بلوغ آن مواجه مىشويم و در قرن ششم و اوايل قرن هفتم آن را در حال پختگى و كمالمىيابيم. اين پختگى، روانى و خالى از تكلف بودن كاملاً در ترجمه ياد شده محسوس است. البته بايد توجه داشت كه قرن ششم، قرن نثر فنى است كه در آن نثر مانند شعر به استعمال صنايع و تكلفات صورى و سجعهاى مكرّر و آوردن جملههاى مترادف المعنى و مختلف اللفظ متوسل گرديده، و در همان حال، براى اظهار فضل و اثبات عربىدانى، الفاظ و كلمات تازى بىشمار به كار برده شد و شواهد شعريّه از تازى و پارسى بسيار گرديد. | دورهاى كه ترجمه الفتوح درآن به نگارش درآمده، دوره رواج و توسعه زبان و ادبيات فارسى است. در قرن چهارم و اوايل قرن پنجم، نثر پارسى تازه ظهور كرده بود و با همه پيشرفتهايى كه داشته هنوز در آغاز راه سير مىكرده است، و چون به نيمه دوم قرن پنجم مىرسيم با دوره بلوغ آن مواجه مىشويم و در قرن ششم و اوايل قرن هفتم آن را در حال پختگى و كمالمىيابيم. اين پختگى، روانى و خالى از تكلف بودن كاملاً در ترجمه ياد شده محسوس است. البته بايد توجه داشت كه قرن ششم، قرن نثر فنى است كه در آن نثر مانند شعر به استعمال صنايع و تكلفات صورى و سجعهاى مكرّر و آوردن جملههاى مترادف المعنى و مختلف اللفظ متوسل گرديده، و در همان حال، براى اظهار فضل و اثبات عربىدانى، الفاظ و كلمات تازى بىشمار به كار برده شد و شواهد شعريّه از تازى و پارسى بسيار گرديد. |
ویرایش