۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==وضعيت كتاب== ' به '==وضعيت كتاب== ') |
جز (جایگزینی متن - 'دعاي' به 'دعای') |
||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
اماننامه حضرت محمد مصطفى(ص) از ديگر مطالب كتاب است. از جمله اسنادى كه راهبان دير (سانتكترين) در شبه جزيره سينا از آن نگهدارى مى-كنند، اماننامهاى است كه آن را به جناب پيامبر اكرم(ص) نسبت مىدهند كه در آن جان و مال آنها محترم شمرده شده و مسلمانان از تعرض به مسيحيان و مايملك آنها بر حذر داشته شدهاند. راهبان اين دير ادعا مىكنند كه سلطان سليم اول عثمانى بعد از فتح مصر در سال 923ق اين عهدنامه را از آنها گرفته و به شهر آستانه (استانبول) منتقل نموده و رونوشتى از آن را به همراه ترجمه آن به زبان تركى براى آنها قرار داده است. | اماننامه حضرت محمد مصطفى(ص) از ديگر مطالب كتاب است. از جمله اسنادى كه راهبان دير (سانتكترين) در شبه جزيره سينا از آن نگهدارى مى-كنند، اماننامهاى است كه آن را به جناب پيامبر اكرم(ص) نسبت مىدهند كه در آن جان و مال آنها محترم شمرده شده و مسلمانان از تعرض به مسيحيان و مايملك آنها بر حذر داشته شدهاند. راهبان اين دير ادعا مىكنند كه سلطان سليم اول عثمانى بعد از فتح مصر در سال 923ق اين عهدنامه را از آنها گرفته و به شهر آستانه (استانبول) منتقل نموده و رونوشتى از آن را به همراه ترجمه آن به زبان تركى براى آنها قرار داده است. | ||
نويسنده در ادامه، اين مطلب را مورد بررسى قرار داده و مىنويسد با وجود اينكه مفاد اين عهدنامه با روح تعاليم اسلام و قرآن كريم سازگار است اما به پنج دليل چنين | نويسنده در ادامه، اين مطلب را مورد بررسى قرار داده و مىنويسد با وجود اينكه مفاد اين عهدنامه با روح تعاليم اسلام و قرآن كريم سازگار است اما به پنج دليل چنين ادعایى صحت ندارد. | ||
فتح مصر از ديگر مطالب كتاب است. اين منطقه قبل از اينكه به دست مسلمانان بيفتد جزو سرزمينهاى بيزانس (استانبول) به شمار مىرفته و تحت الحمايه حكومت مركزى بوده است. اما با اين وجود، سنگينترين ماليتها از قبطيان گرفته مىشده و با آنها همچون بردگان رفتار مىنمودند. به گونهاى كه حق تصميمگيرى براى سرزمين خود را نداشته و مجبور بودند كه زبان يونانى را به جاى زبان قبطى خود، در محافل رسمى و حتى عمومى مورد استفاده قرار دهند. | فتح مصر از ديگر مطالب كتاب است. اين منطقه قبل از اينكه به دست مسلمانان بيفتد جزو سرزمينهاى بيزانس (استانبول) به شمار مىرفته و تحت الحمايه حكومت مركزى بوده است. اما با اين وجود، سنگينترين ماليتها از قبطيان گرفته مىشده و با آنها همچون بردگان رفتار مىنمودند. به گونهاى كه حق تصميمگيرى براى سرزمين خود را نداشته و مجبور بودند كه زبان يونانى را به جاى زبان قبطى خود، در محافل رسمى و حتى عمومى مورد استفاده قرار دهند. | ||
ویرایش