۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
علامه، با استفاده از استدلالهاى عقلى محكم و استناد به آيات و رواياتى كه مورد اتفاق فريقين مىباشد، به اثبات امامت ائمه معصومين(ع) در "الامامه" پرداخته است. | علامه، با استفاده از استدلالهاى عقلى محكم و استناد به آيات و رواياتى كه مورد اتفاق فريقين مىباشد، به اثبات امامت ائمه معصومين(ع) در "الامامه" پرداخته است. | ||
كتاب با مقدمهاى از ناشر محترم آقاى سيد حسن فقيه امامى و سپس مقدمهاى از محقق ارجمند جناب آقاى [[رجایی، مهدی|سيد مهدى رجائى]] شروع گشته است. در اين مقدمه به شرح حال مؤلف و علم و تقوى ايشان پرداخته است. بعد از آن رسالهاى به نام "رسالهى اجازهى حديث" در حدود 50 صفحه آورده كه اصل اين رساله | كتاب با مقدمهاى از ناشر محترم آقاى سيد حسن فقيه امامى و سپس مقدمهاى از محقق ارجمند جناب آقاى [[رجایی، مهدی|سيد مهدى رجائى]] شروع گشته است. در اين مقدمه به شرح حال مؤلف و علم و تقوى ايشان پرداخته است. بعد از آن رسالهاى به نام "رسالهى اجازهى حديث" در حدود 50 صفحه آورده كه اصل اين رساله برای ملا احمد بن علىاكبر تربتى مىباشد كه در آن نكاتى تاريخى و مختصرى از ترجمه و شرح حال مؤلف و والد محترمشان مىباشد. اين رساله در سال 1273ق نوشته شده كه اصل اين اجازه به خط مؤلف در خزانه كتابخانه آیتالله گلپايگانى محفوظ است. | ||
اين كتاب موسوعهى بزرگى در امامت مىباشد كه از مقدمهى مفصلى در 5 فصل تشكيل يافته است. | اين كتاب موسوعهى بزرگى در امامت مىباشد كه از مقدمهى مفصلى در 5 فصل تشكيل يافته است. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
مباحث مهمى از جمله بحث از اخبار ثقلين و حديث سفينه و همچنين مباحثى از امامت كه در نهجالبلاغه به آن اشاره شده است، و همچنين بحث در شرائط عصمت در امام و معانى آن و ادله طرفين در اعتبار عصمت و عدم اعتبار آن را متذكر شده است. | مباحث مهمى از جمله بحث از اخبار ثقلين و حديث سفينه و همچنين مباحثى از امامت كه در نهجالبلاغه به آن اشاره شده است، و همچنين بحث در شرائط عصمت در امام و معانى آن و ادله طرفين در اعتبار عصمت و عدم اعتبار آن را متذكر شده است. | ||
در بخشى از كتاب بر موضوع عصمت دليل مىآورد كه اگر امام معصوم نباشد، دور لازم مىآيد. به اين نحو كه اگر خطا | در بخشى از كتاب بر موضوع عصمت دليل مىآورد كه اگر امام معصوم نباشد، دور لازم مىآيد. به اين نحو كه اگر خطا برای امام جائز باشد، تبعيت از او ديگر جايز نخواهد بود، مگر در مواقعى كه بدانيم درست انجام مىدهد، لكن او ناقل شرع است و شناخت درستى قولش، متوقف بر قبول قولش مىباشد و قبول قولش نيز متوقف بر شناخت صحيح بودن قولش مىباشد، پس دور پيش مىآيد. همچنين در اين كتاب استدلالهايى بر لزوم عصمت امام و اينكه در امام چهار ويژگى بايد جمع شود: | ||
#داراى نفس كاملهاى باشد. | #داراى نفس كاملهاى باشد. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
#آثار و ويژگىهايى داشته باشند كه مختص آنان باشد، مانند كرامت و معجزه. | #آثار و ويژگىهايى داشته باشند كه مختص آنان باشد، مانند كرامت و معجزه. | ||
در قسمتى از كتاب آياتى كه | در قسمتى از كتاب آياتى كه برای استدلال بر لزوم عصمت مىباشد، آورده و به بحث و بررسى حول آن پرداخته است، از جمله آيات "''' اهدنا الصراط المستقيم'''"، "'''صراط الذين أنعمت عليهم '''"، "'''غير المغضوب عليهم'''" و "'''ولا الضالين'''" مىباشد. | ||
بعد از ذكر اين مقدمات و شرح مقاصد آن نوبت به ذكر ابواب كتاب كه در 12 باب تنظيم شده، مىباشد. باب اول در امامت امام اول بعد از نبى(ص) است، خود اين باب از چند مقصد تشكيل شده كه مقصد اول آن در نصوصى است كه تصريح به امامت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] دارد، بدون اين كه نيازى به واسطه شدن امرى ديگر باشد و در بين اين نصوص به حديث غدير و ذكر اسانيد آن بر وجه مفصلى اشاره كرده است و در اين بين از جملهى "من كنت مولاه فعلى مولاه" در واقعهى غدير و همچنين آيه اكمال و تبليغ بحث مفصلى كرده، به اين بيان كه كلمهى مولا را در لغت، تفسير و قرآن بررسى نموده و بحث بسيار مفصلى در مورد آن بيان نموده و راه هر گونه شبهه و مغالطه را در مورد آن بسته است. آنگاه به تفسير قول خداوند تعالى در مورد آيهى "'''النبى اولى بالمومنين من انفسهم'''" پرداخته است. | بعد از ذكر اين مقدمات و شرح مقاصد آن نوبت به ذكر ابواب كتاب كه در 12 باب تنظيم شده، مىباشد. باب اول در امامت امام اول بعد از نبى(ص) است، خود اين باب از چند مقصد تشكيل شده كه مقصد اول آن در نصوصى است كه تصريح به امامت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] دارد، بدون اين كه نيازى به واسطه شدن امرى ديگر باشد و در بين اين نصوص به حديث غدير و ذكر اسانيد آن بر وجه مفصلى اشاره كرده است و در اين بين از جملهى "من كنت مولاه فعلى مولاه" در واقعهى غدير و همچنين آيه اكمال و تبليغ بحث مفصلى كرده، به اين بيان كه كلمهى مولا را در لغت، تفسير و قرآن بررسى نموده و بحث بسيار مفصلى در مورد آن بيان نموده و راه هر گونه شبهه و مغالطه را در مورد آن بسته است. آنگاه به تفسير قول خداوند تعالى در مورد آيهى "'''النبى اولى بالمومنين من انفسهم'''" پرداخته است. |
ویرایش