۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - 'اخباري' به 'اخباری') |
||
| خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
#احكام خمس. | #احكام خمس. | ||
سراسر آثار علمى [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] مشحون از تحليل و نقد آراى | سراسر آثار علمى [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] مشحون از تحليل و نقد آراى اخباریان و احياى مكتب اصوليان است؛ اما نكتهاى كه غالباً در سرگذشت علمى او مورد غفلت قرار مىگيرد، مقابله او با انديشههاى انديشمندانى امثال صاحب «معالم» و صاحب «مدارك» در مواجهه با روايات است. وى در كنار نقد تند روىهاى اخباریان در پذيرش روايات و طرد دلايل عقلى، به نقد حركتى پرداخت كه زمينهساز اين مكتب شد و با ردّ ديدگاههاى سختگيرانه آنها در قبول روايات، پايهگذار شيوهاى ميانه در جمع ميان عقل و نقل گرديد و روشى معتدل را در برخورد با دو گرايش عقلگرايى و تعبدگرايى شكل داد. | ||
[[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] با شرح بر «مفاتيح الشرايع»، به نقد برخى از مبانى و آراى [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]] كه از جهت اعتنا به اخبار در زمره | [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] با شرح بر «مفاتيح الشرايع»، به نقد برخى از مبانى و آراى [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]] كه از جهت اعتنا به اخبار در زمره اخباریان و از جهت نوآورى و مخالفت با مشهور، دنبالهرو مكتب فقهى مقدس اردبيلى است، اهتمام ورزيد. وى در مقدمه شرح خود بر مفاتيح الشرايع هر دو گرايش فيض را نقد مىكند و او را به تقليد و اعتماد فراوان به كتاب مدارك و مسالك متهم مىكند و سپس در فهرستى طولانى، رئوس برخى از خطاها و اشتباهات فراوان اين دو كتاب را يادآور مىشود. | ||
او بر خلاف | او بر خلاف اخباریان، منكر قطعىالصدور بودن همه احاديث منابع روايى شيعه بود، ولى درعين حال تأكيد مىكند كه اصحاب تنها به روايات راويان عادل عمل نمىكردند، زيرا در نظر صائب آنان تنها عدالت راوى نيست كه به سند روايت اعتبار مىبخشد، بلكه بسيارى از قرائن و شواهد ديگر هم مىتواند گوياى اعتبار روايات باشد. نكته مهم در ديدگاه [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] نسبت به صحت و اعتبار روايات اين است كه وى ظن به اعتبار سند و صدور روايت از معصوم(ع) را كافى دانسته و به دنبال دلايل و شواهد يقينآور نيست. | ||
از آنجا كه نويسنده منابع اندكى در اختيار داشته عجيب است كه چگونه توانسته است، چنين اثر بزرگى را به اتمام رساند؛ او در شرح المفاتيح مىگويد: «من الخلاف را در اختيار نداشتم» و حال آنكه كتاب «الخلاف» از امّهات مصادر شيعه است. | از آنجا كه نويسنده منابع اندكى در اختيار داشته عجيب است كه چگونه توانسته است، چنين اثر بزرگى را به اتمام رساند؛ او در شرح المفاتيح مىگويد: «من الخلاف را در اختيار نداشتم» و حال آنكه كتاب «الخلاف» از امّهات مصادر شيعه است. | ||
ویرایش