۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - 'نگاري' به 'نگاری') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
1- گروهها و جريانهاي سنتي محافظهكار كه اصرار در حفظ شرايط گذشته داشته و بر اين باورند كه حفظ اصول و مباني مذهبی آنان در گرو آن است كه بيمهابا به مذاهب مخالف خود بتازند و با سلاح تكفير و تفسيق بر مخالفان خود يورش برده و همه كس جز خود را مشرك و فاسق و بدعت آور بنامند. طبیعی است با اينان كمترين سخني از وحدت، مصلحت و همگرايي نتوان به ميان آورد... | 1- گروهها و جريانهاي سنتي محافظهكار كه اصرار در حفظ شرايط گذشته داشته و بر اين باورند كه حفظ اصول و مباني مذهبی آنان در گرو آن است كه بيمهابا به مذاهب مخالف خود بتازند و با سلاح تكفير و تفسيق بر مخالفان خود يورش برده و همه كس جز خود را مشرك و فاسق و بدعت آور بنامند. طبیعی است با اينان كمترين سخني از وحدت، مصلحت و همگرايي نتوان به ميان آورد... | ||
2- نورسيدگان و جريانهاي تجديد نظرطلب كه رسالت خود را در ترديد آفريني و تضعيف باورهاي مذهبی جامعه مسلمين يافته و با شبهه افكنيهاي خود شتابزده در پي نفي اصول و مباني مذهبی ميباشند. به پندار آنان تنها راه دستيابي به تفاهم و پايان بخشيدن به منازعات مذهبی، نفي اصول گرايي و صرفنظر كردن يا دست كم بيتفاوت شدن در برابر اصول عقيده میباشد... به نظر ميرسد اين گروه در چنان اشتباهي باشند كه آثار تخريبي جبران ناپذير آن كمتر از خشونت ورزيها و تحجرگرايي دسته اول نباشد چه آنكه دستاورد اين گرايش چيزي جز رواج | 2- نورسيدگان و جريانهاي تجديد نظرطلب كه رسالت خود را در ترديد آفريني و تضعيف باورهاي مذهبی جامعه مسلمين يافته و با شبهه افكنيهاي خود شتابزده در پي نفي اصول و مباني مذهبی ميباشند. به پندار آنان تنها راه دستيابي به تفاهم و پايان بخشيدن به منازعات مذهبی، نفي اصول گرايي و صرفنظر كردن يا دست كم بيتفاوت شدن در برابر اصول عقيده میباشد... به نظر ميرسد اين گروه در چنان اشتباهي باشند كه آثار تخريبي جبران ناپذير آن كمتر از خشونت ورزيها و تحجرگرايي دسته اول نباشد چه آنكه دستاورد اين گرايش چيزي جز رواج ولنگاری عقیدتی و اباحيگري و بي تفاوتي نمیباشد. | ||
به نظر نگارنده اين دو دسته ياد شده در دولبه ي افراط و تفريط سير كرده و هيچيك ره به صواب نميبرند. بلكه راه صواب در اين است كه با حفظ پايبنديهاي قطعي مذهبی همزمان عرصه برای گسترش گفتگوهاي انتقادي ميان مذاهب در جو تفاهم آميز به انگيزه جستجوي حقايق افزونتر فراهم آيد و صد البته اين رسالت اختصاص به عالمان، مذهب پژوهان و اصحاب نقد و نظر دارد و گرنه تودههاي پيرو مذاهب را بايد از اين امر معاف داشته و تنها نسخهي محبت و مدارا و همزيستي با احساس اخوّت ديني را برایشان تجويز كرد. | به نظر نگارنده اين دو دسته ياد شده در دولبه ي افراط و تفريط سير كرده و هيچيك ره به صواب نميبرند. بلكه راه صواب در اين است كه با حفظ پايبنديهاي قطعي مذهبی همزمان عرصه برای گسترش گفتگوهاي انتقادي ميان مذاهب در جو تفاهم آميز به انگيزه جستجوي حقايق افزونتر فراهم آيد و صد البته اين رسالت اختصاص به عالمان، مذهب پژوهان و اصحاب نقد و نظر دارد و گرنه تودههاي پيرو مذاهب را بايد از اين امر معاف داشته و تنها نسخهي محبت و مدارا و همزيستي با احساس اخوّت ديني را برایشان تجويز كرد. |
ویرایش