حنفی، حسن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'اجتماعي' به 'اجتماعی'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '==وابسته‌ها==')
جز (جایگزینی متن - 'اجتماعي' به 'اجتماعی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۹: خط ۳۹:
چپ اسلامى تريبونى است كه سنت و نوسازى در آن كاركردهاى سياسى‌اش را در جهت بسيج توده‌ها منعكس مى‌كند. در مورد زمان شكل‌گيرى اين جريان چنين گفته شده كه چپ اسلامى در 1980م، بعد از انقلاب اسلامى در ايران (1979م.) و بعد از بيشتر شدن اطمينان به توانايى‌هاى انقلاب اسلامى و كمى قبل از حادثه تريبون در مصر به وجود آمد.
چپ اسلامى تريبونى است كه سنت و نوسازى در آن كاركردهاى سياسى‌اش را در جهت بسيج توده‌ها منعكس مى‌كند. در مورد زمان شكل‌گيرى اين جريان چنين گفته شده كه چپ اسلامى در 1980م، بعد از انقلاب اسلامى در ايران (1979م.) و بعد از بيشتر شدن اطمينان به توانايى‌هاى انقلاب اسلامى و كمى قبل از حادثه تريبون در مصر به وجود آمد.


حسن حنفى چپ اسلامى را ادامه و مكمل اولين حركات اسلامى در تاريخ معاصر مى‌داند كه به اوضاع مسلمانان و نيازهاى سياسى و اجتماعيشان توجه كرده‌اند. منظور او از اين حركات، جنبش سيد جمال و عبده در بيدارى اسلامى است. او به اين مطلب اشاره مى‌كند تا تأكيدى باشد بر اينكه اين جريان داراى سابقه و پشتوانه قابل توجهى است و آن‌گونه كه عده‌اى درباره آن مى‌گويند بدعت در حركات اسلامى نيست. حنفى معتقد است با وجود اينكه در قرآن بر وحدت اسلامى تأكيد شده است، ليكن چنين وحدتى وجود ندارد و چپ اسلامى به همين تمايز ميان طبقات جامعه اسلامى از اغنيا و فقرا توجه دارد؛ تمايز طبقه حاكم و محكوم و سيطره طبقه اول و در اين ميان چپ اسلامى از طبقه دوم دفاع مى‌كند.
حسن حنفى چپ اسلامى را ادامه و مكمل اولين حركات اسلامى در تاريخ معاصر مى‌داند كه به اوضاع مسلمانان و نيازهاى سياسى و اجتماعیشان توجه كرده‌اند. منظور او از اين حركات، جنبش سيد جمال و عبده در بيدارى اسلامى است. او به اين مطلب اشاره مى‌كند تا تأكيدى باشد بر اينكه اين جريان داراى سابقه و پشتوانه قابل توجهى است و آن‌گونه كه عده‌اى درباره آن مى‌گويند بدعت در حركات اسلامى نيست. حنفى معتقد است با وجود اينكه در قرآن بر وحدت اسلامى تأكيد شده است، ليكن چنين وحدتى وجود ندارد و چپ اسلامى به همين تمايز ميان طبقات جامعه اسلامى از اغنيا و فقرا توجه دارد؛ تمايز طبقه حاكم و محكوم و سيطره طبقه اول و در اين ميان چپ اسلامى از طبقه دوم دفاع مى‌كند.


او هم‌چنين چپ اسلامى را نتيجه حتمى پيروزى بزرگ انقلاب اسلامى در ايران مى‌داند كه چگونه ملت توانست در مقابل تمام قواى رژيم مستبد شاه ايستاده و با نيروی «الله اكبر قاصم الجبارين» و با شعار «فضل‌الله المجاهدين على القاعدين اجراً عظيماً» پيروز شود. در نهايت در مورد اين جريان مى‌گويد: «چپ اسلامى هم‌چنين تحول اصلاح دينى است كه در دويست سال اخير آغاز كرده‌ايم و فقط در سطح مقابله و برخورد با مخاطرات زمان؛ يعنى استعمار و سرمايه‌دارى و... نيست، آن‌طور كه نزد افغانى بوده، بلكه علاوه بر آن در سطح اعاده بناى فكر دينى و اصلاح آن نيز مى‌باشد و براى اولين بار بعد از [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در فلسفه و معتزله در اصول دين و شاطبى در اصول فقه و [[ابن خلدون]] در تاريخ و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در فقه، به بازسازى صياغ فكر دينى پرداخته‌ايم و اين كار را با دورى جستن از اشاعره كه تفكر رسمى(در مصر) و رايجى كه آميخته با تصوف هم هست، آغاز كرده‌ايم و به معتزله نزدیک  شده‌ايم؛ همچون محمد عبده كه معتقد است عقل قادر بر ادراك است و به استقلال اراده در رفتار و سلوك آدمى ايم‍-‍ان داشت‍-ه و انسان را با عقلش قادر بر شناخت معرفت و با اراده‌اش قادر بر انجام افعال خود مى‌داند، لذا چپ اسلامى موافق با اصول خمسه معتزله، آراى خود را شكل مى‌دهد».
او هم‌چنين چپ اسلامى را نتيجه حتمى پيروزى بزرگ انقلاب اسلامى در ايران مى‌داند كه چگونه ملت توانست در مقابل تمام قواى رژيم مستبد شاه ايستاده و با نيروی «الله اكبر قاصم الجبارين» و با شعار «فضل‌الله المجاهدين على القاعدين اجراً عظيماً» پيروز شود. در نهايت در مورد اين جريان مى‌گويد: «چپ اسلامى هم‌چنين تحول اصلاح دينى است كه در دويست سال اخير آغاز كرده‌ايم و فقط در سطح مقابله و برخورد با مخاطرات زمان؛ يعنى استعمار و سرمايه‌دارى و... نيست، آن‌طور كه نزد افغانى بوده، بلكه علاوه بر آن در سطح اعاده بناى فكر دينى و اصلاح آن نيز مى‌باشد و براى اولين بار بعد از [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در فلسفه و معتزله در اصول دين و شاطبى در اصول فقه و [[ابن خلدون]] در تاريخ و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در فقه، به بازسازى صياغ فكر دينى پرداخته‌ايم و اين كار را با دورى جستن از اشاعره كه تفكر رسمى(در مصر) و رايجى كه آميخته با تصوف هم هست، آغاز كرده‌ايم و به معتزله نزدیک  شده‌ايم؛ همچون محمد عبده كه معتقد است عقل قادر بر ادراك است و به استقلال اراده در رفتار و سلوك آدمى ايم‍-‍ان داشت‍-ه و انسان را با عقلش قادر بر شناخت معرفت و با اراده‌اش قادر بر انجام افعال خود مى‌داند، لذا چپ اسلامى موافق با اصول خمسه معتزله، آراى خود را شكل مى‌دهد».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش