۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'دعاي' به 'دعای') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
#وفات آقاى اولين و آخرين فرستاده رب العالمين حضرت محمد(ص)، در آغاز روز دوشنبه هشتم ربيعالأول - و گفته شده دوازدهم همان ماه - در سال 11 هجرى روى داد، درحالىكه عمرش 63 سال بود. در همان سال، فاطمه (رض) دخترش - كه بر او و بر پدرش برترين سلام و صلوات باد - بعد از پيامبر(ص)، با فاصله شش ماه و گفته شده هشت ماه، درگذشت.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص23-25</ref> | #وفات آقاى اولين و آخرين فرستاده رب العالمين حضرت محمد(ص)، در آغاز روز دوشنبه هشتم ربيعالأول - و گفته شده دوازدهم همان ماه - در سال 11 هجرى روى داد، درحالىكه عمرش 63 سال بود. در همان سال، فاطمه (رض) دخترش - كه بر او و بر پدرش برترين سلام و صلوات باد - بعد از پيامبر(ص)، با فاصله شش ماه و گفته شده هشت ماه، درگذشت.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص23-25</ref> | ||
#در سال 115ق، عطاء بن ابورباح درگذشت كه از راسخان در علم بود و هميشه در حال فايدهرسانى و فتوا دادن به مدت هشتاد سال. او، «أسود»، «أعور»، «أفطس»، «أشل» و «أعرج» بود؛ يعنى: «سياه»، «يكچشم»، «پهنبينى»، «دستفلج» و «پالنگ مادرزاد»؛ چه، اينكه علم، به قيافه و مال نيست، بلكه آن نورى است كه خدا قرار مىدهد در سينه هر بندهاى كه بخواهد.<ref>ر.ک: همان، ص112</ref> | #در سال 115ق، عطاء بن ابورباح درگذشت كه از راسخان در علم بود و هميشه در حال فايدهرسانى و فتوا دادن به مدت هشتاد سال. او، «أسود»، «أعور»، «أفطس»، «أشل» و «أعرج» بود؛ يعنى: «سياه»، «يكچشم»، «پهنبينى»، «دستفلج» و «پالنگ مادرزاد»؛ چه، اينكه علم، به قيافه و مال نيست، بلكه آن نورى است كه خدا قرار مىدهد در سينه هر بندهاى كه بخواهد.<ref>ر.ک: همان، ص112</ref> | ||
#در سال 403ق، شيخ فقيه ابوالحسن قابسى در قيروان درگذشت و همچنين شيخ امام محدث ابوعبدالله محمد بن يوسف فرضى كه به پرده كعبه آويخت و از خدا طلبيد كه بهصورت شهادت بميرد و سپس درد ضربت شمشير را به ياد آورد و برگشت و پشيمان شد و خواست كه | #در سال 403ق، شيخ فقيه ابوالحسن قابسى در قيروان درگذشت و همچنين شيخ امام محدث ابوعبدالله محمد بن يوسف فرضى كه به پرده كعبه آويخت و از خدا طلبيد كه بهصورت شهادت بميرد و سپس درد ضربت شمشير را به ياد آورد و برگشت و پشيمان شد و خواست كه دعایش را برگرداند، وليكن گفت از خدا حيا كردم. او سرانجام در قرطبه در همان سال با شهادت از دنيا رفت.<ref>ر.ک: همان، ص227-228</ref> | ||
#در سال 745ق، در شهر «فاس»، شيخ فقيه حافظ ابوزيد عبدالرحمن بن عفان جزولى درگذشت؛ همان كه شروح «الرسالة» به او نسبت داده مىشود و آن نوشته از تقريرات طالبان حاضر در مجلس درس اوست و در سال 747ق، در بجايه، شيخ فقيه ابوعزيز محمد بن على بجائى وفات كرد و در همين سال، شيخ صالح ابوهادى مصباح بن سعيد صنهاجى در قسنطينه رحلت كرد و در گوشهاى از آنجا دفن شد.<ref>ر.ک: همان، ص351</ref> | #در سال 745ق، در شهر «فاس»، شيخ فقيه حافظ ابوزيد عبدالرحمن بن عفان جزولى درگذشت؛ همان كه شروح «الرسالة» به او نسبت داده مىشود و آن نوشته از تقريرات طالبان حاضر در مجلس درس اوست و در سال 747ق، در بجايه، شيخ فقيه ابوعزيز محمد بن على بجائى وفات كرد و در همين سال، شيخ صالح ابوهادى مصباح بن سعيد صنهاجى در قسنطينه رحلت كرد و در گوشهاى از آنجا دفن شد.<ref>ر.ک: همان، ص351</ref> | ||
#در آخر ذوالحجه سال 807ق، فقيه حافظ استاد جليل مفتى ابوعبدالله محمد بن عبدالرحمن مراكشى ضرير از اهالى بلد ما «بيونه» درگذشت و ولادتش در سال 739ق، بود.<ref>ر.ک: همان، ص381-382</ref> | #در آخر ذوالحجه سال 807ق، فقيه حافظ استاد جليل مفتى ابوعبدالله محمد بن عبدالرحمن مراكشى ضرير از اهالى بلد ما «بيونه» درگذشت و ولادتش در سال 739ق، بود.<ref>ر.ک: همان، ص381-382</ref> |
ویرایش