حسینی تربتی، ابوطالب: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - '== منبع مقاله==' به '==منابع مقاله==') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type='authorCode'| | |data-type='authorCode'|AUTHORCODE04128AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
اصل كتاب ملفوظات تيمورى، به ادعاى ابوطالب، حاوى يادداشتهاى اميرتيمور از رويدادهاى زندگى او از آغاز تا هنگام مرگ است كه يا شخصاً نوشته يا دبيران دربارش آن يادداشتها را زيرنظر مستقيم وى، به صورت كتابى نوشتهاند. به دنبال اين زندگىنامه، بخش ديگرى به نام «تُزُك» يا «تزوكات» (بنيادها، تدابير، طرحها يا انديشهها) آمده كه در بردارنده آراء و سياستهاى تيمور درباره شيوه ملكگيرى و ملكدارى است كه ظاهراً آن را براى استفاده اولاد و جانشينش تقرير كرده است. | اصل كتاب ملفوظات تيمورى، به ادعاى ابوطالب، حاوى يادداشتهاى اميرتيمور از رويدادهاى زندگى او از آغاز تا هنگام مرگ است كه يا شخصاً نوشته يا دبيران دربارش آن يادداشتها را زيرنظر مستقيم وى، به صورت كتابى نوشتهاند. به دنبال اين زندگىنامه، بخش ديگرى به نام «تُزُك» يا «تزوكات» (بنيادها، تدابير، طرحها يا انديشهها) آمده كه در بردارنده آراء و سياستهاى تيمور درباره شيوه ملكگيرى و ملكدارى است كه ظاهراً آن را براى استفاده اولاد و جانشينش تقرير كرده است. | ||
== | ==منابع مقاله== | ||
نسخهٔ ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۱۸
نام | حسینی تربتی، ابوطالب |
---|---|
نامهای دیگر | حسینی، ابوطالب
تربتی، ابوطالب عریضی، ابوطالب |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | تزوکات تیموری / نوع اثر: کتاب / نقش: تحریر |
کد مؤلف | AUTHORCODE04128AUTHORCODE |
ابوطالب حسينى تربتى، معروف به عَريضى، مردى خراسانى از نيمه اول سده 11ق17/م. است كه هيچ اطلاعى درباره او در دست نيست، جز اينكه كتابى را از تركى جغتايى به فارسى برگردانده است.
اين كتاب كه به «ملفوظات تيمور» يا «واقعات تيمورى» شهرت يافته، شامل شرح زندگى، آراء و انديشههاى سياسى و نظامى سردودمان گوركانيان است كه به ادعاى ابوطالب، اصل آن را خود امير تيمور انشاء كرده است.
ابوطالب در مقدمه كوتاه اين كتاب، گزارش داده است كه در سفرى به مكه و مدينه، در كتابخانه حاكم يمن به نام جعفر پاشا، به كتابى تركى برخورده كه در آن، تيمور از رويدادهاى زندگى خود از 7 تا 70 سالگى و نيز نظريات و تدابيرش در زمينه كشوردارى و اداره نظامات سپاه سخن رانده است.
اين گزارش را افضل بخارى در مقدمه ملفوظات صاحب قران با مختصر شاخوبرگ اضافى تكرار كرده است. به گفته وى، ابوطالب ضمن سفر به سرزمينهاى روم و عربستان، در يمن با جعفر پاشا، امير آنجا آشنا شد و او كتاب ارزشمندى را كه در كتابخانه خود داشت، به وى نشان داد و ابوطالب بىدرنگ به ترجمه فارسى آن كمر بست و اين كار عظيم را در هندوستان به پايان برد.
ابوطالب سپس ترجمه خود را در 1047ق/ 1637م به شاهجهان، فرزند جهانگير گوركانى، امپراتور وقت هند كه از اعقاب امير تيمور بود، پيشكش كرد، اما شاهجهان متوجه كاستى و فزودههايى در ترجمه ابوطالب شد و دريافت كه اين ترجمه شامل پارهاى اطلاعات است كه در ظفرنامه شرفالدين على يزدى (د 858ق1454/م) و ديگر تاريخهاى مستند نيامده است و يا بخشهايى از آن با گزارشهاى شرفالدين مطابقت ندارد. بنابراین محمد افضل بن تربيت خان بخارى را مأمور كرد تا ترجمه وى را از اغلاط بپيرايد و با مندرجات ظفرنامه يزدى هماهنگ سازد. اين ترجمه بازبينى شده، نام «ملفوظات صاحب قران» به خود گرفت.
در اينكه محمد افضل تا چه حد در كار ابوطالب تغييرات و اصلاحات انجام داده باشد، اظهارنظرهاى صاحب نظران متفاوت است. در ميان گفتههاى آنان به عبارتى چون «اصلاح پارهاى اغلاط تاريخى»، «تجديد نظر اساسى» و «تحرير نو و مفصلتر» برمىخوريم. به نظر اليوت، اين تغييرات مهمتر و بزرگتر از آنچه واقعاً بوده، وانمود شده است. به گزارش وى، وقتى چارلز استوارت بخشى از ملفوظات ابوطالب را به انگليسى ترجمه كرد، دو نسخه از ملفوظات صاحب قران، كار محمد افضل را دريافت داشت. وى آنها را با ترجمه ابوطالب مقايسه كرد و تنها چيزى كه در كار محمد افضل اضافه ديد، قطعاتى بود از ظفرنامه يزدى، توضيحى در مورد بعضى جرئيات حذف شده در كار ابوطالب و كوشش در اثبات سنّى بودن تيمور.
اصل كتاب ملفوظات تيمورى، به ادعاى ابوطالب، حاوى يادداشتهاى اميرتيمور از رويدادهاى زندگى او از آغاز تا هنگام مرگ است كه يا شخصاً نوشته يا دبيران دربارش آن يادداشتها را زيرنظر مستقيم وى، به صورت كتابى نوشتهاند. به دنبال اين زندگىنامه، بخش ديگرى به نام «تُزُك» يا «تزوكات» (بنيادها، تدابير، طرحها يا انديشهها) آمده كه در بردارنده آراء و سياستهاى تيمور درباره شيوه ملكگيرى و ملكدارى است كه ظاهراً آن را براى استفاده اولاد و جانشينش تقرير كرده است.
منابع مقاله
دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى، تهران، 1372، ج5، ص622، نوشته: مجدالدين كيوانى.