الإشارات و التنبيهات (انتزاعي): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براي' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان')
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
خط ۷۶: خط ۷۶:
جزء دوم اشارات كه بخش فلسفه آن مى‌باشد، علم الطبيعه و ما قبله نام گرفته است. اولين نمط از نمطهاى ده‌گانه اين بخش، در تجوهر اجسام است. بوعلى، در اين‌جا در قالب وهم و تنبيه‌هايى، تركيب اجسام را مشخص مى‌كند. وى با خارج كردن تركيبات غير واقعى و بى‌اساس براى اجسام، تركيب آنها از هيولى و صورت را به عنوان يكى از تركيبات مورد بررسى قرار داده و هم‌چنين در مورد نوع، جنس و فصل اشيا مطالبى كوتاه بيان كرده. اشاراتى نيز به حالات مختلف آنها دارد، مثل مفارقت صورت جوهريه از مادّه و عدم امكان قوام شىء به شىء ديگر، به طورى كه هر يك از آنها به لحاظ وجود، متقدم بر ديگرى و بر نفس خود باشد. مؤلف، اشاراتى هم به حركت و جهت دارد كه پایان‌بخش نمط اول است.
جزء دوم اشارات كه بخش فلسفه آن مى‌باشد، علم الطبيعه و ما قبله نام گرفته است. اولين نمط از نمطهاى ده‌گانه اين بخش، در تجوهر اجسام است. بوعلى، در اين‌جا در قالب وهم و تنبيه‌هايى، تركيب اجسام را مشخص مى‌كند. وى با خارج كردن تركيبات غير واقعى و بى‌اساس براى اجسام، تركيب آنها از هيولى و صورت را به عنوان يكى از تركيبات مورد بررسى قرار داده و هم‌چنين در مورد نوع، جنس و فصل اشيا مطالبى كوتاه بيان كرده. اشاراتى نيز به حالات مختلف آنها دارد، مثل مفارقت صورت جوهريه از مادّه و عدم امكان قوام شىء به شىء ديگر، به طورى كه هر يك از آنها به لحاظ وجود، متقدم بر ديگرى و بر نفس خود باشد. مؤلف، اشاراتى هم به حركت و جهت دارد كه پایان‌بخش نمط اول است.


نمط دوم، در جهات و اجسام آنها مى‌باشد. اشارات اين نمط به اين ترتيب است: نخست، اشاره‌اى به جهات اربعه كه مردم بدان توجه دارند؛ يعنى فوق و تحت و يمين و يسار، سپس تعيين جهت اجسام و تحديدشان به لحاظ طبيعت، بعد اشاره‌اى به شأن مفارقت اجسام از موضع طبيعى خودشان و اشاره‌اى به وحدت طبيعت جسم بسيط، اشاره ديگرى به اينكه جسم لو خلّى و طبعه، در صورتى كه تأثير غريبى از خارج برايش عارض نگردد، موضع و شكل معين خواهد داشت.
نمط دوم، در جهات و اجسام آنها مى‌باشد. اشارات اين نمط به اين ترتيب است: نخست، اشاره‌اى به جهات اربعه كه مردم بدان توجه دارند؛ يعنى فوق و تحت و يمين و يسار، سپس تعيين جهت اجسام و تحديدشان به لحاظ طبيعت، بعد اشاره‌اى به شأن مفارقت اجسام از موضع طبيعى خودشان و اشاره‌اى به وحدت طبيعت جسم بسيط، اشاره ديگرى به اينكه جسم لو خلّى و طبعه، در صورتى كه تأثير غريبى از خارج برایش عارض نگردد، موضع و شكل معين خواهد داشت.


در ادامه تنبيهى به ميل حركت داشتن اجسام براى تحرك و اشاره‌اى نيز به اجسامى كه ميل ندارند براى حركت، و اشاره‌اى به اجسام قابل كون و فساد اينكه چنين اجسامى داراى مكان بوده، به خاطر استحقاقى كه اجسام به مكان دارند، بيان شده است.
در ادامه تنبيهى به ميل حركت داشتن اجسام براى تحرك و اشاره‌اى نيز به اجسامى كه ميل ندارند براى حركت، و اشاره‌اى به اجسام قابل كون و فساد اينكه چنين اجسامى داراى مكان بوده، به خاطر استحقاقى كه اجسام به مكان دارند، بيان شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش