ابن سهلان ساوی، عمر بن سهلان: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '==پانویس== <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
</div> | </div> | ||
'''زينالدين عمر بن سهلان ساوى'''، قاضى، حكيم و منطقى نامآور قرن 6ق / 12م، است. اطلاعات ما درباره زندگانى او بسيار اندك است. همين اندازه مىدانيم كه مدتها در زادگاه خود، ساوه، عهدهدار منصب قضا بود و سپس به علت نامعلومى از اين كار دست بازداشته و از ساوه به نيشابور رفته و همان جا ماندگار شده است. از اين پس، وى در نيشابور به تحصيل و تحقيق و مكاتبه و مراوده با دانشمندان مشغول بوده و از راه استنساخ كتب، مخصوصاً آثار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، روزگار مىگذرانيده است. ابن سهلان، چنانكه خود | '''زينالدين عمر بن سهلان ساوى'''، قاضى، حكيم و منطقى نامآور قرن 6ق / 12م، است. اطلاعات ما درباره زندگانى او بسيار اندك است. همين اندازه مىدانيم كه مدتها در زادگاه خود، ساوه، عهدهدار منصب قضا بود و سپس به علت نامعلومى از اين كار دست بازداشته و از ساوه به نيشابور رفته و همان جا ماندگار شده است. از اين پس، وى در نيشابور به تحصيل و تحقيق و مكاتبه و مراوده با دانشمندان مشغول بوده و از راه استنساخ كتب، مخصوصاً آثار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، روزگار مىگذرانيده است. ابن سهلان، چنانكه خود مىنویسد بيشتر عمر را «در پرورش انواع علوم به سر برده است، چه آنچه به علوم شرع تعلق دارد و چه آنچه به علوم حكمت». | ||
==تولد و وفات== | ==تولد و وفات== | ||
سال تولد و وفات او بهدرستى معلوم نيست؛ تنها نكته روشن اين است كه وى معاصر سلطان سنجر سلجوقى (511 - 552ق) بوده و يكى از کتابهاى خود، «الرسالة السنجرية في الكائنات العنصرية» را به نام او كرده است. منابع متأخر، بىآنكه به مأخذى استناد كنند، سال وفات او را 540ق / 1145م نوشتهاند، اما بيهقى كه خود با او دوستى و مراوده داشته و در 565ق، وفات يافته است، اشارهاى به تاريخ درگذشت وى نمىكند و فقط | سال تولد و وفات او بهدرستى معلوم نيست؛ تنها نكته روشن اين است كه وى معاصر سلطان سنجر سلجوقى (511 - 552ق) بوده و يكى از کتابهاى خود، «الرسالة السنجرية في الكائنات العنصرية» را به نام او كرده است. منابع متأخر، بىآنكه به مأخذى استناد كنند، سال وفات او را 540ق / 1145م نوشتهاند، اما بيهقى كه خود با او دوستى و مراوده داشته و در 565ق، وفات يافته است، اشارهاى به تاريخ درگذشت وى نمىكند و فقط مىگوید با او رفت و آمد داشتم و او را درياى مواجى از دانشها يافتم. به نوشته بيهقى - كه قديمترين مأخذ درباره اوست - پس از مرگ ابن سهلان، در مراسم سوگوارى او در ساوه، کتابخانهاش آتش گرفت و در اين آتشسوزى برخى از مصنفات خود وى نيز از ميان رفت. | ||
==اساتید و شاگردان== | ==اساتید و شاگردان== | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
ابن سهلان درباره برخى از مسائل فلسفى و منطقى نظريات خاصى داشته است كه در کتابهاى فلاسفه پس از او منعكس شده است. مهمترين آنها عقيده وى درباره شمار مقولات است كه همواره يكى از موارد اختلاف ميان متفكران اسلامى بوده است. با اينكه جمهور فلاسفه مسلمان، به تبع [[ارسطو]]، شماره مقولات را ده دانستهاند، ولى گروهى از دانشمندان، حصر مقولات را در اين تعداد نپذيرفته و در تقليل و يا افزايش شمار آنها سخن گفتهاند... از آن جمله، ابن سهلان است كه به روايت شهابالدين یحيى سهروردى، برخلاف نظر مشهور فلاسفه مشايى، شمار مقولات عرضى را از نه مقوله به سه مقوله كم و كيف و نسبت تقليل داده است. | ابن سهلان درباره برخى از مسائل فلسفى و منطقى نظريات خاصى داشته است كه در کتابهاى فلاسفه پس از او منعكس شده است. مهمترين آنها عقيده وى درباره شمار مقولات است كه همواره يكى از موارد اختلاف ميان متفكران اسلامى بوده است. با اينكه جمهور فلاسفه مسلمان، به تبع [[ارسطو]]، شماره مقولات را ده دانستهاند، ولى گروهى از دانشمندان، حصر مقولات را در اين تعداد نپذيرفته و در تقليل و يا افزايش شمار آنها سخن گفتهاند... از آن جمله، ابن سهلان است كه به روايت شهابالدين یحيى سهروردى، برخلاف نظر مشهور فلاسفه مشايى، شمار مقولات عرضى را از نه مقوله به سه مقوله كم و كيف و نسبت تقليل داده است. | ||
عقيده ديگر ابن سهلان، مربوط به امكانات غير متناهى هيولاست. در نظر او اين امكان براى انواع است، نه براى تكتك مصاديق و جزئيات انواع؛ به عبارت ديگر، اين امكان به طبيعت نوعيه از لحاظ اينكه طبيعت نوعيه است مربوط مىشود، نه به يكيك مصاديق خارجى آن طبيعت نوعيه. سهروردى كه ناقل سخن ساوى است، آن را متقن نمىداند و در نقد آن | عقيده ديگر ابن سهلان، مربوط به امكانات غير متناهى هيولاست. در نظر او اين امكان براى انواع است، نه براى تكتك مصاديق و جزئيات انواع؛ به عبارت ديگر، اين امكان به طبيعت نوعيه از لحاظ اينكه طبيعت نوعيه است مربوط مىشود، نه به يكيك مصاديق خارجى آن طبيعت نوعيه. سهروردى كه ناقل سخن ساوى است، آن را متقن نمىداند و در نقد آن مىنویسد: «حادثات، همان تكتك مصاديق خارجى است؛ طبيعت نوعيه از لحاظ طبيعت نوعيه بودن، وجود خارجى ندارد». | ||
==آثار== | ==آثار== |
نسخهٔ ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۰۳
نام | ابن سهلان ساوی، عمر بن سهلان |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 540 ق یا 1145 م |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE697AUTHORCODE |
زينالدين عمر بن سهلان ساوى، قاضى، حكيم و منطقى نامآور قرن 6ق / 12م، است. اطلاعات ما درباره زندگانى او بسيار اندك است. همين اندازه مىدانيم كه مدتها در زادگاه خود، ساوه، عهدهدار منصب قضا بود و سپس به علت نامعلومى از اين كار دست بازداشته و از ساوه به نيشابور رفته و همان جا ماندگار شده است. از اين پس، وى در نيشابور به تحصيل و تحقيق و مكاتبه و مراوده با دانشمندان مشغول بوده و از راه استنساخ كتب، مخصوصاً آثار ابن سينا، روزگار مىگذرانيده است. ابن سهلان، چنانكه خود مىنویسد بيشتر عمر را «در پرورش انواع علوم به سر برده است، چه آنچه به علوم شرع تعلق دارد و چه آنچه به علوم حكمت».
تولد و وفات
سال تولد و وفات او بهدرستى معلوم نيست؛ تنها نكته روشن اين است كه وى معاصر سلطان سنجر سلجوقى (511 - 552ق) بوده و يكى از کتابهاى خود، «الرسالة السنجرية في الكائنات العنصرية» را به نام او كرده است. منابع متأخر، بىآنكه به مأخذى استناد كنند، سال وفات او را 540ق / 1145م نوشتهاند، اما بيهقى كه خود با او دوستى و مراوده داشته و در 565ق، وفات يافته است، اشارهاى به تاريخ درگذشت وى نمىكند و فقط مىگوید با او رفت و آمد داشتم و او را درياى مواجى از دانشها يافتم. به نوشته بيهقى - كه قديمترين مأخذ درباره اوست - پس از مرگ ابن سهلان، در مراسم سوگوارى او در ساوه، کتابخانهاش آتش گرفت و در اين آتشسوزى برخى از مصنفات خود وى نيز از ميان رفت.
اساتید و شاگردان
از استادان و شاگردان ابن سهلان، اطلاع دقيقى در دست نيست. از استادان او فقط شرف الزمان سيد محمد بن يوسف ايلاقى (536ق)، فيلسوف و پزشک معروف را نام بردهاند كه ظاهراً ابن سهلان نزد او طب و فلسفه آموخته است.
ابن سهلان از دانشمندان مشهور زمان خود بوده است و در شهرت علمى او همين بس كه شهرستانى، مؤلف «الملل و النحل»، پاسخ مشكلات و ايرادات خود را بر کتاب «نجات» ابن سينا از او خواسته است. افزون بر اين، دانشمندان ديگرى نيز مانند ابوالفتح اسعد بن ابونصر بن ابوالفضل ميهنى (د 527ق)، مدرس نظاميه بغداد و از شاگردان ابوالعباس لوكرى و همچنين حكيم ابوالحسن اثردى، پزشک سلطان مسعود بن محمد بن ملكشاه سلجوقى (527 - 547ق)، از شاگردان لوكرى، با ابن سهلان مكاتبات علمى داشتهاند. قاضى ساوى، طبع شعر نيز داشت. نمونههايى از اشعار عربى او را مىتوان در مقدمه دانشپژوه بر «تبصره» به نقل از نسخه خطى «الرسالة الملحقة بکتاب تتمة صوان الحكمة» ملاحظه كرد.
تفکرات و عقاید فلسفی او
ابن سهلان درباره برخى از مسائل فلسفى و منطقى نظريات خاصى داشته است كه در کتابهاى فلاسفه پس از او منعكس شده است. مهمترين آنها عقيده وى درباره شمار مقولات است كه همواره يكى از موارد اختلاف ميان متفكران اسلامى بوده است. با اينكه جمهور فلاسفه مسلمان، به تبع ارسطو، شماره مقولات را ده دانستهاند، ولى گروهى از دانشمندان، حصر مقولات را در اين تعداد نپذيرفته و در تقليل و يا افزايش شمار آنها سخن گفتهاند... از آن جمله، ابن سهلان است كه به روايت شهابالدين یحيى سهروردى، برخلاف نظر مشهور فلاسفه مشايى، شمار مقولات عرضى را از نه مقوله به سه مقوله كم و كيف و نسبت تقليل داده است.
عقيده ديگر ابن سهلان، مربوط به امكانات غير متناهى هيولاست. در نظر او اين امكان براى انواع است، نه براى تكتك مصاديق و جزئيات انواع؛ به عبارت ديگر، اين امكان به طبيعت نوعيه از لحاظ اينكه طبيعت نوعيه است مربوط مىشود، نه به يكيك مصاديق خارجى آن طبيعت نوعيه. سهروردى كه ناقل سخن ساوى است، آن را متقن نمىداند و در نقد آن مىنویسد: «حادثات، همان تكتك مصاديق خارجى است؛ طبيعت نوعيه از لحاظ طبيعت نوعيه بودن، وجود خارجى ندارد».
آثار
1. الرسالة السنجرية في الكائنات العنصرية؛
2. البصائر النصيرية؛
3. ترجمه و شرح رسالة الطير ابن سينا به فارسى؛
4. رساله مصارعة المصارعة؛
5. کتابى در حساب؛
6. تبصره؛
7. رسالة في تحقيق نقيض الوجود؛
8. رسالهاى مختصر در منطق به فارسى كه همراه با رساله «تبصره» به طبع رسيده است؛
9. رسالة التوطئة؛
10. حاجى خليفه از کتابى به نام تاريخ اصفهان ياد مىكند و آن را به «الامام عمر بن سهلان الساوى» نسبت مىدهد؛
11. پاسخ اعتراضات شهرستانى بر کتاب نجات ابن سينا؛
12. تلخيص يا روايت مختصرى از کتاب صوان الحكمة ابوسليمان منطقى سجستانى[۱].
پانویس
- ↑ موحد، صمد، جلد 3، ص726 - 728.
منابع مقاله
موحد، صمد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374