اخفش، سعید بن مسعده: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '==پانویس== <references />' به '==پانویس== <references/>')
    جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۳۶: خط ۳۶:


    ==نسب و خاندان اخفش==
    ==نسب و خاندان اخفش==
    وى از موالى قبيله مجاشع بن دارِم بوده و نسبت مجاشعى وى به همين سبب است. برخى نويسندگان كهن همچون [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، او را ايرانى و اهل بلخ مى‌دانند، اما بلخى مؤلف کتاب فضايل خراسان، وى را از مردم خوارزم شمرده است. از نام عربى پدر و نسبت مجاشعى وى چنين برمى‌آيد كه خانواده اخفش سال‌ها پيش از تولد وى به عراق كوچيده و «ولاء» قبيله مجاشع را پذيرفته بوده‌اند.
    وى از موالى قبيله مجاشع بن دارِم بوده و نسبت مجاشعى وى به همين سبب است. برخى نویسندگان كهن همچون [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، او را ايرانى و اهل بلخ مى‌دانند، اما بلخى مؤلف کتاب فضايل خراسان، وى را از مردم خوارزم شمرده است. از نام عربى پدر و نسبت مجاشعى وى چنين برمى‌آيد كه خانواده اخفش سال‌ها پيش از تولد وى به عراق كوچيده و «ولاء» قبيله مجاشع را پذيرفته بوده‌اند.


    از آنجا كه بنى مجاشع در بصره مى‌زيستند، مى‌توان پنداشت كه اخفش نيز در همان شهر به دنيا آمده است. ولادت وى را برخى از معاصران در دهه سوم از سده دوم قمرى تخمين زده‌اند. به گفته [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] لقب اخفش را به سبب كم‌سويى و كوچكى چشمانش به او داده‌اند و گفته‌اند «اَجْلَع» نيز بوده؛ يعنى لبانش به‌خوبى روى هم بسته نمى‌شده است.
    از آنجا كه بنى مجاشع در بصره مى‌زيستند، مى‌توان پنداشت كه اخفش نيز در همان شهر به دنيا آمده است. ولادت وى را برخى از معاصران در دهه سوم از سده دوم قمرى تخمين زده‌اند. به گفته [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] لقب اخفش را به سبب كم‌سویى و كوچكى چشمانش به او داده‌اند و گفته‌اند «اَجْلَع» نيز بوده؛ يعنى لبانش به‌خوبى روى هم بسته نمى‌شده است.


    اخفش در آغاز و حتى تا روزگار [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] و زبيدى اندلسى به اخفش صغير يا اصغر معروف بود؛ زيرا لقب «اخفش كبير» به ابوخطاب عبدالحميد اختصاص داشت، اما پس از آنكه على بن سليمان نيز به اخفش شهرت يافت، سعيد بن مسعده را اخفش اوسط ناميدند.
    اخفش در آغاز و حتى تا روزگار [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] و زبيدى اندلسى به اخفش صغير يا اصغر معروف بود؛ زيرا لقب «اخفش كبير» به ابوخطاب عبدالحميد اختصاص داشت، اما پس از آنكه على بن سليمان نيز به اخفش شهرت يافت، سعيد بن مسعده را اخفش اوسط ناميدند.


    به گفته [[سيوطى]] نحويان هرگاه لفظ اخفش را به‌تنهايى به كار برده‌اند، مقصودشان سعيد بن مسعده بوده است.
    به گفته [[سيوطى]] نحویان هرگاه لفظ اخفش را به‌تنهايى به كار برده‌اند، مقصودشان سعيد بن مسعده بوده است.


    ==تحصیلات==
    ==تحصیلات==
    اخفش آغاز زندگى خود را در بصره گذراند و در همان جا به تحصيل علم پرداخت. بصره در آن روزگار، بزرگ‌ترين كانون علم و ادب بشمار مى‌رفت و برجسته‌ترين دانشمندان در علوم مختلف را در خود جاى داده بود. اخفش براى فراگيرى صرف و نحو، [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] پيشواى نحويان بصره را كه به‌تازگى اصول و قواعد نحو را پايه‌ريزى كرده و شكل نهايى به آن بخشيده بود، برگزيد و «الکتاب» را نزد وى خواند. البته فراگيرى اين کتاب بسيار پيچيده و گسترده كه تقريباً همه اصول و قواعد نحو عربى را در بر داشت، از عهده هركس ساخته نبود و گفته‌اند كه اخفش يگانه كسى بود كه «الکتاب» را به‌طور مستقيم از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] فراگرفت و در انتشار آن كوشيد.
    اخفش آغاز زندگى خود را در بصره گذراند و در همان جا به تحصيل علم پرداخت. بصره در آن روزگار، بزرگ‌ترين كانون علم و ادب بشمار مى‌رفت و برجسته‌ترين دانشمندان در علوم مختلف را در خود جاى داده بود. اخفش براى فراگيرى صرف و نحو، [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] پيشواى نحویان بصره را كه به‌تازگى اصول و قواعد نحو را پايه‌ريزى كرده و شكل نهايى به آن بخشيده بود، برگزيد و «الکتاب» را نزد وى خواند. البته فراگيرى اين کتاب بسيار پيچيده و گسترده كه تقريباً همه اصول و قواعد نحو عربى را در بر داشت، از عهده هركس ساخته نبود و گفته‌اند كه اخفش يگانه كسى بود كه «الکتاب» را به‌طور مستقيم از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] فراگرفت و در انتشار آن كوشيد.


    ==اساتید==
    ==اساتید==
    منابع نزدیک  به روزگار اخفش، از ديگر استادان وى نامى به ميان نياورده‌اند و همه به ذكر اين نكته كه: «سن او از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] بيشتر بوده و محضر استادان او را نيز درك كرده است»، بسنده كرده‌اند كه در اين صورت اخفش بايد از استادان [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] همچون عيسى بن عمر، [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]]، يونس بن حبيب و ابوزيد انصارى دانش آموخته باشد. برخى منابع، به‌صراحت گفته‌اند كه وى شاگرد [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] نبوده است؛ به‌علاوه اخفش خود نيز در کتاب «معاني القرآن» بارها از اين استادان به‌جز [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] نام برده است؛ بااين‌حال، برخى روايات، حكايت از حضور اخفش در مجالس درس خليل دارند.
    منابع نزدیک  به روزگار اخفش، از ديگر استادان وى نامى به ميان نياورده‌اند و همه به ذكر اين نكته كه: «سن او از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] بيشتر بوده و محضر استادان او را نيز درك كرده است»، بسنده كرده‌اند كه در اين صورت اخفش بايد از استادان [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] همچون عيسى بن عمر، [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]]، يونس بن حبيب و ابوزيد انصارى دانش آموخته باشد. برخى منابع، به‌صراحت گفته‌اند كه وى شاگرد [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] نبوده است؛ به‌علاوه اخفش خود نيز در کتاب «معاني القرآن» بارها از اين استادان به‌جز [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] نام برده است؛ بااين‌حال، برخى روايات، حكايت از حضور اخفش در مجالس درس خليل دارند.


    اخفش از هشام بن عروه، عمرو بن عبيد، ابراهيم نخعى، شرحبيل بن مدرك و محمد بن عمر واقدى حديث شنيد و ظاهراً نزد خلف احمر، اصمعى و ابومالك نميرى شعر و ادب و لغت آموخته است و گويا از اعراب، خواه بدويان بصره و خواه ديگر اعراب بيابان‌نشين نيز لغت اخذ كرده است؛ زيرا عباراتى همچون «سمعنا من العرب»، «قال بعض العرب» و «قال قوم من العرب» در کتاب «معاني القرآن» وى بارها تكرار شده است.
    اخفش از هشام بن عروه، عمرو بن عبيد، ابراهيم نخعى، شرحبيل بن مدرك و محمد بن عمر واقدى حديث شنيد و ظاهراً نزد خلف احمر، اصمعى و ابومالك نميرى شعر و ادب و لغت آموخته است و گویا از اعراب، خواه بدویان بصره و خواه ديگر اعراب بيابان‌نشين نيز لغت اخذ كرده است؛ زيرا عباراتى همچون «سمعنا من العرب»، «قال بعض العرب» و «قال قوم من العرب» در کتاب «معاني القرآن» وى بارها تكرار شده است.


    ==شاگردان==
    ==شاگردان==
    اخفش در آغاز، تعليم و تربيت فرزندان كسانى چون معذّل بن غيلان و محمد بن هانى را بر عهده داشت و به روايتى، از محمد بن هانى براى تعليم فرزندش دوازده هزار دينار اجرت گرفت، اما چون شهرتى به دست آورد، تدريس «الکتاب» را پيشه ساخت و به بركت دانشى كه از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] آموخته بود، امرار معاش مى‌كرد. برجسته‌ترين نحويان سده 3ق، همچون ابوعمر جرمى، ابوعثمان مازنى، كسايى، ابوحاتم سجستانى و توزى، «الکتاب» را نزد وى فراگرفتند.
    اخفش در آغاز، تعليم و تربيت فرزندان كسانى چون معذّل بن غيلان و محمد بن هانى را بر عهده داشت و به روايتى، از محمد بن هانى براى تعليم فرزندش دوازده هزار دينار اجرت گرفت، اما چون شهرتى به دست آورد، تدريس «الکتاب» را پيشه ساخت و به بركت دانشى كه از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] آموخته بود، امرار معاش مى‌كرد. برجسته‌ترين نحویان سده 3ق، همچون ابوعمر جرمى، ابوعثمان مازنى، كسايى، ابوحاتم سجستانى و توزى، «الکتاب» را نزد وى فراگرفتند.


    اخفش با اينكه به مكتب نحوى بصره تعلق داشت، مورد توجه خاص نحويان كوفه نيز بود و كوفيان وى را پيشواى نحويان مى‌خواندند. البته علت اين امر تا اندازه‌اى روشن است؛ زيرا اخفش نخستين كسى بود كه در «الکتاب» به ديده تعمق نگريست و خرده گرفتن بر آراء و نظريات [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] را باب كرد.
    اخفش با اينكه به مكتب نحوى بصره تعلق داشت، مورد توجه خاص نحویان كوفه نيز بود و كوفيان وى را پيشواى نحویان مى‌خواندند. البته علت اين امر تا اندازه‌اى روشن است؛ زيرا اخفش نخستين كسى بود كه در «الکتاب» به ديده تعمق نگريست و خرده گرفتن بر آراء و نظريات [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] را باب كرد.


    درباره نخستين آشنايى كسايى با اخفش گفته شده كه اخفش پس از مناظره مشهور [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] با كسايى (معروف به زنبوريه)، روانه بغداد شد تا از نزدیک  با نحويان كوفه و نظريات آنان آشنا شود و يا به گفته‌اى از كسايى انتقام گيرد و چون بر كسايى وارد شد، در حضور شاگردان او مسائل نحوى بسيارى مطرح كرد كه كسايى از عهده پاسخ هيچ‌يك برنيامد و چون شاگردان او بر اخفش برآشفتند، كسايى مانع آنان شد و برخلاف انتظار، وى را سخت گرامى داشت و از او خواست تا نزد وى بماند و تربيت فرزندانش را بر عهده گيرد. اخفش در برابر تكريم و احترام وى تسليم شد و نزد او ماند. به روايتى در همين زمان، كسايى با پرداخت 70 دينار «الکتاب» را در خفا نزد وى خواند.
    درباره نخستين آشنايى كسايى با اخفش گفته شده كه اخفش پس از مناظره مشهور [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] با كسايى (معروف به زنبوريه)، روانه بغداد شد تا از نزدیک  با نحویان كوفه و نظريات آنان آشنا شود و يا به گفته‌اى از كسايى انتقام گيرد و چون بر كسايى وارد شد، در حضور شاگردان او مسائل نحوى بسيارى مطرح كرد كه كسايى از عهده پاسخ هيچ‌يك برنيامد و چون شاگردان او بر اخفش برآشفتند، كسايى مانع آنان شد و برخلاف انتظار، وى را سخت گرامى داشت و از او خواست تا نزد وى بماند و تربيت فرزندانش را بر عهده گيرد. اخفش در برابر تكريم و احترام وى تسليم شد و نزد او ماند. به روايتى در همين زمان، كسايى با پرداخت 70 دينار «الکتاب» را در خفا نزد وى خواند.


    اخفش مدتى دراز در بغداد در كنار كسايى بسربرد و به تدريس و تأليف پرداخت. وى در اين مدت كوشيد تا بدون تعصب نسبت به مكتب نحوى بصره يا كوفه نظرياتى را كه معقول‌تر به نظر مى‌رسيد، بپذيرد و به شاگردان خود تعليم دهد؛ چنان‌كه بسيارى از آراء [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] را رد كرد و برخى آراء كوفيان را پذيرفت و يا اينكه خود نظريات جديدى ارائه داد. بدين‌سان وى به‌تدريج توانست تعديلى ميان نظريات دو مكتب نحوى بصره و كوفه برقرار سازد و سنگ نخستين مكتب نحوى سومى را بنيان نهد كه بعدها به مكتب بغداد شهرت يافت.
    اخفش مدتى دراز در بغداد در كنار كسايى بسربرد و به تدريس و تأليف پرداخت. وى در اين مدت كوشيد تا بدون تعصب نسبت به مكتب نحوى بصره يا كوفه نظرياتى را كه معقول‌تر به نظر مى‌رسيد، بپذيرد و به شاگردان خود تعليم دهد؛ چنان‌كه بسيارى از آراء [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] را رد كرد و برخى آراء كوفيان را پذيرفت و يا اينكه خود نظريات جديدى ارائه داد. بدين‌سان وى به‌تدريج توانست تعديلى ميان نظريات دو مكتب نحوى بصره و كوفه برقرار سازد و سنگ نخستين مكتب نحوى سومى را بنيان نهد كه بعدها به مكتب بغداد شهرت يافت.


    ==آثار اخفش منبع عمده نحویان==
    ==آثار اخفش منبع عمده نحویان==
    آثار نحوى اخفش يكى از منابع عمده نحويان در سده‌هاى بعد بوده است. ابوعلى فارسى، ابن جنى، [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، ابن سراج و ابوحيان غرناطى از آراء و نظريات وى بسيار بهره برده‌اند. ابن مضاء قرطبى در رد نظريه «عامل»، اخفش و استادش [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] را سخت مورد انتقاد قرار داده است.
    آثار نحوى اخفش يكى از منابع عمده نحویان در سده‌هاى بعد بوده است. ابوعلى فارسى، ابن جنى، [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، ابن سراج و ابوحيان غرناطى از آراء و نظريات وى بسيار بهره برده‌اند. ابن مضاء قرطبى در رد نظريه «عامل»، اخفش و استادش [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] را سخت مورد انتقاد قرار داده است.


    اخفش راوى شعر و ادب نيز بوده است و ازهمين‌رو به او لقب راويه داده‌اند و گفته‌اند كه وى نخستين كسى بوده كه معانى دشوار اشعار را در زير هر بيت املا مى‌كرده است. ثعلب، دانش وى را بسيار ستوده و او را در روايت شعر برجسته‌ترين مردمان روزگار خود دانسته است، اما گويى اخفش خود معترف بوده كه در اين باره هرگز به پاى راويان بزرگ هم‌روزگارش چون اصمعى نمى‌رسيده است.
    اخفش راوى شعر و ادب نيز بوده است و ازهمين‌رو به او لقب راویه داده‌اند و گفته‌اند كه وى نخستين كسى بوده كه معانى دشوار اشعار را در زير هر بيت املا مى‌كرده است. ثعلب، دانش وى را بسيار ستوده و او را در روايت شعر برجسته‌ترين مردمان روزگار خود دانسته است، اما گویى اخفش خود معترف بوده كه در اين باره هرگز به پاى راویان بزرگ هم‌روزگارش چون اصمعى نمى‌رسيده است.


    دانش اخفش علاوه بر نحو و روايت شعر، در علم عروض نيز مورد ستايش بسيار قرار گرفته است.
    دانش اخفش علاوه بر نحو و روايت شعر، در علم عروض نيز مورد ستايش بسيار قرار گرفته است.
    خط ۸۲: خط ۸۲:
    #الأوسط؛
    #الأوسط؛
    #التصريف قفطي؛
    #التصريف قفطي؛
    #شرح کتاب [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]]؛
    #شرح کتاب [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]]؛
    #شرح کتاب مسائيه ابوزيد انصارى؛
    #شرح کتاب مسائيه ابوزيد انصارى؛
    #شرح النوادر؛
    #شرح النوادر؛

    نسخهٔ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۵۳

    اخفش، سعید بن مسعده
    نام اخفش، سعید بن مسعده
    نام‌های دیگر اخ‍ف‍ش‌، اب‍وال‍ح‍س‍ن‌ س‍ی‍د

    اخ‍ف‍ش‌ الاوس‍ط، س‍ع‍ی‍د ب‍ن‌ م‍س‍ع‍ده

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 215 ق
    اساتید
    برخی آثار ‏معاني القرآن (للأخفش)
    کد مؤلف AUTHORCODE3566AUTHORCODE

    ابوالحسن سعيد بن مسعده مجاشعى، (د ح 215ق / 830م)، معروف به اخفش اوسط، نحوى و اديب بصرى است.

    نسب و خاندان اخفش

    وى از موالى قبيله مجاشع بن دارِم بوده و نسبت مجاشعى وى به همين سبب است. برخى نویسندگان كهن همچون مبرد، او را ايرانى و اهل بلخ مى‌دانند، اما بلخى مؤلف کتاب فضايل خراسان، وى را از مردم خوارزم شمرده است. از نام عربى پدر و نسبت مجاشعى وى چنين برمى‌آيد كه خانواده اخفش سال‌ها پيش از تولد وى به عراق كوچيده و «ولاء» قبيله مجاشع را پذيرفته بوده‌اند.

    از آنجا كه بنى مجاشع در بصره مى‌زيستند، مى‌توان پنداشت كه اخفش نيز در همان شهر به دنيا آمده است. ولادت وى را برخى از معاصران در دهه سوم از سده دوم قمرى تخمين زده‌اند. به گفته ابن كثير لقب اخفش را به سبب كم‌سویى و كوچكى چشمانش به او داده‌اند و گفته‌اند «اَجْلَع» نيز بوده؛ يعنى لبانش به‌خوبى روى هم بسته نمى‌شده است.

    اخفش در آغاز و حتى تا روزگار ابن قتيبه و زبيدى اندلسى به اخفش صغير يا اصغر معروف بود؛ زيرا لقب «اخفش كبير» به ابوخطاب عبدالحميد اختصاص داشت، اما پس از آنكه على بن سليمان نيز به اخفش شهرت يافت، سعيد بن مسعده را اخفش اوسط ناميدند.

    به گفته سيوطى نحویان هرگاه لفظ اخفش را به‌تنهايى به كار برده‌اند، مقصودشان سعيد بن مسعده بوده است.

    تحصیلات

    اخفش آغاز زندگى خود را در بصره گذراند و در همان جا به تحصيل علم پرداخت. بصره در آن روزگار، بزرگ‌ترين كانون علم و ادب بشمار مى‌رفت و برجسته‌ترين دانشمندان در علوم مختلف را در خود جاى داده بود. اخفش براى فراگيرى صرف و نحو، سيبویه پيشواى نحویان بصره را كه به‌تازگى اصول و قواعد نحو را پايه‌ريزى كرده و شكل نهايى به آن بخشيده بود، برگزيد و «الکتاب» را نزد وى خواند. البته فراگيرى اين کتاب بسيار پيچيده و گسترده كه تقريباً همه اصول و قواعد نحو عربى را در بر داشت، از عهده هركس ساخته نبود و گفته‌اند كه اخفش يگانه كسى بود كه «الکتاب» را به‌طور مستقيم از سيبویه فراگرفت و در انتشار آن كوشيد.

    اساتید

    منابع نزدیک به روزگار اخفش، از ديگر استادان وى نامى به ميان نياورده‌اند و همه به ذكر اين نكته كه: «سن او از سيبویه بيشتر بوده و محضر استادان او را نيز درك كرده است»، بسنده كرده‌اند كه در اين صورت اخفش بايد از استادان سيبویه همچون عيسى بن عمر، خليل بن احمد، يونس بن حبيب و ابوزيد انصارى دانش آموخته باشد. برخى منابع، به‌صراحت گفته‌اند كه وى شاگرد خليل بن احمد نبوده است؛ به‌علاوه اخفش خود نيز در کتاب «معاني القرآن» بارها از اين استادان به‌جز خليل بن احمد نام برده است؛ بااين‌حال، برخى روايات، حكايت از حضور اخفش در مجالس درس خليل دارند.

    اخفش از هشام بن عروه، عمرو بن عبيد، ابراهيم نخعى، شرحبيل بن مدرك و محمد بن عمر واقدى حديث شنيد و ظاهراً نزد خلف احمر، اصمعى و ابومالك نميرى شعر و ادب و لغت آموخته است و گویا از اعراب، خواه بدویان بصره و خواه ديگر اعراب بيابان‌نشين نيز لغت اخذ كرده است؛ زيرا عباراتى همچون «سمعنا من العرب»، «قال بعض العرب» و «قال قوم من العرب» در کتاب «معاني القرآن» وى بارها تكرار شده است.

    شاگردان

    اخفش در آغاز، تعليم و تربيت فرزندان كسانى چون معذّل بن غيلان و محمد بن هانى را بر عهده داشت و به روايتى، از محمد بن هانى براى تعليم فرزندش دوازده هزار دينار اجرت گرفت، اما چون شهرتى به دست آورد، تدريس «الکتاب» را پيشه ساخت و به بركت دانشى كه از سيبویه آموخته بود، امرار معاش مى‌كرد. برجسته‌ترين نحویان سده 3ق، همچون ابوعمر جرمى، ابوعثمان مازنى، كسايى، ابوحاتم سجستانى و توزى، «الکتاب» را نزد وى فراگرفتند.

    اخفش با اينكه به مكتب نحوى بصره تعلق داشت، مورد توجه خاص نحویان كوفه نيز بود و كوفيان وى را پيشواى نحویان مى‌خواندند. البته علت اين امر تا اندازه‌اى روشن است؛ زيرا اخفش نخستين كسى بود كه در «الکتاب» به ديده تعمق نگريست و خرده گرفتن بر آراء و نظريات سيبویه را باب كرد.

    درباره نخستين آشنايى كسايى با اخفش گفته شده كه اخفش پس از مناظره مشهور سيبویه با كسايى (معروف به زنبوريه)، روانه بغداد شد تا از نزدیک با نحویان كوفه و نظريات آنان آشنا شود و يا به گفته‌اى از كسايى انتقام گيرد و چون بر كسايى وارد شد، در حضور شاگردان او مسائل نحوى بسيارى مطرح كرد كه كسايى از عهده پاسخ هيچ‌يك برنيامد و چون شاگردان او بر اخفش برآشفتند، كسايى مانع آنان شد و برخلاف انتظار، وى را سخت گرامى داشت و از او خواست تا نزد وى بماند و تربيت فرزندانش را بر عهده گيرد. اخفش در برابر تكريم و احترام وى تسليم شد و نزد او ماند. به روايتى در همين زمان، كسايى با پرداخت 70 دينار «الکتاب» را در خفا نزد وى خواند.

    اخفش مدتى دراز در بغداد در كنار كسايى بسربرد و به تدريس و تأليف پرداخت. وى در اين مدت كوشيد تا بدون تعصب نسبت به مكتب نحوى بصره يا كوفه نظرياتى را كه معقول‌تر به نظر مى‌رسيد، بپذيرد و به شاگردان خود تعليم دهد؛ چنان‌كه بسيارى از آراء سيبویه را رد كرد و برخى آراء كوفيان را پذيرفت و يا اينكه خود نظريات جديدى ارائه داد. بدين‌سان وى به‌تدريج توانست تعديلى ميان نظريات دو مكتب نحوى بصره و كوفه برقرار سازد و سنگ نخستين مكتب نحوى سومى را بنيان نهد كه بعدها به مكتب بغداد شهرت يافت.

    آثار اخفش منبع عمده نحویان

    آثار نحوى اخفش يكى از منابع عمده نحویان در سده‌هاى بعد بوده است. ابوعلى فارسى، ابن جنى، زمخشرى، ابن سراج و ابوحيان غرناطى از آراء و نظريات وى بسيار بهره برده‌اند. ابن مضاء قرطبى در رد نظريه «عامل»، اخفش و استادش سيبویه را سخت مورد انتقاد قرار داده است.

    اخفش راوى شعر و ادب نيز بوده است و ازهمين‌رو به او لقب راویه داده‌اند و گفته‌اند كه وى نخستين كسى بوده كه معانى دشوار اشعار را در زير هر بيت املا مى‌كرده است. ثعلب، دانش وى را بسيار ستوده و او را در روايت شعر برجسته‌ترين مردمان روزگار خود دانسته است، اما گویى اخفش خود معترف بوده كه در اين باره هرگز به پاى راویان بزرگ هم‌روزگارش چون اصمعى نمى‌رسيده است.

    دانش اخفش علاوه بر نحو و روايت شعر، در علم عروض نيز مورد ستايش بسيار قرار گرفته است.

    اخفش را از آشنايان به علم كلام نيز دانسته‌اند و گفته‌اند كه شاگرد متكلم معروف ابوشمر مرجى بوده است.

    آثار

    1. القوافي؛
    2. معاني القرآن.

    آثار يافت‌نشده:

    1. أبيات المعاني (معاني الشعر)؛
    2. الأربعة؛
    3. الاشتقاق؛
    4. الأصوات؛
    5. الأوسط؛
    6. التصريف قفطي؛
    7. شرح کتاب سيبویه؛
    8. شرح کتاب مسائيه ابوزيد انصارى؛
    9. شرح النوادر؛
    10. و..[۱].


    پانویس

    1. ر.ک: فاتحی نژاد، عنايت‌الله، ج7، ص192


    منابع مقاله

    فاتحی نژاد، عنايت‌الله، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، جلد هفت، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی،چاپ دوم، 1377


    وابسته‌ها